به گزارش پارس،حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا با طرح‌ این پرسش گفت: در مورد نرخ اشتغال گزارش شده، پرسش‌های متعددی مطرح است. اولین موضوع راجع به تعریف خود این شاخص‌هاست. اینکه آیا بیکار و شاغل به کسی اطلاق می‌شود که در هفته تنها یک ساعت کار کند؟ به نظر من، آنچه که عمدتاً در آمارها بیان می‌شود، اندازه‌گیری بیکاری مطلق است و کسانی که اشتغال ناقص دارند، به حساب نمی‌آیند.
وی در مصاحبه با خبر آن‌لاین می‌گوید: در تعداد مطلق مشاغل، گفته می‌شود، 700 هزار شغل کم شده است. به این ترتیب، چطور می‌شود که شغل کم شده باشد و نرخ بیکاری هم کاهش پیدا کند! بنابراین آمارها، این شائبه را به وجود می‌آورد که این گزارش‌ها، گزارش‌های مناسبی نیستند و با خواندن آنها پرسش‌های متعدد بدون پاسخی، ایجاد می‌شود. در حالی که این گزارش‌ها باید تبیین‌کننده وضعیت اشتغال در کشور باشند. بر همین دلیل هم شائبه سیاسی بودن این گزارش‌ها به شدت افزایش پیدا می‌کند.
راغفر با بیان اینکه چنین گزارش‌هایی قابل استفاده نیست درباره اعلام نرخ رشد اقتصادی 4/6 درصد نیز گفت: این 4/6 درصد، باید محصول سرمایه‌گذاری بزرگ باشد. اما در اولین گزارش دولت در خصوص علل بروز رکود تورمی،  تصریح شده که چون در شش ماه دوم سال 92، سرمایه‌گذاری صورت نگرفته، خروج از رکود در سال 93 منتفی است و به سال 94 موکول می‌شود. اما این که با وجود نبود سرمایه‌گذاری در سال گذشته چطور در سه ماه اول سال، رشد اقتصادی 4/6 درصد ایجاد شده، تردیدهای جدی ایجاد می‌کند.
به نوشته خبر آن‌لاین «اعلام کاهش نرخ بیکاری به 9/5 درصد جای شک و شبهه زیادی بر جای گذاشت و صدای کارشناسان اقتصادی را درآورد. با این حال، مسئولان از رئيس‌جمهوری تا سخنگوی دولت، تمام قد از این آمار دفاع کردند. اما صحبت‌های آنها، برای کارشناسان قابل قبول نبود و آنها را راضی نکرد.
یادآور می‌شود برخی مقامات دولتی مدعی‌اند 400 هزار شغل جدید ایجاد کرده‌اند- که سعید لیلاز عضو کارگزاران این رقم را حداکثر 30 هزار شغل می‌داند- و از دیگر سو به از بین رفتن 700 هزار شغل اذعان دارند بنابراین جای سؤال است که آیا با جمع کردن منفی 700 هزار و مثبت 400 هزار می‌توان به ادعای افزایش شغل و کاهش بیکاری رسید؟!