عواقب جبران ناپذیر برای کشور
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، اميرحسين ثابتي در صفحه اجتماعي خود نوشت:
با اینکه رهبر انقلاب در 20 فروردین ماه در دیدار با مداحان هشدار دادند:
«بههیچوجه اجازه داده نشود که به بهانهی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور بههیچوجه مأذون نیستند که به بهانهی نظارت و به بهانهی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعهی دفاعی کشور را متوقّف کنند.»
*سید عباس عراقچی در چند نوبت ضمن تایید اجازه حضور دشمن برای بازدید از مراکز نظامی کشور، تاکید کرده است که بازرسی های آژانس از این مراکز بر اساس پروتکل و «مدیریت شده» خواهد بود!*
اما این موضوع جای تعجب ندارد، چون همین آقایان سال 82 نیز به بهانه «اعتمادسازی» برای دشمن، اجازه بازدید از مراکز نظامی ایران به طرف مقابل را دادند.
در این باره رییس جمهور در صفحه ۱۶۵ کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای با اشاره به مذاکرات سعدآباد تهران در سال ۸۲ می نویسد: «در مذاکره با البرادعی گفتم که پس از قطعنامه سپتامبر، شما از ما ۲۴ درخواست کرده اید که یکی از آنها بازدید از یک منطقه نظامی است، این امر بسیار پیچیده و دردسرساز است معهذا تلاش شده است که تنها یک بار این مرکز (سایت کلاهدوز) را بازدید کنید.»
حسن روحانی که در آن برهه مسئول مذاکرات هسته ای بود، در صفحه ۱۷۳ این کتاب نیز درباره چرایی اجازه به دشمن برای بازدید از مراکز نظامی ایران، اینطور توضیح می دهد:
«اتهام های دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه ایرانی ها در وزارت دفاع در حال ساخت سلاح هسته ای هستند. آژانس نیز برخی از مراکز نظامی را برای بازرسی انتخاب کرده بود که اگر ما اجازه نمی دادیم می گفتند پس اتهامات درست است و به همین دلیل اجازه بازرسی به ما نمی دهند! در حالی که می خواستیم ثابت کنیم اتهاماتی که آمریکا، غربی ها و صهیونیست ها مطرح می کنند واهی است. در نتیجه همکاری با آژانس و دعوت از سه وزیر و مذاکره با آنان و رسیدن به تفاهم نخستین گام در مسیر اعتمادسازی بود.»
اما نتیجه بازدید از مراکز نظامی ایران در آن برهه نه تنها به «اعتمادسازی» و «تنش زدایی» ختم نشد بلکه بعد از آن دو بار شورای حکام آژانس علیه ایران قطعنامه های تندی صادر کرد و در حالی که سایت نطنز نیز همچنان پلمپ بود، پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد.
لذا امروز هم برای پیش بینی آینده این مذاکرات پر ضرر نیاز به علم غیب یا آگاهی از فلسفه تاریخ نیست، کافی است کمی حافظه تاریخی مان را بیشتر به کار بگیریم تا برایمان مسجل شود که از دل این مذاکرات نه تنها لغو تحریم ها بیرون نخواهد آمد، بلکه باید دعا کرد تا اثرات سوء این سلسله مذاکرات بیش از این دامنگیر توانایی های کشور در عرصه های مختلف از جمله نظامی نشود چرا که در یک منطقه ناآرامی که از سوریه تا لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان و یمن و ... همه در آتش موشک های آمریکا و نوکرانش می سوزد، کوچکترین ضعف نظامی می تواند عواقب جبران ناپذیری برای کشور داشته باشد.
ارسال نظر