سلفي ها، اخواني ها و تكفيري ها

در ابتدای شکل گیری و آغاز کشتارهای داعش در مطلبی بیان کردم که به نظرم پدر داعش سیدجمال الدین اسدآبادی است. همو بود که تئوری بازگشت به سلف صالح را به عنوان مبنای سلفیت طراحی کرد و در مقابل مکتب اهل بیت دست به طراحی یک مکتب جدید انقلابی زد و نهایتاً اسلام سیاسی سیدجمال بود که با ترکیب شدن در اندیشه ی وهابیت، دنیای اسلام را به آتش کشید و نهایتا اخوان المسلمین از درون اندیشه های او بیرون آمد و دوسازمان حماس و القاعده از شاخه های اخوان متولد شدند و امروزه شاهد فرزند خبیث این اندیشه هستیم که داعش نام گرفته است. 

این سخن بنده با حملات و فحاشی های  افراد بسیاری خصوصا روحانیون مواجه شد. 

امروز شبکه ی خبر اقدام به نمایش مستندی می کرد که متفکران اصلی جریانهای اخوانی منطقه ی خلیج فارس را از نظر فکری و نظری پیرو تفکر «جهیمان العتیبی» رهبر اخوان سعودی معرفی می نمود.

جهیمان کسی بود که به عنوان رهبر اخوانی ها در عربستان وارد عمل شد و سپس با ادعای ظهور مهدی و توسعه ی اندیشه ی تخریب خانه کعبه نهایتاً دستگیر گردید.
امروز سلفی هایی که در کویت و عربستان هستند و یا در افغانستان، عراق، سوریه و اخیرا یمن زیست جهادی می کنند غالباً معتقد به اندیشه ی سلفی گری جهادی و پیروان جهیمان می باشند. 

این اندیشه که داعش نهایتاً می خواهد کعبه را فتح و تخریب کند، به پیروی سلفی های جهادی از تفکر جهیمان باز می گردد و بر اساس اعتقاد داعشی ها به او این پیش بینی خطرناک صورت می گیرد.

ممکن است گفته شود چه فرقی می کند که پدر سلفیت و اندیشه اخوان المسلمین کیست و آیا سید جمال اسدآبادی این تفکر را ساخته یا نه!!!

فرق و اهمیت دانستن و نداستن ریشه های این تفکر از آنروست که اندیشه ها خاصیت جریان دارند و اکنون نیز جریان آن تفکرات را می توان در ساختارهای سیاست خارجی، دیپلماسی عمومی و حتی تمرکزات ژئوپلیتیک و متغیرهای امنیت ملی ایران مشاهده نمود.

وقتی آقای دکتر علی اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی به صراحت از محمد رشید رضا به عنوان شاگرد سیدجمال یاد می کند، در حالیکه بقول حجة الاسلام فاطمی نیا باید رشیدرضا را از سردمداران وهابیت برشمارد، وضعیت سیاست خارجی و جهت گیری امنیت ملی ما خودبخود خاصیت ضد شیعی و متعارض با اهل البیت به خود خواهدگرفت. 

اشتباهاتی که ما در سیاست خارجی خود به هنگام انقلابات ممالک عربی خصوصا در قبال مصر مرتکب شدیم ریشه در همین اندیشه ی غلط انقلاب جهانی اسلام بدون توجه به الزامات مکتب حقه ی اهل بیت دارد.

اینکه هرجای دنیا هرکس شعار ضد استعمارگرایانه داد لزوما نباید توسط ما مورد تحسین قرار گیرد آنگونه که در کتاب بیداری اسلامی دکتر ولایتی از سیدقطب به بزرگی نام برده می شود اما در شرح دعای ندبه، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی  می فرماید که بدترین و ضد اهل بیتی ترین تفسیری که تاکنون از آیه ی مودت ذی القربی شده توسط سیدقطب صورت پذیرفته است. 

حال که رسانه ی ملی رسماً اندیشه های اخوانی را همان تحرکات داعش تعریف می کند، وقت آن نیست ما هم در اندیشه های اشتباه خود از اتحاد راهبردی با انقلابات جهادی که ریشه غیر شیعی دارند بازنگری کنیم؟

امروز که دیگر رسماً مشاهده کردیم فقط پیروان اهل بیت هستند که پا در رکاب دفاع از حرم و بدن های طاهر فرزندان پیامبر دارند.