نظرشجوبی درباره فاصله احمدینژاد و مشایی
در طول این هشت سال آقای احمدینژاد یك كلمه از اصولگرایی حرف نزد. حتی یكبار نام اصولگرا را بر زبان جاری نكرد و ما چه میدانیم كه ایشان اصولگراست یا غیراصولگرا؟ درمجموع در كارنامهاش مسائل منفی میبینیم اما مسائل مثبت نیز زیاد میبینیم.
به گزارش پارس؛ حجتالاسلام جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز است و برخی نیز گمانههایی درباره نزدیكی وی با جبهه پایداری مطرح میکنند. در دو دوره انتخابات نهم و دهم از حامیان احمدینژاد بهشمار میرفت و تا حدودی به موضعگیری صریح و تند در مقابل کسانی معتقد است که با پدیدآوردن جبهه اصلاحات زمینهساز نفاق شدند. او پس از انتخابات ۹۲ از حسن روحانی درخواست کرد استعفا دهد و به خانه رود تا دوباره انتخابات برگزار شود.
گفتوگوی «آرمان» را با وی در ادامه میخوانید:
* درمورد وضعیت مجلس خبرگان بعد از رحلت آیتا... مهدویكنی و تركیببندی این مجلس پس از ایشان چه نظری دارید؟
اینها پیشگویی است و به هر حال ما كه پیشگو نیستیم. ولی آنچه از اظهارات و عملکردها برمیآید، ترکیب مجلس خبرگان با تركیببندیهای قبلی هیچ فرقی نخواهد داشت.
* فكر میكنید با توجه به شرایط موجود چه كسانی صلاحیت قرارگرفتن درمجلس خبرگان را خواهند داشت؟
همانهایی كه بتوانند طبق مقررات شورای نگهبان امتحان دهند و وارد گود شوند.
* در حوزه دیگری و در بحث انتخابات مجلس نیز تحركاتی از سوی جناحهای مختلف دیده میشود.
در مجلس نیز همین طور. در آنجا نیز باد هنوز به پرچم اصواگرایان میخورد و آنهایی كه بد كردند و حتی به اتاق لندن فرار كردند، هیچ صلاحیتی ندارند و مردم نیز آنها را نمیپذیرند و باهم نیز اختلاف دارند. شما نگاه كنید یك شورای شهر در تهران داریم و چندی پیش اصلاحطلبان در آن بشكن میزدند كه مثلا چمران رای نیاورد. این كارها كار بچههایی است كه سر كوچهها باهم بازی میكنند. دو روز اینور رای میآورد و دو روز دیگر آنور و اینها هیچ گلی به سر ملت نزدهاند كه ملت یار آنها باشد. همانطور كه مجلس ششم را دیدید كه هم اعتصاب كردند وهم از صحنه مدیریت بیرون رفتند و همان روز نیز رادیو میخواند «دیو چو بیرون رود فرشته درآید». و شما خیال نكنید كه این گونه سوالات بادی را به پرچم آنها خواهد زد، نه اینطور نیست، مردم ایران سرتا سر متدین هستند، به دین و مذهب علاقهمندند، به ولایتفقیه عقیدهمندند و باز همان خواهد شد.
* یعنی اینكه فضا را تا حدی برای همه نیروهایی كه شرایط حضور را داشته باشند، مناسب میدانید؟
شرایط را داشته باشند؛ ولی آنهایی كه فتنه كردند شرایط برای حضور ندارند.
* به هر حال درمورد برخی از نیروهای اصلاحطلب اكنون شرایط احراز وجود دارد. فكر نمیكنید اگر مجموعه نیروهای سیاسی درون كشور در انتخابات حضور داشته باشند، زمینه برای ایجاد وفاق و اتحاد ملی فراهم میشود؟
اگر مجموعه نیروها باهم باشند بله. و اگر تا امروز هم با هم بودند اكنون وضع دیگری در جامعه حاكم بود. اگر مجموعه انقلاب همه باهم بودند آنگونه كه روزی آقایان موسویخوئینیها، كروبی، توسلی،هاشمیرفسنجانی و مهدویكنی همه با هم بودند و شاه را فراری دادند و امام را آوردند. اگر همانگونه بود و یا شدند آری ولی اگر با هم اختلافنظر داشته باشند قوتتان از بین میرود.
* در كنار این قطببندی همیشگی اصلاحطلبان و اصولگرایان كه سالها با عناوینی مختلف ادامه حیات سیاسی دادهاند اكنون نیروهای جدیدی بهنام اعتدالیون نیز به عرصه گام نهادهاند.
آنها این مساله را درست كردهاند. این اعتدالیون را آنها ساختهاند. ما یك اصولگرا داشتهایم و داریم. اصلاحطلبها آمدند تفرقه ایجاد كردند، جامعه روحانیت مبارز را به دو جور تفسیر كردند و سبب شدند كه اصولگراها به آنها اسلام آمریكایی بگویند و آنها هم در مقابل بگویند مبنای شما خراب است و ما بسیار متاثر و گریانیم كه چرا این قشر باید از تفرقه و جدایی و افتراق سخن بگویند. زمانی كه ما بچه بودیم در كتابها نوشته بود «صدهزاران خیط یكتا را نباشد قوتی/ چون به هم برتافتی اسفندیارش نگسلد » این نخ پنبه دانهدانه دست ما باشد زود پاره میشود ولی اگر هزار عدد ازآنها با هم باشند، اسفندیار نیز قادر به گسستن آن نخواهد بود. ما تفرقه ایجاد كردیم و الان در مجلس دو جور وكیل داریم، در استانداریها دو جور استاندار داریم، دو جور فرماندار داریم. این تفرقه ایجاد شد و بزرگان كشور نیز هرچه دعوت كردند به اتحاد و اتفاق به هر حال گوش ندادهاند. آدم مسلمان نه تند است و نه كند، به وظیفهاش عمل میكند.
* درمورد حرف و حدیثهایی كه پیرامون بازگشت آقای احمدینژاد به عرصه سیاست برای انتخاباتهای پیش رو مطرح شده است چه نظری دارید و تا چه حد این امر را محقق میدانید؟
نمیدانم. دكتر احمدینژاد در ۴ سال اول خوب كار كرد و مردم نیز به او علاقهمند شدند. در ۴ سال بعد ما به او انتقاد داشتیم. ولی توده زیادی از مردم به او رای میدهند، برای اینكه كمابیش در روستاها و جاهای دیگر كار و خدمت كرده. ولی حال اینكه تایید صلاحیت شود یا نه به ما مربوط نمیشود. ما آرزو نمیكنیم نیاید، همانطور كه آرزو هم نمیكنیم بیاید.
* در روزهای اخیر حرف و حدیثهای ضدونقیضی درمورد تحركات ایشان شنیده میشود تا آنجا كه حتی از تماس ایشان با خاتمی نیز شایعاتی پخش شده است. این تحركات را در راستای چه سیاستهایی میدانید؟
ما كه آرشیو دقیق و صحیحی نداریم نسبت به سوالی كه میپرسید. نمیدانم با خاتمی بوده یا نبوده. مسافرت كرده یا نكرده. الان شورای نگهبان وجود دارد كه باید دید ایشان را تایید می کند یا نه و دوم استقبال توده مردم است. ما همیشه دعا میكنیم هر كه بیاید به درد مردم و كشور بخورد و آرمان امام را پیاده كند، آرمان شهدا را پیاده كند و هر كسی بیاید خوشحال میشویم. احمدینژاد نیز در زمانی برای خود رئیس بود و وزیر عوض میكرد، برای خودش وزیر بیرون میكرد، دیدن علما نمیرفت و برای خودش یك مبلغی داشت كه حال دوره او تمام شده و كسی دیگر آمده است. خدا كند همه بتوانند به تودههای مردمی برسند.
* با توجه به اینكه بحث همیشگی اصولگرایان در دفاع از احمدینژاد این بود كه اگر اشتباهی هم میكند به واسطه مشایی است اما اكنون میبینیم كه كماكان رابطه احمدینژاد و مشایی مانند سابق حفظ شده است.
آنها میگویند ولی در این باره من نمیتوانم نظری دهم. فاصه ای بین احمدینژاد با مشایی نیست و این یك تاكتیك است البته گذشت زمان مسائل را روشن می کند.
* اصولگرایان تا چه اندازه احمدینژاد را به خود منتسب میدانند یا از او اعلام برائت میکنند؟
در طول این هشت سال آقای احمدینژاد یك كلمه از اصولگرایی حرف نزد. حتی یكبار نام اصولگرا را بر زبان جاری نكرد و ما چه میدانیم كه ایشان اصولگراست یا غیراصولگرا؟ درمجموع در كارنامهاش مسائل منفی میبینیم اما مسائل مثبت نیز زیاد میبینیم. حال تا یار كه را خواهد و میلش به كه افتد. باید ببینیم كه ملت استقبال میكند از ایشان یا نمیكند و این را بنده دیگر اطلاع ندارم. ببینید این حرف زدنها زبان داغی میخواهد و یك پرونده درست كه ما در اختیار نداریم. یك عده بد و بیراه به او میگویند و عدهای دیگر از وی تعریف میکنند. یعنی میگویند نه دیگر او با مشایی نیست و میآید و از این جور حرفها و شما نیز روزنامهتان را از این حرفها پر نكنید.
* به هر حال شما خود بهعنوان یك صاحبنظر و بهعنوان یكی از شخصیتهای پررنگ جریان اصولگرایی آیا در صورت كاندیداتوری آقای احمدینژاد حاضرید از ایشان حمایت كنید؟
بنده حمایتی نمیكنم، ما كاری به كسی نداریم. اگر شورای نگهبان صلاحیت دكتراحمدینژاد را تائید كند ایشان مسلما رای میآورد. چراكه مردم خیلی ازاو خوبی دیدهاند. چراكه در دهات استخر، ورزشگاه وجاده درست كرده، تونل زده و از این كارها. ما خودمان هنوز هم كه به روستاها یا شهرها برای سخنرانی میرویم، میبینیم كه ایشان هوادار دارند. البته بنده تبلیغ نمیكنم یا اینكه بخواهم ایشان را تائید كنم كه رای بیاورند. نه بنده از این كارها نمیكنم.
* شما روند فعلی مجلس را تا چه اندازه همسو و منطبق با خواست و نظرات مردم میدانید؟
از مجلس كه روزانه بیست یا سی پیامك برای بنده میآید و یك عده در آنجا واقعا مشغول خدمت هستند و عدهای دیگر مشغول كارحزبی خودشان و مسلما هیچكدام از آنها مدرس نیستند و آرمان مدرس چیز دیگری بود. حالا باید كاری كنیم كه مردم از آنها رضایت داشته باشند.
* در طول این چندین ماه اخیر مجلس بارها با دولت چالش داشته است که این چالش را در تعداد كارت زردهایی كه به وزرا داده به وضوح میتوان دید.
وقتی رئیس مجلس دائم میگوید مصوبات ریاستجمهوری قانونی نیست، وقتی دولت اقدامی خلاف قانون انجام دهد، معلوم است كه عدهای نیز بالاخره عكسالعمل نشان میدهند؟! مثلا در همین بحث اخیر درباره برداشتن پول از صندوق توسعه ملی كه دولت میگوید نه، مجلس باز اصرار دارد و مدرك نشان میدهند و ما نیز این وسط حیرانیم و نمیدانیم چكار باید بكنیم!!
* در اخبار میخوانیم عدهای خواهان ریاست آیتا... هاشمی در مجلس خبرگان هستند، این مساله را چگونه ارزیابی می کنید؟
بازهم ایشان كه یك بار صلاحیتشان برای یك انتخابات ریاست جمهوری احراز نشد، شاید قصد حضور دارد اما مجلس خبرگان تصمیم می گیرد که چه کسی رئیس باشد و به ما ربطی ندارد.
* به هر حال فكر میكنید در صورت تائید و حضور از حمایت سایر اعضا بهرهمند باشند یا نه؟
فكر نمیكنم. مگر آقای شجونی باید حمایت کند؟ ما كه دنبال یك لقمه بوقلمون پلو هستیم!
* به هر حال تحلیل شما را بهعنوان یك صاحبنظر میخواستیم.
من صاحبنظر نیستم، من خودم را یك طلبه میدانم كه صد دلیل دارم اگر با كسی دوستم و صد دلیل دارم اگر باكسی دشمن هستم و دلایل زیادی برای همه حرفهایم دارم و كسی نیز نیست كه دلایل را از من بپرسد. تنها با همین مصاحبهها سر و ته قصه را هم میآوریم.
* الان ما اینجا هستیم كه دلایل را از شما جویا شویم.
نه ببینید ما كه اینجا نمینشینیم كه دلایلمان را بیاوریم و ردیف كنیم كه مردم به كسی رای دهید یا به كسی رای ندهید. ما كلیگویی میكنیم و شری برای خودمان نمیتراشیم چون هر كدام از آقایان برای خود شخصیتی دارند، مریدانی دارند و نمیدانم در آینده چه میشود. درمجموع بقیه كارها دست دیگران است كه آنها باید رسیدگی كنند.
* نظر شخصی خودتان در مورد این امور به هر حال چیست؟
من كه دلم میخواهد كشور واقعا یك درون انقلابی دیگری داشته باشد، واقعا دلم میخواهد كه دزدها را من اعدام كنم. زندانها پر از جنایتكارانی است كه در قالب روسای بانك و كارشناسان بانك میلیاردها تومان فساد میكنند. در جایی به یك پیرزن ارومیهای كه قالیبافی میكند سه میلیون وام دادهاند و هر روز به سراغش میروند كه پول بیتالمال را باید پس بدهی و به بعضی دیگر۳۰۰ میلیون تا پانصد میلیارد وام میدهند. من سراغ دارم كه ۱۵۷ میلیارد فقط به یك نفر دادهاند و او هم در پروژهها خرج نكرده. اینها واقعا مستحق اعدام هستند. من از مسئولان تقاضا میكنم وارد گود شوند و مطالبات بانكها را از دزدها بگیرند.
* آیا تحریمها را در این فسادهای اقتصادی موثر نمیدانید؟ یعنی وقتی كه ما تحت فشار تحریم مجبور میشویم برای فروش نفت به كسی مثل بابك زنجانی اعتماد كنیم آیا این زمینهساز فساد نمیشود؟
وقتی در مجلس ششم، پول از جزایری گرفتند ما واقعا غصهدار شدیم و گفتیم كه این چه وضعی است. و الان هم بابك زنجانی به همین ترتیب. من در این مورد آرشیو درستی ندارم و نمیتوانم نظری بدهم.
حالا اگه جرات داشتیم زمان آقای احمدی نژاد ازایشان انتقادکنیم.طرفــت العینی همه مان را محاکمه صحرایی وبه زندان.....میفرستاد..وای که خدا اون روز رانیاره من که ازاین که بهم......میترسم.به شما هم توصیه میکنم ازاین احمد نژادبترسید وحتمآاین جورمواقع شلوارآهنی بپوشید