با زنان اهل دود و دم چه کنیم؟
نباید نسبت به مبارزه با اعتیاد ناامید بود چرا که مطمئنا مسئولان مربوطه و خانواده ها با همکاری و همدلی با هم تا حدود زیادی می توانند این بلا را با تلاش برای کاهش تقاضا از جامعه دور کنند.
به گزارش پارس به نقل از جهان نیوز، مهدی مهدیان نوشت: با نگاهی هرچند گذرا به حال و روز این روزها و حتی روزهای گذشته و دور جوامع مختلف متوجه می شویم که الحق و الانصاف اعتیاد نه تنها در شعار بلکه در واقعیت بلای خانمان سوزی است که به جان خانواده ها و جوامع افتاده است.بلایی که اگر چه درباره آن از وقتی که این بلا ظاهر شد بحث ها و سخن و نوشته زیادی درباره عبور از آن و یا عدم ورود جوانان به آن مطرح شده است، اما عملاً با به روز شدن و تولید شدن مواد مخدرهای جدید و رنگارنگ بحث ها و پیشگیری های جدیدی هم مطرح می شود و عملا مبارزه با این بلای خانمان سوز هم به روز می شود.
شکی نیست که یکی از دغدغه های اصلی و اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب تا کنون بحث مبارزه با مواد مخدر و عملا تقویت ستاد کمیته کاهش تقاضا بوده است.اگر چه در برهه هایی با تغییر شعارها و رؤسای جمهور در دولت های مختلف رنگ و لعاب این مبارزه و دغدغه تغییراتی داشته است اما اصل این موضوع و راهکارهای مقابله با آن به عنوان یک خط و مشی بدون تغییر در برنامه های نظام وجود داشته است.
به جرات می توان گفت تا قبل از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نه تنها برنامه ای برای مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد وجود نداشت بلکه سران رژیم پهلوی از چهره های درجه یک مافیای بین المللی مواد مخدر در جهان شناخته می شدند و این در حالی بود که هر از چندگاهی دستگاه های تبلیغاتی رژیم شاه با تبلیغات گسترده و کنفرانس های فراوان علیه قاچاق مواد مخدر و دستگیری عده ای قاچاقچی خرده پا، ژست مبارزه با مواد مخدر را به خود می گرفتند اما در عمل خود از بزرگان قاچاق مواد مخدر بودند.
اعتیاد مسئولین عالی رتبه رژیم شاهنشاهی و همچنین مهمتر از آن ایفای نقش ساقی مواد مخدر دربار، از جمله مهمترین اسناد اظهر من الشمس این ادعاست که می توان به آن اشاره کرد.اکنون اگر چه با پیشرفت و تولیدات و ورود بی رویه مواد مخدر به کشور نسبت به قبل از انقلاب معادلات استفاده و مبارزه با مواد مخدر تغییر کرده است ولی هرگز نمی توان از عزم جدی نظام در راه مبارزه با این بلای خانمان سوز و حتی بستن راه های ورودی مواد به کشور و البته تقویت کمیته کاهش تقاضای مواد مخدر گذشت.این ادعا حتی از زبان رئیس جمهور افغانستان که چند روز پیش به تهران سفر کرده بود مطرح می شود.آنجا که وی مدعی می شود: هیچ یک از همسایگان به اندازه ایران خطر مواد مخدر را جدی نگرفته و هیچ کشوری نیز مانند ایران با آن مبارزه نکرده است و ما آماده ایم در این زمینه با کمک ایران به مبارزه مشترک با این بلای خانمانسوز بپردازیم.
با نگاهی به آمار و ارقام اعتیاد و مصرف مواد مخدر در کشور که به نوعی تمامی گروه های سنی جامعه را درگیر خود کرده است حقایق دردناکی شفاف تر از گذشته نمایان می شود و عملا می توان به این نتیجه رسید که مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر در کشور اگر چه بسیار زیاد و با برنامه های کوتاه و یلند مدت صورت گرفته است اما کافی نبوده است.با نگاهی به آمارهای موجود در کشور ابن ادعا به اثبات می رسد.در حال حاضر طی آخرین آمارها از ستاد کل مبارزه با مواد مخدر سالانه 500 تن انواع مخدرهای سنتی و صنعتی در کشور مصرف می شود که متاسفانه 85 درصد از تریاک و 35 درصد هرویین جهان در ایران کشف می شود.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته خسارت ناشی از تولید و مصرف مواد مخدر در ایران به صد هزار میلیارد ریال می رسد و با کاهش چشمگیر، سن مصرف مواد مخدر به 15 سال رسیده است و متاسفانه یک درصد دانش آموزان یا معتاد هستند یا موادمخدر را تجربه کرده اند.در میان دانشجویان کشور هم 1.6 درصد دانشجویان دانشگاههای وزارت بهداشت و 2.6 دانشجویان دانشگاههای وزارت علوم درگیر اعتیاد هستند.در ایران تریاک و مشتقات آن اولین مواد مخدرِ پرمصرف محسوب میشوند و شیشه، کراک، هروئین و حشیش در مراتب بعدی قرار دارند و براساس گزارشها شیشه دومین مادهی مخدر صنعتی است که در کشور مصرف میشود و متأسفانه مصرف آن طی چند سال گذشته افزایش پیدا کرده است.
همانطور که می دانیم ایران در همسایگی افغانستان و پاکستان، دو کشور تولیدکنندهی عمدهی مواد مخدر جهان واقع شده است. این موضوع، مشکلات زیادی را برای ایران به وجود آورده است که از آن جمله میتوان به هجوم قاچاقچیان مواد مخدر در قالب باندهای بینالمللی به ایران، تلاش آنان برای ترانزیت مواد از خاک ایران به اروپا و افزایش آمار اعتیاد در ایران اشاره کرد. به همین دلیل، برنامهریزی جدی مسئولان و مردم برای پیشگیری از اعتیاد و جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور لازم و ضروری است و تا حد زیادی هم این برنامه ریزی صورت گرفته است. اما قطعا کافی نبوده است این آمارها نشان می دهد که تنها عزم جدی و برنامه ریزی برای ریشه کن کردن اعتیاد در جامعه کافی نیست.از طرفی دیگر وقتی شرایط اعتیاد در ایران بحرانی تر می شود که آمارها حکایت از آن دارد که خانواده ها و مخصوصا زنان جامعه گرفتار اعتیاد شده اند.متاسفانه در ایران 9 درصد از جمعیت افراد معتاد را زنان تشکیل میدهند و آمار اعتیاد زنان طی ده سال یعنی از سال 83 تا سال گذشته، چهار برابر شده است.
با همه این اوصاف نباید نسبت به مبارزه با اعتیاد ناامید بود چرا که مطمئنا مسئولان مربوطه و خانواده ها با همکاری و همدلی با هم تا حدود زیادی می توانند این بلا را با تلاش برای کاهش تقاضا از جامعه دور کنند.تجربه تاریخی نشان داده که برای حل هر مشکل و معضل اجتماعی که مردم و مسئولین یکدل و یک صدا شدند آن مشکل تا حدود زیادی رفع شده است.اگر چه همانطور که در ابتدای این مطلب مطرح شد در این راستا و به منظور حل این مشکل اقدامات زیادی صورت گرفت.
اما به نظر می رسد در کنار این اقدامات زیاد بیشترین اقدامی که تاثیرگذار بود بحث تقویت ستاد کاهش تقاضا بوده است و بعد از آن هم ایجاد کمپ های امید به زندگی که جلساتی با حضور معتادین سابق برگزار می شود.در کنار این مسئله از نقش اصلی و اساسی خانواده هم نباید گذشت خانواده و والدین و مخصوصا مادران یک خانواده می توانند، نقش بسیار مهمی به منظور کاهش تقاضا و عدم روی آوری اعضا خانواده نسبت به اعتیاد و مواد مخدر داشته باشند. افراد در مسیر زندگی برای تشکیل یک خانوادهی سالم و داشتن تعاملی درست با فرزندان خود به دانش، مهارت و اخلاقی برای خوب زیستن احتیاج دارند که این احتیاج می تواند از طریق رسانه ها و تمهیدات مسئولین مربوطه برطرف گردد.اگرچه به منظور کاهش تقاضا رسانه های مختلف و در صدر آن رسانه ملی تولیدات زیادی داشته است و اکنون هم در همین راستا با تولید برنامه های مستند که مستقیما به آسیب شناسی اعتیاد می پردازد؛ ثابت قدم مانده است اما به نظر می رسد این پروسه نیاز به تکرار دارد و تکرار و تکرار تا خانواده ها بدون استفاده مواد مخدر مضرات اعتیاد را کاملا لمس کنند.
در کنار نقش رسانه ها و مسئولین مربوطه، نقش خانواده ها به منظور روشنگری درباب آسیب های اعتیاد پررنگ تر به نظر می رسد.اکر والدین در خانواده بری از هرگونه اعتیاد به سیگار و یا مواد مخدر باشند، گام اول عدم ورود فرزندان به بحث اعتیاد ممکن شده است چرا که خانواده هایی که حتی یکی از والدین اعتیاد دارند عملاً فرزندان آنها بیشتر در خطر قرارگرفتن در دام اعتیاد هستند.از این رو انتظار می رود خانواده ها در مرحله اول قبل از اینکه انتظاری از نهادی داشته باشند نقش خود را دست کم نگیرند چرا که با توجه به شرایط فعلی در مرزها با وجود همه سختگیری ها و مراقبت مرزبانان از مرزها اما با این وجود عملا قاچاقچیان از طرق مختلف حتی از طریق دریاها به کشور برای پهن کردن بساط کاسبی خرده فروشان مواد وارد می کنند.شکی نیست که در این بین نقش زنان و مادران جامعه بسیار پررنگ تر است چرا که تربیت اصلی فرزندان در یک خانواده به عهده مادر خانواده است و قطعا در این زمینه نقش مادر از پدر مهم تر است علاوه بر این به دلیل باروری زنان و روحیه خاص آنها باید بیشتر مراقب خودشان باشند چرا که کوچکترین لغزش آنها در این مسیر می تواند یک خانواده را در خطر بدترین حوادث روحی و عاطفی قرار دهد.از طرفی آمار اعتیاد زنان در کشور از مرز فاجعه عبور کرده است و اگر سیگار را هم به اعتیاد آنها اضافه کنیم شرایط بحرانی تر هم می شود.
از این رو قطعا با توجه به تجارب گذشته باید ستادهای کاهش تقاضا را قدرتمند تر کرد و به آنها بال و پر داد تا در کنار همکاری خانواده ها این بلا سایه سنگینش بر کشور کمتر و کمتر شود.مطمئنا پیشگیری و کاهش تقاضا بهتر از درمان و برخورد و زور است چرا که تجربه ثابت کرده است که معتادان بارها با زور و زندانی در ظاهر ترک کردند اما در ذهنشان این اتفاق رخ مداده است. در پایان یادآوری آخرین آماری که از تعداد معتادین کشور ارائه شده است می تواند افکار عمومی را بیش از گذشته نسبت به اینکه باید به سمت جامعه ای حرکت کنیم که بر فرض محال اگر مواد مخدر در آن به راحتی یافت شد باید شخصی از آن استقبال نکند کاری که ستاد کاهش تقاضا انجام می دهد.
"وزیر کشور: ما در دنیا حدود 5 و 2 دهم درصد جمعیت بین 15 تا 64 سال یک بار مواد مخدر مصرف کرده اند و این حدود 240 میلیون نفر می شود. این عدد در ایران 2 و 6 دهم است که با این احتساب حدود یک میلیون و 350 هزار نفر معتاد داریم".
بایدبجای اینکه اینهمه هزینه یارانه و....میشودجلومخدرگرفته شودچون علاوه برهدررفتن نیروی جوانی،عقل و...خیلی ازخانواده ها،انحرافات،طلاقهاو....بخاطراعتیاده،دوماحتی یارانه بسیاری افراددودمیشود
ابتدا قاچاقچی ها را نابود کنید که سخت تر از شناسایی پهبادهای اسراییلی نیست
دوما دوره گردهای داخل بازار ایران را شناسایی و حذف کنید که سخت تر از شناسایی عاملان ترورها نیست
سوما برای معتادان فرش قرمز پهن نکنید بلکه حد ( زندان و شلاق و..)را جاری کنید
رابعا اختلاس گرها همان سرشاخه های فسادند
خامسا یارانه افراد معتاد راقطع کنید تا خرج مواد نشود
سادسا یعنی کمتر از عربستان و عربها هستید بدی های آنها را رها کنید و خوبی هایشان را یاد بگیرید که چگونه مواد را کنترل می کنند
بیکاری فساد اوراست
بسیار ی از مردم لازم است که معتاد باشند زیرا در این صورت دیگر معتاد ین نه مسکن مهر میخواهند نه لومبورگینی نه. ..................... یه بروگمشو وی ورق کارتون بیشتر نیاز ندارند ومسئولان هم از شر ارباب رجوع راحتند
اول جریان مکه را حل کنین بعدش به دودسیگار زنان برسین
جناب صاحب نظر!!!که اولا تا سادسا راه انداختی کشورهای عرب مثل قطر وکویت .....بیکار ندارند رفاه ودرامد دارند اما توی ایران طرف دستش از همه جا کوتاه شده ونا امیدانه دستی دستی خودش را با مواد داره می کشه اگه تو ایران کار ودرآمد بود اگه طرف امنیت شغلی داشت دیوانه نیست که خودش را را نابود کنه
اينكه ميگيد زمان قبل مواد مخدر بيشتر بوده از آمار معتادين الان ، معلوم ميشه حالا مافياي مواد مخدر درايران بيداد ميكنه وگرنه اينهمه مواد مخدر چطور وارد ايران ميشه وبراختي دراختيار مصرف كننده قرار ميگيره ، معلومه دست خيليها توكاره
اول فاصله طبقاتي و بيكاري جوانان و تبعيض ها و علت فلاكت و روح نگران و عصباني ملت ايران در مقايسه با ديگر ملل را بررسي كنيد بعد دود و دم خانمها را