از صفحه اجتماعي عمار ذابحی
زيباترين رفتن
پنج، شش روزى قبل از شهادتش بود که برايم نامه فرستاد.
نوشته بود:” سعى کن خودت را به خدا نزديک کني ؛ تا به حال امتحان کردهاي؟ وقتى به او نزديک مىشوى تمام غمها را فراموش مىکنى و همه غصهها از يادت مىرود. سعى کن به او نزديک شوي. از رفتن من هم ناراحت نباش. بر فرض که الان نروم و زنده بمانم؛فوقش ده يا بيست سال ديگر بايد رفت. پس چه بهتر که رفتن را همين حالا خودم انتخاب کنم که زيباترين رفتنها مرگ سرخ است.”
کلمه به کلمه نامهاش با نامههاى قبلى فرق داشت. با خواندن نامه به يقين رسيدم که بزودى از کنارم پر مىکشد........
شهید محمد رضا نظافت
ارسال نظر