تبلیغات افسار گسیخته، روی روان جامعه/ نمونه هايي از اين دست کرم حلزون، «پدیده» و «پردیسبان»
با وجود تغییر مدیریت کلان این نهاد فرهنگی بزرگ، هنوز نشانه های بهبود این رویکرد آشفته دیده نمی شود. تبلیغاتی که مروج نوعی مصرف گرایی بدون چارچوب است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مرتضی حسینی- گسترش روزافزون مصرف گرایی و استفاده از کالاها و خدمات متنوع در چند سال اخیر باعث گرم شدن تنور تبلیغات بازرگانی در رسانه های عمومی و خصوصی و همچنین افزایش و تنوع تبلیغات شهری شده است. این شرایط،انعکاس اصلی معروف و نانوشته است که تبلیغات بیشتر مصرف بیشتر می آورد و مصرف بیشتر هم افزایش سود را به دنبال خواهد داشت.این روزها علاوه بر صداو سیما که به شکلی عجیب و افسارگسیخته به پخش انواع آگهی های بازرگانی و تبلیغاتی می پردازد، مطبوعات کشور نیز تلاش وافری دارند که از این قافله عقب نمانند. نفس استفاده از تبلیغات به عنوان منبع درآمد نشریات و روزنامه ها در همه جای دنیا پذیرفته شده و امری مطلوب است اما نبود قوانین و ضوابط موثر باعث شده است تا شاهد آشفته بازاری باشیم که درآن امکان تبلیغ هرگونه کالا و خدمات تحت لوای عناوین مطلوب و موجه فراهم آمده است.
صدواسیما که مدت هاست با مشکلات مالی بنیادینی رو به روست چندسالی است فیلترهای گزینش و نظارت برپخش آگهی های بازرگانی خود را تعدیل کرده است. تبلیغات تلویزیونی که زمانی به بانک های دولتی و کارخانجات بزرگ تولید مواد غذایی و وسایل خانگی محدود بود امروزه شامل انواع وسایل آرایشی و بهداشتی، سرمایه گذاری برای پروژه های شخصی،کالاهای لوکس و وسایل آشپزخانه شده است. حجم بالای تبلیغات تلویزیونی به گونه ای است که دیگر صحت و سقم و کیفیت کالاها و خدمات تبلیغ شده اولویت اول مدیران این سازمان نیست. جنجال هایی که در یک سال گذشته در مواردی نظیر کرم حلزون و یا تبلیغات پردامنه ای که برای پروژه های«پدیده» و «پردیسبان» انجام شد نمونه ایی از این دست است. با وجود تغییر مدیریت کلان این نهاد فرهنگی بزرگ، هنوز نشانه های بهبود این رویکرد آشفته دیده نمی شود. تبلیغاتی که مروج نوعی مصرف گرایی بدون چارچوب است.
این وضعیت در تبلیغات مطبوعاتی و شهری نیز به اشکال کوناگون دیگر دیده می شود. صفحات برخی مجلات و روزنامه ها سرشار از انبوهه تبلیغات ریز و درشتی است که در بسیاری از موارد علاوه بر تبلیغ یک کالا یا خدمات، نوعی فرهنگ مصرف گرایی و تن پروری و توجه به ظاهر زندگی را ترویج می دهند. از طرف دیگر میزان کیفیت و صحت این تبلیغات نیز با ذکر این استدلال که نشریه مسئولیتی در قبال آگهی های چاپ شده ندارد، رفع و رجوع می شود. هجوم همه جانبه تبلیغات بازرگانی به وجوه گوناگون زندگی شهروندان باعث شده است تا در درازمدت نوعی ناامنی روانی و احساس خودکم بینی گریبانگیر بخش های عمده ای از جامعه شود. فرد در این شرایط احساس می کند که در میدان مسابقهای قرار گرفته است و با وجود تلاش برای ساختن زندگی بهتر برای خود و خانواده اش، همواره نسبت به بقیه عقب تر است. این احساس نا امنی باعث می شود تا فرد به مصرف کالاها و استفاده از خدماتی روی بیاورد که در سیاهه نیازهای مادی و معنوی او اولویت ندارد اما به خاطر قرار گرفتن در شرایط خاص روانی که در آن همرنگ جماعت شدن و عقب نماندن از جمع نوعی ارزش است ناگزیر از تهیه آن کالاها وخدمات شود.
در سالیان اخیر ترویج سبک زندگی اسلامی یکی از سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهنگی و اجتماعی محسوب شده است. لذا به نظر می رسد لازم است درموضوع تبلیغات بازرگانی هم در رسانه ها و هم در قالب تبلیغات شهری، بازنگری صورت بگیرد. این بازنگری به معنی محدود کردن فعالیت های بازرگانی نیست بلکه داشتن ضابطه هایی روشن هم در طرح و تولید و هم در شیوه ارائه این تبلیغات مدنظر است. درصورت تحقق مطلوب این فرایند، می توان نسبت به کاهش تبلیغات افسارگسیخته و آشفته ای که روح و روان جامعه را به گونه ای تدریجی و غیرملموس آزار می دهند امیدوار بود.
ارسال نظر