گوشههایی از ارادت مصریان به ائمهاطهار
مردم مصر ارادت عجیبی به اهل بیت دارند و بارها دیدم که در مراقد شریف آن بزرگواران با ادبیاتی ساده، برای فردی که انگار روبرویشان نشسته است، مشکلات خود همراه با جزئیات آن را عنوان کرده و طلب کمک از ائمه اطهار داشتند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، عبور از بحرانها در کشوری به اهمیت مصر، برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثهترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ میتواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر میگیرد و تنها به خاطرات سیاسی منحصر نبوده و موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانهای و ... را در قالبی داستانی روایت میکند.
خبرگزاری فارس در همین راستا اقدام به انتشار خاطرات وی میکند که سومین بخش آن از نظر خوانندگان میگذرد.
در مصر حرمهای بسیاری از اهل بیت علیهم السلام وجود دارد. مهمترین آنها بارگاهی منسوب به رأس مقدس امام حسین (ع) است که بر اساس برخی اقوال تاریخی، فاطمیان که در مصر حکومت میکردند؛ در سال ۵۴۸ هجری قمری رأس مقدس آن حضرت را که در عسقلان فلسطین وجود داشته به قاهره منتقل میکنند. رأس شریف در مسجد الحسین (ع) که در میدانی به همین نام وجود دارد؛ دفن میشود.
به جز سر مقدس امام حسین (ع)، مشهور است که قبر مطهر حضرت زینب (س) نیز در قاهره است و روایتهای قویتری نسبت به دفن ایشان در دمشق وجود دارد.
نزدیک به سی مزار منسوب به اهل بیت (ع) در مصر است که اغلب آنها در قاهره وجود دارد. مزار منسوب به حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)، مزار حضرت نفیسه (س) نوه امام حسن مجتبی (ع) و مزار حضرت عایشه (س) دختر امام جعفر صادق (ع) از مزارهای مشهور قاهره است.
همچنین جناب مالک اشتر، یار با وفای حضرت علی (ع) نیز در نزدیکی شهر قاهره مدفون است.
مزارهای اهل بیت (ع) در قاهره و یا دیگر شهرهای آن محل رجوع عاشقان اهل بیت و محل ابراز ارادت به ساحت مقدس ایشان است. غالب این افراد اهل سنت هستند که بر اساس آیه شریفه:
قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی (بگو من چیزی به عنوان مزد از شما نمیخواهم مگر دوستی با اهل بیتم)
خود را موظف میدانند که به اهل بیت پیامبر (ع) ابراز دوستی و مودت کنند که البته این ابراز محبت فقط خاص اهل سنت در مصر نیست.
مصریها از این نعمت بهره مند هستند که محلی برای ابراز محبت هایشان را دارند و در این مزارهای نورانی اهل بیت (ع) امکان ابراز این عشق برای آن ها فراهم است.
در این حرمها صحنههایی از رابطه عاشقانه مردم با اهل بیت (ع) را میتوان دید که بسیار جالب توجه است.
از جمله آنها چراغانی وسیع در ایام ولادت امام حسین و حضرت زینب و حضرت نفیسه سلام الله علیهم اجمعین در ضریح و مسجد و میدان و خیابانهای اطراف آن است که حرکتی کاملاً مردمی است. همچنین در روز ورود سر مقدس امام حسین (ع) در هجده جمادی الثانی مراسم با شکوهی برگزار میشود. اطعام همگانی محبان اهل بیت و حضور انبوه مردم که از گوشه و کنار مصر به جوار این بقعهها میآیند؛ صحنههای پرشوری را میآفریند که از عشق و شور مردم مصر نسبت به اهل بیت حکایت میکند.
قابل توجه است که این افراد غالباً از طبقات فقیر جامعه هستند که با عرضه کردن غذاهایی که با خود میآورند، از مردم میخواهند که میهمان آنها باشند. به تعبیر مطبوعات مصر، در این ایام ولادت و جشن، هیچکس نیست که این مکانهای مقدس را زیارت کند و اطعام نشده باز گردد.
در هر باری که به زیارت این مراقد شریف موفق میشدم؛ شاهد راز و نیازهای عاشقانه مردم با این بزرگواران بودم اما گاهی برخی که مشکلات حادی دارند را میدیدم که در نهایت سادگی خواستههای خود را در مقابل ضریح، با آن مقام در میان میگذاشتند.
آنها با نهایت صفای قلب، همانند آنکه با یک فرد زنده صحبت میکنند، مشکلات خود را با ذکر جزییات آن بیان کرده و درد دل میکردند.
یک بار یکی از این افراد را شاهد بودم که در برابر ضریح حضرت زینب علیها سلام مشکلات خود برای ازدواج دخترش را برای حضرت شرح میداد.
وی با این ادبیات با حضرت سخن میگفت: خانم زینب! دخترم قراره شوهر کنه. صفیه (ظاهراً اسم همسرش بود) میگه باید برای دخترم جهیزیه خوب و مفصل بخرم. خب من که پول ندارم. چیکار کنم؟ اسماء (این هم ظاهراً اسم دخترش بود) هم طرفدار مادرش است. ای خانم من! یک کاری بکن. شما که میتوانی هرکاری بکنی. به زن و دخترم بگو منو اذیت نکنن و....
واقعاً جالب بود. او اصلاً به اطراف خود توجهی نداشت و از صمیم قلب با حضرت درد و دل میکرد.
یک بار هم مرد دیگری را دیدم که داشت شرح یک پرونده قضایی را به حضرت زینب (س) بازگو میکرد که ظاهراً به وی ظلم شده بود. او هم با ادبیات سادهای میگفت:
خانم من. زمین منو تصاحب کردن. رفتم شکایت کردم به دادسرای بولاق (محلهای در قاهره). قاضی حق را به من نداده. رشوه گرفته. من که نمیتونم رشوه بدم. این قاضی و کسی که زمین منو صاحب شده رو نابود کن. خونشونو خراب کن. اونا پول و نفوذ دارن. منم تو رو دارم. خدا رو دارم. خودت یک کاری بکن. شماره پرونده من اینه. بعد کاغذی از جیبش درآورد و شماره پرونده را خواند و سپس با طرح جزییات دیگر پرونده از حضرت کمک میخواست.
از این گفتوگوی ساده و صمیمانه شاید برداشت طنز شود؛ ولی اینگونه سخن گفتن دلیل قاطعی بر پیوند عمیق این افراد با اهل بیت (ع) و به ویژه حضرت زینب (س) بود که مصریها لقب عامیانه «ستة الکبیرة» یعنی «خانم بزرگ و بزرگوار» را به وی دادهاند و با وی اینگونه صمیمانه درد دل میکنند.
بدیهی است اگر این نذر و نیازها برای اهل بیت (ع) با قبول خداوند به اجابت نمیرسید؛ این رابطه عاشقانه هر روز مستحکمتر نمیشد.
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و معدن الکرامة و ...
ارسال نظر