غرب چگونه به روحانی مینگرد؟؛ یک میانه روی جنایتکار؟
کسی که به هیچ عنوان ویژگیهای اصلاحطلبان را ندارد و اتفاقاً از بوروکراسی امنیتی ایران برخاسته است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد رستم پور- خوشبینی افراطی، غرور یا غربشیفتگی... دلیل کنشهای دستگاه سیاست خارجی ایران با کشورهای غربی، هر یک از اینها باشد؛ نمیتوان انکار کرد دولت یازدهم به کشورهای غربی و به ویژه به آمریکا به عنوان یک مستکبر نگاه نمیکند. چرا که حاضر است برای مذاکره، توافق و حتی آشتی دو کشور حتی خطوط قرمز را زیر پا بگذارد و در مقابل افکار عمومی و حتی نهاد پارلمانی ایران، مجلس شورای اسلامی رخ در هم کشد و با بیاعتنایی، ناسازگاری پیشه کند.
اما هر چه باشد، دولت توسعهگرای یازدهم به دلیل منش وزرا و رئیسش، یا حتی به دلیل فشار سنگین تحریمهای اقتصادی و نفتی بر دوش مردم حاضر نیست رویههای معمول استکبارستیزی را در پیش بگیرد.
شخص رئیس جمهور بارها به غرب هشدار داده باید قدر فرصت ریاست او را بدانند و یا حتی دیگرانی همچون وزیر امور خارجه در جلسه اندیشکده شورای روابط خارجی (cfr) نیز به تلویح اشاره دارد که غرب باید به گونهای عمل کند که مردم ایران در تحوات داخلی ایران، بار دیگر همچون خرداد 92 به گفتمان اعتدال روی خوش نشان دهند.
اما غرب چگونه به روحانی نگاه میکند؟ فهم رفتار پر فراز و نشیب هستهای کشورهای غربی در گرو پاسخگویی به این پرسش است. ممکن است در حوزه سیاست رسمی، از رفتار و لحن سیاستمداران ایرانی تمجید شود؛ اما او که تصمیم میگیرد و راهبرد تعیین میکند، چگونه فکر میکند. بررسی و ارزیابی دیدگاههای کارشناسان مؤثر اندیشکدههای آمریکایی، میتواند ما را به پاسخ رهنمون کند. به این منظور، دیدگاههای 4 نفر از مهمترین کارشناسانی که به دموکراتها نزدیکند، آوردهام.
1. مایکل سینگ؛ مدیر سیاستگذاری مؤسسه واشنگتن در امور خاور نزدیک:
«برخلاف احمدینژاد که در زمان انتخابش تقریباً ناشناخته بود، روحانی برای آمریکا و متحدانش به خوبی شناخته شده است، زیرا با توجه به مواضع گذشتهاش، معلوم است که او نه تنها یک اصلاحطلب نیست بلکه از افراد درون نظام است که نقش مهمی در پیشبرد برنامه هستهای، فعالیتهای منطقهای و حتی سرکوبهای داخلی داشته و در عین حال با در پیش گرفتن حدی از عملگرایی و ترجیح دیپلماسی به خوبی نشان داد که در خدمت اهداف نظام بوده و تصمیمی برای تغییر آنها نیز ندارد... آمریکا باید بیش از هر چیز بر اقدامات ایران و نه اشخاص تمرکز کند.»
2. سوزان مالونی، پژوهشگر ارشد مرکز سیاستگذاری خاورمیانه مؤسسه بروکینگز، سردبیر پرونده «ایران اتساین بروکینگز» (Iran@Brookings)پس از سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل تصریح کرد:
«روحانی در سفر امسال به نیویورک، مطابق با شرایط تیرهوتار منطقه و ویژگی عمومیاش در سراسر دوران فعالیتش در بوروکراسی امنیتی ایران، سبک انتقادآمیز و فاقد لطافت خود را برملا کرد و اشتباهات راهبردی غرب را که موجب ایجاد دشمنیها در منطقه شده است، به باد انتقاد گرفت.ن
3. کِنِت پولاک، تحلیلگر سابق سیا، مؤسسه مطالعات دفاعی دانشگاه دفاع ملی آمریکا، مدیر امور خاورمیانه شورای امنیت ملی آمریکا در دولت کلینتون:
«حسن روحانی رئیس جمهور ایران برای دستیابی به توافق حسن نیت دارد، اما با این حال روحانی در بیشترین حالت، هفت سال دیگر رئیس جمهور ایران خواهد بود و نمیتوان گفت چه کسی جانشین وی خواهد شد. بنابراین آمریکا باید به دنبال یک توافق پایدار باشد، توافقی که فراتر از دوران ریاست جمهوری حسن روحانی باشد.»
4. رابرت آینهورن، مشاور ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور کنترل تسلیحاتی و منع اشاعه هستهای (2009-2013):
«نباید نقش روحانی را نادیده گرفت. چرا که او به یکی از بازیگران صحنه مذاکرات هستهای ایران تبدیل شده و به مراتب نقش پررنگتری از احمدینژاد دارد. نه به این دلیل که تجربه مذاکره هستهای را در کارنامه خود دارد، بلکه به این دلیل که بخشی از ساختار حاکمیت در ایران به شمار میرود و از سوی دیگر تمایل حاکمیت به خروج از بنبست هستهای افزایش یافته است. آینهورن زمانی گفته بود برای دستیابی به یک توافق جامع هستهای، ایران باید اقداماتی حتی فراتر از پروتکل الحاقی را بپذیرد و این امری است که ایران زیر بار آن نمیرود.»
نتیجه آنکه همچنان که برخی در داخل کشور، دولت روحانی را رحم اجارهای اصلاحطلبان میدانند و میخوانند؛ در خارج از مرزها نیز او را زمینهساز و تسهیلگر یک توافق هستهای میشناسند. توافقی که لزوماً تاریخ دیرینه اختلافات بنیادین ایران و آمریکا را پایان نمی دهد.
کسی که به هیچ عنوان ویژگیهای اصلاحطلبان را ندارد و اتفاقاً از بوروکراسی امنیتی ایران برخاسته است.
تصویر: (عكس برش خورده است چرا كه نسبت به دكتر حسن روحاني رياست محترم جمهوري حاوي اهانت بود)
تجمع اعتراضی مخالفان سخنرانی رئیس جمهور در سازمان ملل مقابل کاخ سفید
ارسال نظر