پايگاه خبري تحليلي «پارس»- چهاردهم اسفندماه امسال مصادف با چهاردهمین روز ماه «اَدار» در تقویم عبری، روز جشن «پوریم» در آیین یهود است، یکی از چالش‌انگیزترین مسائل تاریخ ایران باستان که به عنوان نقطه تضاد میان باستان‌گرایان ایرانی و یهودیان نمود یافته است، به ماجرای توطئه قتل عام یهودیان ایران در دوران خشایارشا ــ پادشاه هخامنشی ــ بازمی‌گردد که به وسیله همسر یهودی خشایارشا ــ به نام «اِستِر» و عموی او ــ به نام «مُردِخای» یا «مُردِخَی» خنثی شد و آن روز (14 ماه اَدار در تقویم یهودی) در میان یهودیان به «پوریم» شهرت یافت و جشن پوریم از آن پس یکی از بزرگترین جشن‌های یهودیان جهان به شمار می‌آید. جشن پوریم، امسال برابر با 14 اسفند در تقویم ایرانی است. واژه «پوریم» در زبان عبری به معنی «قرعه‌ها» است. علت این نامگذاری را چنین گفته‌اند که برای تعیین روز قتل عام یهودیان، قرعه‌کشی شده بود.

پوریم در عهد عتیق
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، بخشی از عهد عتیق، «کتاب استر» نام دارد. روایت پوریم که در کتاب استر با آن روبه‌رو می‌شویم،‌ به رویارویی ایرانیان و یهودیان اشاره دارد که «هامان» ــ وزیر خشایارشا ــ و «استر» ــ همسر شاه هخامنشی ــ در دو سوی آن قرار دارند. به روایت عهد عتیق، استر که با زیبایی و جمال خویش، اَخَشوِرُش (خشایارشا) را شیفته خویش می‌سازد، به همراه سرپرست و پسرعموی خویش ــ مردخای ــ در دربار شاه هخامنشی راه می‌یابد. این دو که طی حادثه‌ای از توطئه دو تن از خواجگان دربار پرده برمی‌دارند، مورد توجه و عنایت شاه قرار می‌گیرند و به اوج منزلت می‌رسند اما پس از مدتی، اَخَشوِرُش، یکی از بلندپایگان دربار به نام هامان را به مقام صدارت خویش منصوب می‌کند. هامان که به شکوه و جلال رسیده است، از این که مردخای خداپرست در مقابل او تعظیم نمی‌کند و کرنش را تنها شایسته خداوند می‌داند، کینه به دل می‌گیرد. همین امر، سبب طراحی دسیسه‌ای توسط او می‌شود که از رهگذر آن به کشتار و پاک‌سازی نژادی ایران از قوم یهود، مبادرت ورزد. از این رو هامان در روز و فرصتی مناسب، چوبه داری برای اعدام مردخای فراهم می‌کند و حتی هدیه‌ای برای شاه ارسال می‌دارد تا او را با خود همراه سازد. در حالی که شاه از پذیرش هدیه و پیشنهاد هامان سر باز می‌زند،‌ مردخای نیز از این توطئه آگاهی می‌یابد،‌ استر را مطلع می‌سازد و او نیز موفق می‌شود تا شاه را از سوءقصد علیه یهودیان ایران، آگاه کند. شاه که از نیت هامان سخت برآشفته می‌شود، دستور می‌دهد تا او را از همان داری که برای اعدام مردخای آماده کرده بود، بیاویزند. در کنار این فرمان، فرزندان هامان نیز به دار آویخته می‌شوند. همچنین بنا به روایتی، تنها در شوش 300 نفر به مجازات دست داشتن در این تصفیه قومی، به قتل می‌رسند و حتی بنا به روایتی یهودی، آمار ایرانیانی که در این ماجرا کشته می‌شوند افزون بر هفت هزار و 500 نفر است. در میان یهودیان این روز به عید «پوریم» معروف شد که از آن با عنوان «روز رهایی» نیز یاد می‌کنند.

شبهات پوریم
ماجرای استر و حادثه پوریم در میان آثار فارسی، تاکنون به صورت مستقل مورد مطالعه و تحقیق قرار نگرفته است و کتاب‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند یا ناظر به روایت بخشی از ایران باستان بوده یا بخشی از تاریخ یهود را روایت کرده‌اند. کتاب‌های «تاریخ ایران باستان» نوشته حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، «فرزندان استر» به قلم هومن سرشار، «پوریم» تألیف ج. پژمان و یا کتاب «سایه‌ها» اثر گروه هنری پژوهشی حنیف در زمره این دست آثارند. کتاب «خشایارشا: جهان‌گشای ناکام هخامنشی» که در سال جاری (1393) برای دومین بار به چاپ رسیده نیز در قلمرو چنین آثاری قرار دارد که با مبنا قرار دادن زندگی این شاه ایرانی و توصیف آن، به حادثه پوریم نیز نظر افکنده است.

ایمان نوروزی ــ مؤلف کتاب «خشایارشا: جهان‌گشای ناکام هخامنشی» ــ در فصل چهاردهم این اثر، ضمن توصیف و تشریح حادثه پوریم بر اساس کتاب استر از عهد عتیق، به کالبدشکافی این واقعه تاریخی پرداخته و شبهاتی را بر آن وارد کرده است که قابل تامل است. نویسنده مدعی است که نکته قابل تامل در روایت استر آن است که بر خلاف سنت کتب مقدس یهودیان،‌ تقریباً در هیچ‌ جایی از کتاب استر، اشاره مستقیمی به خدا نشده است. این در حالی است که بعدها علمای دینی کلیسای کاتولیک در ترجمه یونانی کتاب استر،‌ شش فصل در موضوع دعا به درگاه خداوند اضافه کرده‌اند تا این ضعف را بپوشانند. به همین دلیل، دانشمندان، در اصل یهودی این روایت شک دارند؛‌ حتی گفته می‌شود که داستان استر از یک الهه عیلامی به نام «ایشتر» (یادآور «استر») و دیگری به نام «مردوک» (یادآور «مردخای») گرفته شده است که خدای «هامُن» یا «آمُن» (یادآور «هامان») را قربانی می‌کنند.

نوروزی تاکید می کند که در مقابل ادله و شواهدی که برای غیرتاریخی‌بودن این روایت ذکر شده است،‌ گروهی از معتقدان به کتاب مقدس یهودیان هم شواهدی در تاریخی‌بودن آن ارائه کرده‌اند. آنها به نشانه‌های خداپرستی در قسمتی از روایت اشاره می‌کنند که در آن گفته می‌شود، امداد غیبی، باعث نجات مردخای از اعدام شد. این گروه با توسل به نشانه‌های زبان‌شناسی، این جمله را جزو بافت اصلی متن و شاهدی بر یهودی‌بودن روایت و در نتیجه تاریخی‌بودن حادثه می‌دانند.

به این ترتیب نویسنده کتاب «خشایارشا :جهان‌گشای ناکام هخامنشی» با تأکید بر این نکته که ادله دو گروه فوق، ناکافی است، تحقیق در این زمینه را منوط به پاسخگویی به چند نکته و عنوان می‌داند که در این متن به تک تک آنها پرداخته خواهد شد.

 

آیا اَخَشوِرُش همان خشایارشا است؟
متون عبری در سه موقعیت از «اَخَشوِرُش» نام می‌برند: اول در «کتاب عزرا» با عنوان «شاه پارسی»؛ دوم در کتاب استر و مترادف با خشایارشا و سوم در کتاب دانیال و مطابق با ویژگی‌های پدر داریوش مادی. اما دیدگاه سنتی کاتولیک، بدون توجه به اختلاف زمانی،‌ او را منطبق با همان دیدگاه دوم می‌داند و معتقد است،‌ اَخَشوِرُش، همان خشایارشا هخامنشی است.

نوروزی ــ نویسنده کتاب «خشایارشا: جهان‌گشای ناکام هخامنشی» ــ مطرح می کند که نظریه تطابق اَخَشوِرُش با خشایارشا، توسط محققان بسیاری، به چالش کشیده شده است. به عنوان مثال یوسفوس (37 ــ 100 م)، اَخَشوِرُش را معادل اردشیر در زبان یونانی می‌داند؛ یا ابوالفرج بن هارون الملطی ــ یکی از برجسته‌ترین اسقف‌های کلیسای ارتدوکس شرق ــ او را با عنوان اردشیر دوم، باز می‌شناسد نه خشایارشا. در کتاب دانیال نیز نام اَخَشوِرُش آمده و در آنجا او پدر داریوش مادی خوانده شده است. روایتی هم در میان یهودیان سنتی مرسوم است که مطابق آن، استر، مادر داریوش مادی قلمداد می‌شود.

به این ترتیب اگر روایت کتاب دانیال را بپذیریم که اَخَشوِرُش، پدر داریوش مادی،‌ شخصی است که در داستان دانیال،‌ نقش کلیدی را بازی می‌کند؛ و آن را در کنار روایت یوسفوس قرار دهیم که می‌گوید پدر داریوش مادی، آستیاگس، پدر یا پدرزن کوروش بود، به این نتیجه می‌رسیم که اَخَشوِرُش می‌تواند، آستیاگس،‌ پادشاه ماد باشد. این نظریه با این سند هم تأیید می‌شود که در «کتاب طوبیت»، اَخَشوِرُش مرتباً با لقب «هوخشتره» یکم به کار می‌رود. همچنین می‌دانیم که علمای یهودی قرون وسطی، کوروش را هوخشتره دوم می‌دانستند.

ابهامات در شخصیت تاریخی استر
استر در کتاب مقدس،‌ به صورت زنی با اعتقادات عمیق مذهبی تصویر می‌شود. او زنی شجاع و میهن‌پرست است که حاضر می‌شود زندگی‌اش را برای ناپدری‌اش (یا به روایتی پسر عمویش) مردخای و همکیشانش فدا کند. کتاب مقدس، او را زنی تصویر کرده است که چونان وسیله‌ای در دستان خداوند ظاهر می‌شود تا جلو کشتار مقدر یهودیان را بگیرد و به آنها توانایی دفاع از دارایی و آرامش در اسارت عطا کند.

نوروزی یادآوری می‌کند که امروزه عده زیادی از دانشمندان، منشأ الوهیت استر در اسطوره‌های کهن را پذیرفته‌اند. آنها بر مبنای نظریات زبان‌شناسی، ریشه «استر» را نه در فارسی باستان بلکه در زبان سامی و در واژه «ایشتر» جست‌و‌جو می‌کنند. اما این پایان ماجرا و کشف داستان استر نیست زیرا بر خلاف انتظار زبان‌شناسان، نام ایشتر در عبری وجود دارد و با تلفظ خاص خود، «اَشتورِت» خوانده می‌شود. اما بر طبق کتاب استر، نام استر در اصل «هَدَسه» بوده است. تلفظ و ساخت آوایی واژه «هدسه» شبیه به واژه اکدی «حدشتو» است که گفته می‌شود لقبی برای ایشتر به معنی «نوعروس» بوده است. در اینجا مخالفان اسطوره‌ای دانستن استر باز هم با دلایلی محکم‌تر به میدان می‌آیند و می‌گویند که نام اکدی حدشتو، هیچ‌گاه صفتی برای ایشتر نبوده است. این نام تنها در یک مورد در توصیف ایشتر به عنوان «نوعروس» آمده و مقصود از آن در بافت متنی خاصی که در آن ظاهر شده، «نو» بوده نه «نوعروس». «حدشتو»، هم‌ریشه با واژه عبری «حدش» است که از نظر زبان‌شناسی با هدسه نامرتبط است.

نویسنده مدعی است، نظر دیگری هم وجود دارد که معتقد است، استر همان «آمستریس» ــ همسر خشایارشا ــ است؛ هم آمستریس و هم استر، هر دو از واژه اکدی «اَمی ـ ایشتر» یا «اُمی ـ ایشتر» آمده‌اند و این عجیب نیست که مردم، اسامی معروف خدایان کهن را بر روی فرزندانشان بگذارند. از این طریق نباید استدلال کرد که آن شخصیت‌ها وجود تاریخی نداشته‌اند و بازمانده‌ای از شخصیت‌های اسطوره‌ای‌اند.

هامان کیست؟ 
کتاب «خشایارشا: جهان‌گشای ناکام هخامنشی» در معرفی شخصیت هامان نیز وارد شده است و طرح می کند که در کتاب «میدراش» ــ تفسیر تورات ــ که نماینده سنت خاخامی یهودی است، هامان، نمونه تمام‌عیار خصایل شیطانی برشمرده می‌شود و از همین منظر، مرکز اسطوره‌پردازی کتاب تلمود ــ مجموعه قوانین عرفی و شرعی یهود ــ هم قرار می‌گیرد. همچنین در ترجمه یونانی تورات، اَخَشوِرُش، هامان را با صفت «مقدونی» مورد خطاب قرار می‌دهد در حالی که در متن عبری، او «اجاجیت» و در نتیجه یک بنی‌اسرائیلی دانسته می‌شود.

نوروزی متذکر می‌شود که پژوهشگران در توضیح این معنی دو اظهار نظر متفاوت ابراز داشته‌اند. نخست این‌ که «مقدونی»، تصحیفی است از واژه «مادی» و واژه بر این منظور تأکید دارد که او هیچ خون پارسی در رگ‌هایش نبوده است. دومین نظر این است که خشایارشا او را جاسوس مقدونی‌ها دانسته است که می‌خواسته میان پارسیان و یهودیان، جنگ داخلی به راه بیندازد.

از سوی دیگر نام هامان از سوی علمای فقه‌الغه، مورد بررسی قرار گرفته است. این نام می‌تواند با نام فارسی ثبت‌شده توسط یونانیان به صورت «اومنِس» یکی باشد یا به واژه فارسی «وُهومَنه» (= دارای اندیشه نیک) نزدیک باشد. نظریه دیگری نیز هامان را با «حومبان» ـ خدای عیلامی ـ یکسان می‌داند. همچنین طبق نظری دیگر، هامان و پدرش ــ هامدثه ــ بی‌شباهت به «اومانوس» و «آناداتوس» ــ که توسط استرابو به عنوان کسانی که شامل عنایت آناهیتا قرار گرفتند ــ نیستند. این دو نفر، آن‌ طور که استرابو اشاره کرده، خدا نبوده‌اند ولی صورتی از شهدای مقدس و مورد احترام به شمار می‌آمده‌اند.

سایه‌های ابهام بر فراز نام مردخای
نوروزی در ادامه به معرفی ریشه نام «مردخای» به عنوان یکی دیگر از شخصیت‌های کلیدی روایت استر پرداخته و مطرح می‌سازد که واژه قدیمی مردخای، ریشه‌ای ناشناخته دارد ولی به نظر می‌رسد با نام «مردوکا» یا «مردوکو» که در الواح بارو و خزانه تخت‌جمشید به عنوان نام سه سرباز دربار پارسی در سه متن مجزا از دوره خشایارشا و پدرش داریوش، گزارش شده است، مرتبط باشد. برخی نیز معتقدند، چون «مردوک»، خدای جنگ است، این کلمه، عبارت «مرید مردوک» به معنی «جنگجو» است. برخی دیگر بر این عقیده‌اند که چون مردوک، صفت آفریننده جهان را هم داشته و از سوی یهودیان با خدای یهوه یکی دانسته می‌شده است، «مردوکا» تنها به همان معنای بی‌ابهام «بنده خدا»ست.

نویسنده ادامه می‌دهد که تعبیری دیگر از نام مردخای، اساساً آن را واژه‌ای فارسی می‌داند که تلفظی از «مردک» (= مرد کوچک) است. گروهی نیز آن را ترکیب آرامی «مر ـ دوخی» می‌دانند که «مر» به معنای «جناب» و «دوخی» به معنای «شایسته» است. تلمود، توصیفی شاعرانه نیز از نام «مردخای بیلشان» به عنوان «مرد داخیا» (= صمغ خالص) و «بعَل لَشون» (= آگاه از تمام زبان‌ها) ارائه می‌کند.

همچنین، مردخای اساساً شخصیتی پیامبرگونه داشته است تا جایی که تلمود، مردخای و استر را در فهرست پیامبران جای می‌دهد. تلمود می‌گوید، مردخای در سال دوم سلطنت داریوش به پیامبری برگزیده شد. شجره‌نامه مردخای هم در فصل دوم کتاب استر به طایفه بنیامین می‌رسد. علاوه بر این، تلمود، مردخای را از نسل نخستین شاه بنی‌اسرائیل می‌داند.

جشن پوریم
کتاب «خشایارشا: جهان‌گشای ناکام هخامنشی» در بخش پایانی این فصل به مراسم عید پوریم می‌پردازد و مطرح می‌کند که جشن پوریم برای بزرگداشت داستان نجات یهودیان و شکست هامان و سپاسگزاری از خشایارشا، به صورت جشنی سالانه‌ در میان یهودیان برگزار می‌شود. در این روز «کتاب استر» توسط عموم یهودیان خوانده می‌شود و هنگامی که به نام هامان اشاره می‌شود، همه سر و صدا برپا می‌کنند و شیرینی به نام «هامن تاشن» (گوش‌های هامان) تناول می‌کنند.

نویسنده به ریشه‌یابی این عید نیز از منظر زبان‌شناختی می‌پردازد و متذکر می‌شود که این حقیقت که وقایع کتاب استر، منجر به جشن پوریم شده است، دلیلی مهم برای محققان بود تا داستان استر را بر پایه اسطوره گردش فصول بابلی و جشن سال نو بدانند. در این نظریه، جشن پوریم، جشنی بوده است که سرنوشت یک نفر به قید قرعه در طول سال آینده در آن تعیین می‌شد؛ جشنی شبیه به جشن نوروز پارسیان و جشن پیثویگایای یونانیان که در جشن اخیر، مسکرات کهنه نوشیده می‌شده است. اگر توجه کنیم که در عبری برای مسکرات واژه «پوره» را به کار می‌برند، به شباهت میان این واژه و نام جشن استر (پوریم) پی می‌بریم.

علاوه بر فصل «روایت خشایارشا در کتاب استر»، فصول مسئله انتخاب جانشین برای داریوش؛ آماده‌سازی کشور برای بزرگ‌ترین نبردهای تاریخ؛ مرکز فرماندهی خشایارشا در سارد؛ ورود به سرزمین یونانی‌نشین؛ در جبهه یونان؛ آتن و اسپارت، دو دشمن دیرینه در کنار هم؛ تشکیل اتحادیه یونانی علیه خشایارشا؛ نخستین نبردهای دریایی؛ نبردهای نیروی زمینی خشایارشا؛ پیشروی به طرف فوکیس؛ آتن در شعله‌های آتش خشم خشایارشا؛ بازگشت به میهن و کتبیه‌های خشایارشا، دیگر فصل‌های کتاب حاضر را تشکیل می‌دهند.

کتاب خشایارشا (جهان‌گشای ناکام هخامنشی)، نوشته ایمان نوروزی است که در سال جاری توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، تجدید نشر یافته و برای دومین‌بار به بهای 160 هزار ریال روانه بازار کتاب شده است.
خبرگزاری کتاب