رقص عربی "ملک سلمان" در ساحل خلیج فارس
در سراسر کشور، بیلبوردها و بنرهایی نصب شده که برای حملات هوایی آرزوی خیر و موفقیت دارد و نشانه اولین جنگ عربستان در ۲۵ سال اخیر است. رسانهها نیز کمپین حملات هوائی را به نبرد Khozaz تشبیه میکنند، که طی آن ۱۵۰۰ سال پیش، قبایل عربی علیه مهاجمان فارس به یمن قیام کردند.
به گزارش پارس به نقل از نسیم ، "تایلور لاک"، در تحلیلی برای نشریه کریستین ساینس مانیتور به واکاوی اهداف و برنامههای پادشاه جدید عربستان سعودی پرداخته و مینویسد این کشور تحت پادشاهی جدید برای جضور فعالتر در منطقه خیز برداشته است.
هر شب ساعت ۷ زندگی در ریاض ناگهان متوقف میشود و سکوتی کشور را فرا میگیرد. تاجران، کارمندان و خانوادههای سعودی پای تلویزیون مینشینند تا اخبار شبانه درباره حمله نظامی عربستان به یمن را گوش دهند.
ژنرال "احمد عصیری"، با جزئیات حملات هوایی ارتش سعودی را که با تسلیحات آمریکایی انجام میشود بازگو میکند و عامه مردم نیز با دقت گوش میکنند.
در سراسر کشور، بیلبوردها و بنرهایی نصب شده که برای حملات هوایی آرزوی خیر و موفقیت دارد و نشانه اولین جنگ عربستان در ۲۵ سال اخیر است. رسانهها نیز کمپین حملات هوائی را به نبرد Khozaz تشبیه میکنند، که طی آن ۱۵۰۰ سال پیش، قبایل عربی علیه مهاجمان فارس به یمن قیام کردند.
افکار عمومی نه تنها حامی جنگ جدید عربستان است بلکه نقش این کشور به عنوان پلیس خاورمیانه و پرکردن جای خالی آمریکا را نیز پذیرفته است. "محمد همدان"، یک مهندس الکترونیک میگوید: کشورهای عربی امروز با ما نیستند، اما فردا از این عدم همراهی پشیمان خواهند شد. یا با ما هستید و یا علیه ما.
غرور ملی اخیرا به تصویر کشیده شده است نشانه یک عربستان سعودی قاطعتر و فعالتر است چرا که پادشاه کویر تلاش دارد تا حضور ژئوپولتیکیاش را در خاورمیانه و سراسر جهان افزایش دهد. کمتر از ۵ ماه پس از انتقال قدرت، عربستان در تلاش است تا فراتر از مرزهایش، به عنوان قدرت اقتصادی و سیاسی، نقش فعال تری را ایفا نماید- حضوری که میتواند تعادل استراتژیک در منطقهای را به هم بزند که خود با تغییرات بزرگی روبروست.
ریاض در صدد است تا با استفاده از نایبان سنی مسلح، حضور نظامیاش را افزایش دهد و حالا با لشکر هواپیماهای نظامی است به دنبال محدود کردن نفوذ منطقهای ایران است. سیاستهای نفتیاش را قاعدهمند کرده است تا در سرمایههای خارجی قدرت بیشتری داشته باشد، نیروی کارش را بازسازی میکند تا اقتصادش را تقویت کند.
تغییر ریاض این هفته در غیبت ملک سلمان در نشست کمپ دیوید نیز مشهود بود، اقدامی که هم استراتژیک بود و هم نمادین. با انتخاب شاهزاده محمد بن نایف، ملک سلمان توجهات را متوجه نخستین فرد از نسل سوم خانواده سعودی کرد. خاندان سعودی پیامی ابلاغ کرد: خانه سعود همیشه پشتیبان واشنگتن نیست.
در عین حال، همه این تغییرات در حالی رخ میدهد که خود این کشور با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. جنگ سرد ریاض با ایران که با درگیری بیپایان در سوریه همراه است، حضور داعش در عراق، بروز خشونتها در یمن، موجب شده تا این کشور برای نخستین بار از چندین جبهه با تهدیدات مواجه شود. عربستان با افراطیگری دینی در داخل خاکهای خود نیز مواجه است و غرب نیز منتقد سرسخت مسائل حقوق بشری در این کشور است.
با وجود این، سوالی همچنان پابرجاست: سیاستهای جدید عربستان سعودی تا چه زمانی ادامه دارد و چه پیامدهایی برای منطقه خواهد داشت؟
"هانی وفا"، تحلیلگر و سردبیر سیاسی روزنامه سعودی "الریاض" میگوید: چندین دهه است که عربستان سعودی به همپیمانان خود بسیار وابسته بوده است و منتظر اجماع و چراغ سبزشان است. ما سرمایه نظامی و سیاسی داریم و برای استفاده از آن آمادهایم.
طی سالهای اخیر، عربستان بهشتی برای هم پیمانان سنیاش شده است، کازابلانکایی برای دیکتاتورهای مخلوع و وزرای تبعید شدهای که با بهار عربی از قدرت کنار رفتهاند و در انتظار و به امید بازگشت به قدرت نشستهاند.
"احمد جبرا"، رئیس سابق اتحادیه ملی انقلاب سوریه و نیروهای اپوزیسیون، ریاض را خانه خود میخواند، بسیاری از ژنرالهای ارتش آزاد سوریه نیز که از ریاض سرمایه، تسلیحات و دستور میگرفتند ریاض را خانه خود میدانند.
رئیس جمهور سابق توس "بن علی" نیز در آرامش به زندگیاش در ریاض ادامه میدهد. گالری رهبران در تبعید، نمادی از سیاستهای شکست خورده عربستان سعودی برای مهار نفوذ ایران از طریق جنگهای نیابتی است.
تحت سلطنت ملک عبدالله، عربستان از جنگجویان سنی استفاده کرد تا با شیعیان ایرانی مقابله کند و در هر شهر و روستایی از شمال لبنان تا جنوب بحرین جنگید. از سال ۲۰۰۵، ریاض حدود ۳۰ میلیارد دلار به قبایل و نظامیان لبنان، عراق و بحرین کمک کرده است تا شبکه گستردهای از جنبشهای سنی را شبکه سازی کند و از طریق نیروهای اطلاعاتی عربستان مدیریت نماید.
اما بعد از سال ۲۰۱۴، ریاض متوجه محدودیتهای جنگ نیابتی شد. قیامها متوقف شد، جنگها شکست خورد. جنبشهای سنی در لبنان نتوانست حزب الله را مهار کند، جنبشهای مقاومتی قبیلههای سنی در قبال نفوذ ایران در عراق شکست خوردند و بعد از چهار سال انقلاب در سوریه، جایگاه اسد بیش از پیش مستحکم شده است.
بدترین اتفاق در ژانویه ۲۰۱۵ اتفاق افتاد، وقتی حوثیها که امروز کنترل پایتخت یمن را در دست دارند، دولت عبدربه منصور را که مورد حمایت عربستان بود از قدرت برکنار کردند. از نظر ریاض، ایران و عاملانش برای نخستین بار به خاک سعودی نزدیک میشدند.
یکی از افراد داخل کاخ سعودی میگوید: بیش از یک دهه، عربستان در قبال دخالت ایران در امور جهان عربی سکوت کرده است. وی با بیان اینکه خاندان سعودی از تسلط حوثیها بر یمن خشمگین هستند میافزاید: حضور ایران در یمن خط قرمز است.
در ۲۵ ماه مارس، وقتی دولت عبدربه منصور هادی از عدن و بمن بیرون رانده شد، ملک سلمان به اقدام عملی روی آورد. تنها دو ماه بود که به قدرت رسیده بود اما هواپیماهای جنگی سعودی را به یمن فرستاد و یک ماه کمپین حملات هوایی را به راه انداخت و برای نخستین بار پس از جنگ خلیج در سال ۱۹۹۱، عربستان رسما وارد جنگ شد.
اهداف مکتوب عملیات طوفان اراده، نامشخص است. نظامیان سعودی میگویند که هدف این حملات بازگرداندن دولت مشروع یمن به قدرت و محافظت از مردم یمن در قبال نظامیان حوثی و نظامیان علی عبدالله صالح است. اما پس از یک ماه حملات هوایی و کشته شدن بیش از هزار نفر فرد، دولت هادی همچنان در ریاض است.
هزینههای بشری این بمبارانها بیشمار است. نهادهای امدادی در تلاشند تا به بیش از ۳۰۰ هزار نفر که در این میان بیخانمان شدهاند و ۲ میلیون شهروند غیر نظامی که نیاز فوری به غذا و دارو دارند کمک کنند. ناظران حقوق بشر، عربستان را به استفاده از مهماتی متهم میکنند که طبق کنوانسیون سال ۲۰۰۸ ممنوع شده است.
تحلیلگران میگویند که عربستان میخواهد با این حملات هوایی پیامی به دوستان و دشمنان - به طور خاص آمریکا و ایران- ارسال کند: عربستان آماده اقدام عملی است و آماده است تا به تنهایی اقدام کند. یک گوشه نشستن و تنها ناظر بودن دیگر فایدهای ندارد.
یک فرمانده نظامی میگوید: ما کشوری هستیم که آمادهایم علیه تهاجمها اقدام کنیم حتی اگر همپیمانانمان روی بگردانند.
از نظر ریاض این بمبارانها نشان دهنده تغییر در خاورمیانه است: نظام جدید منطقهای در جهان عرب که عربستان سعودی اکنون رهبر آن است.
مقامات نظامی سعودی مدعی هستند که کشورشان در مساله یمن سرعت عمل به خرج داد و حتی مثلا آمریکاییها تا چند ساعت قبل از عملیات خبر نداشتند. اما در واقع سرعت عمل ریاض به این اندازه نبوده است. ملک عبدالله مکرر به غرب اخطار داده بود که عملیات نظامی را انجام میدهد.
یک تحلیلگر غربی میگوید: میدانستیم اگر درگیری به مرز عربستان برسد، عملیاتی رخ خواهد داد اما نمیدانستیم که میخواهند ائتلاف سنی محوری شکل دهند.
عربستان به سرعت همپیمانان عرب خود-اردن، امارات، بحرین و مصر- را پای کار آورد. منابع داخلی عربستان میگویند که ریاض میخواهد این ائتلاف برای جنگهای متعددی علیه نفوذ ایران در منطقه استفاده کند.
یعنی بعبارتی میفرمایید اعراب با پیش فرض بافی و دل سپاری به موهومات و برپایه ظن و گمان دست به جنایات اخیر در یمن زده اند؟
اگر سعودیها میخواستند به ایران چنگ و دندان نشان بدهند ، چرا به یمن حمله کردند ؟
میتوانستند موضوع را با مقامات ایران در میان بگذارند و بگویند که شما مثلا" از مردم مسلمان یمن حمایت نکنید و ما هم بنا به دلایلی قصد بمباران هوایی آنجا را داریم !
اینکه ایران می پذیرفت یا نه بحث دیگری است - اما الآن که سعودیها دستشان تا مرفق به خون عده کثیری مسلمان و بیگناه آغشته شده ، آنهم در ماه مبارک رجب ، میخواهند از فشارهای بین المللی فرار کنند ، پای ایران را وسط میکشند ،
اگر راست میگویند چرا از پاکستان بمب اتمی تهیه کردند ؟ چه هدفی دارند ؟
متاسفانه قانع کننده نیست !