رفتار دوگانه استراليا با رضا براتی و هارون مونس/ اتهام منطقي از قتل همسر تا تجاوز زنان استرالیایی در قالب درمان روانی

پايگاه خبري تحليلي «پارس»- معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه گفت: در مورد حادثه سيدني، آنچه روشن است و در رسانه هاي تلويزيوني منعکس شد نشان داد که برخورد دولت استرالیا با این پدیده بسیار ضعیف و مبتدیانه بوده است.

ابراهیم رحیم‌ پور معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در گفتگو با پايگاه خبري تحليلي «پارس» اظهار داشت: دوربین‌ها چند بار این فرد را در پشت شیشه محل گروگانگیری نشان دادند ولی نیروهای امنیتی هیچ اقدامی برای بی‌اثر کردن وی به عمل نیاوردند. 

وي افزود: جای سؤال است که چگونه سرویس‌های سیاسی و امنیتی این کشور قادر به کنترل و مراقبت از یک فرد شناخته شده و دارای پرونده اتهامی قطور نبوده است و وی براحتی اقدام به تهیه سلاح و مهمات برای اقدام تروریستی خود نموده است؟ 

وي اضافه کرد: آیا این نشان از ضعف سرویس‌های اطلاعاتی و پایین بودن استانداردهای امنیتی این کشور ندارد؟ 

رحیم‌ پور با اشاره به هشدارهاي گذشته دولت جمهوري اسلامي ايران به دولت استراليات در مورد اين فرد گفت: متأسفانه سهم بی‌توجهی مقامات استرالیایی به‌هشدارهای جمهوری اسلامی ایران پیرامون این شخص در پیدایش این حادثه بالاست. چرا که کشورمان بارها به طرق گوناگون در خصوص بزهکاری و عدم تعادل روانی این فرد اطلاع‌رسانی کرده بود ولی مقامات استرالیا به جای توجه به آنها از وی حمایت کرده و به او پناهندگی دادند. 

وي افزود:این فرد در خود استرالیا هم متهم به قتل همسر خود و آزار و اذیت جنسی به تعداد زیادی از زنان استرالیایی بوده‌است ولی با وجود این، این کشور از استرداد آن به ایران خودداری کرده بود.

معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه با اشاره به رفتار دگانه دولت استراليا در مواجهه با پناه جويان به اين کشور يادآور شد: او به دروغ خود را یک روحانی معرفی کرده و با لباس روحانیت در انظار عمومی ظاهر می‌شد و علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات می‌کرد و دولت استرالیا نه تنها هیچ ممانعتی به‌عمل نمی‌ آورد بلکه با دادن آزادی عمل به وی او را مورد توجه رسانه‌های عمومی این کشور قرار داده بود. 

وي افزود: این در حالی بود که تعداد زیادی از پناهجویان که صرفاً برای کار و زندگی بهتر به آنجا رفته‌‌اند، دستگیر شده و به جزایر متروکه تبعید شده‌اند.

وي اضافه کرد: این رفتار دوگانه تأمل ‌برانگیز است. بارها کشورمان ضرورت رعایت حقوق بشر و قواعد بین‌المللی در مورد پناهندگان را به مسئولان استرالیا متذکر شده اما متأسفانه مورد توجه واقع نشده است.

رحیم‌ پور ادامه داد: در پی مذاکرات و پیگیری‌های فراوان در نهایت مقرر شده است که هیأتی از این کشور برای مذاکره پیرامون رسیدگی به شرایط پناهجویان ایران به کشورمان سفر کنند که متأسفانه در این مورد نیز تعلل می‌کنند. 

معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه در ادامه کالبد شکافي حادثه سيدني گفت: در حالی که دستگاه‌های تبلیغاتی داخل استرالیا پیوسته تبلیغ و تشویق مهاجرت به این کشور می‌کنند، قانونی در روزهای گذشته در پارلمان این کشور به تصویب رسید و براساس آن اعلام شد که پناهنده نمی‌پذیرند. این اقدام مورد اعتراض سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان عفو بین‌الملل واقع شده است. این رفتارهای دوگانه و نبود ثبات در رفتار، باعث رشد افراد نامتعادل و بروز حوادثی مشابه حادثه سیدنی می‌شود. 

وي افزود: تأسف ‌انگیز است که به دلیل عدم مدیریت صحیح حادثه در یکی از کشورهای پیشرفته، شاهد بروز وضعیتی هستیم که در آن انگشت اشاره به سوی مسلمانان و ایران گرفته شده است در حالی که ایران خود قربانی تروریسم و افراطی گری است.

رحیم‌ پور اضافه کرد: اتهامی که باید مستقیماً متوجه آنهایی باشد که افراطی‌ها و داعش را برای مقاصد نامشروع خود در منطقه به کار گرفته‌اند و شرایطی را در منطقه بویژه در عراق و سوریه به وجود آورده‌اند که موجبات نگرانی افکار عمومی جهانی شده است.

ماجرا چه بود؟

«هارون مونس» عامل ایرانی‌تبار این حادثه، 16 ساعت پیش از ورود نیروهای ویژه پلیس به کافه، 17 مرد و زن را در کافه‌ای در یکی از محلات پرتردد سیدنی به گروگان گرفت و مدعی شد که چندین بمب در این محل کار گذاشته است.

در حین گروگانگیری، 11 نفر از گروگانان با بیرون دویدن از درب‌های خروجی کافه، توانستند از چنگ این گروگانگیر بگریزند.

این فرد سال 1996 از ایران متواری شده و با اعلام مقاصد سیاسی، پناهندگی سیاسی از دولت استرالیا دریافت می‌کند. وی مظنون به قتل همسر پیشین خود و متهم به 50 مورد آزار جنسی از سال 2002 بوده است لیکن پناهندگی سیاسی وی لغو نشد و توانست تابعیت استرالیا را کسب کند.

از انگیزه «هارون مونس» برای گروگانگیری امروز اطلاع دقیقی در دست نیست ولی وی هفته گذشته در وبسایت خودش که فعلا مسدود شده، از بیعت غیابی با «ابوبکر البغدادی» سخن گفته بود.

«مونس» در حین نگهداری گروگانان در کافه، پرچم گروه تروریستی النصره را در پشت پنجره به نمایش درآورد و برخی رسانه ها خبر دادند که دو شرط با مذاکره‌‌کنندگان در میان گذاشته است؛ صحبت با نخست‌وزیر استرالیا و داشتن پرچم داعش.

پلیس پس از گذشت 16 ساعت از شروع گروگانگیری، از دو محور به کافه حمله کرد و با استفاده از آتش سنگین سلاح‌های خودکار، قائله را خاتمه داد.

در درگیری نیروهای پلیس و گروگانگیر، علاوه بر «مونس» 50 ساله، یک زن 38 ساله و یک مرد 34 ساله هم کشته شدند.

رفتار دوگانه استراليا با رضا براتی و هارون مونس

هارون مونس فردی است که در سال 1374 به دلیل کلاهبرداری از ایران گریخت و دولت استرالیا او را به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفت و به رغم پیگیری پلیس ایران از طریق اینترپل او را تحویل تهران نداد؛ او طی یک ماه اخیر علی رغم اتهام قتل و اعلام رسمی عضویت در داعش، آزادانه در خیابان های سیدنی می چرخید.
  
پدیده «هارون مونس» در استرالیا یک استثنا نیست که با پایان گروگان گیری 16 ساعته و مرگ وی پایان یافته باشد؛ قاعده نخ نمایی است که در رفتار دولت های غربی به یک روال تبدیل شده و در ذهن هوشمند و غیرمنفعل افکار عمومی، تاثیر دلخواه را بر جا نمی گذارد.

سال هاست برای کشورهای غربی این پدیده امری عادی شده که هر فردی با هویت ایرانی، سابقه محکومیت کیفری خود را فاکتور کرده و با نثار  چند ناسزا به دولت ایران، به مقام «پناهندگی سیاسی» در این کشورها ها نائل می آید و البته سوء استفاده از مواضع و هویت وی شروع می شود. هارون مونس یا محمد حسن منطقی که در سیستم قضایی ایران به اتهام کلاهبرداری سنگین مالی پرونده کیفری دارد و تحت تعقیب است، سال 1996 با این ادعا که در ایران به دلیل داشتن عقاید «لیبرال» تحت فشار بوده به استرالیا «پناهنده سیاسی» می شود و در این کشور «متمدن» پس از اثبات حسن رفتار و شخصیت و لیاقت و شایستگی های مربوطه(!) رسما ردای شهروندی این کشور را به تن می کند؛ تا جایی که گفته می شود دولت استرالیا علی رغم اقدام پلیس ایران برای جلب وی از طریق اینترپل، از تحویل او به دلیل «سیاسی بودن»، خودداری می کند.

مشاهده فیلم ها و مطالبی هم که از وی در فضای مجازی وجود دارد نشان می دهد این جناب هارون، مختصات روانی خاصی هم دارد و به تعبیر عوام، شیرین می زند! او پس از کسب پناهندگی سیاسی در استرالیا دیری نمی پاید که دکان جنسی برای خود به پا می کند و به بهانه درمان روانی، به زنان متعددی تجاوز می کند. جالب این که همزمان با این فجایع اخلاقی، نامبرده توسط رسانه های غربی و استرالیایی تبدیل به یک چهره ضدجنگ! هم می شود تا وسیله ای باشد برای تمسخر و تحقیر و تخفیف جنبش های ضدجنگ.

اما آخرین شاهکار این پناهنده سیاسی این است که در حرکتی متناسب با سایر شیرین عقلی هایش، تغییر مذهب می دهد و طی بیانیه ای در تاریخ 24 محرم، با خلیفه داعش ابوبکر بغدادی به عنوان امام زمان خود بیعت می کند. در این میان قابل تامل ترین نکته این است که دولت سیدنی پس از این اعلام بیعت هارون مونس، هیچ اقدامی علیه وی انجام نمی دهد و یک «داعشی رسمی» را -لابد به دلیل تعهداتی که به اصول لیبرالی تسامح و تساهل دارد- آزادانه در خیابان های سیدنی رها می کند. اگر سعی کنیم از هرگونه بدبینی فاصله بگیریم، خوش بینانه ترین تحلیل این است که طی فاصله 24 محرم تا 22 صفر (حدود یک ماه) دولت سیدنی انتظار انجام اقداماتی از جنس اقدامات داعش از سوی هارون مونس را در خاک خود داشته و برای بهره برداری سیاسی از این اقدامات، برنامه داشته است.  و البته این نکته نیز نباید از نظر دور بماند که فردی با اتهام قتل بر دوش و سابقه بیش از 40 مورد تجاوز جنسی، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به ابزار گروه ها و سرویس ها برای فرار از فشارهای وارده بر خود دارد. 

همدردي ايرانيان و مسلمان استراليا با قربانيان حادثه

تاریخ سالهای اخیر عرصه سیاسی-رسانه ای غرب مملو است از این ماجراهای اکشن و جنجالی که معمولا در گیرودار شرایط ویژه سیاسی و بین المللی پدیدار می شوند، برای مقطعی به تیتر نخست رسانه های غربی تبدیل گردیده و نهایتا به عنوان معماهای لاینحل پلیسی به سرعت به بوته فراموشی سپرده می شوند. طی هفته های اخیر در عرصه بین المللی و حتی صحنه داخلی استرالیا اتفاقات مهمی در جریان بوده است. انتشار گزارش سنای آمریکا درباره شکنجه های وحشیانه بازجویان سیا، حوادث فرگوسن و نهایتا انتشار گزارش سنای استرالیا درباره دخالت دولت سیدنی در قتل یک پناهجوی ایرانی به نام رضا براتی اتفاقاتی بودند که گروگانگیری هارون مونس احتمالاً همه این مسائل را تحت تاثیر قرار خواهد داد و فضای افکار عمومی را یک چندی به خود مشغول خواهد کرد و نهایتاً این موضوع نیز به همان بایگانی معماهای پلیسی-سیاسی غرب خواهد پیوست.