وقتی کار شهید مطهری به دادگستری کشید
غلامرضا امامی در مراسم رونمایی از کتاب «خرگوش باهوش» گفت: وقتی در نمایشگاه بلونیا به امبرتو اکو خبر انتشار ترجمه فارسی رمانش در ایران را دادم، تعجب کرد و با شنیدن این که کتاب بدون حق کپیرایت چاپ شده، گفت: ایران که کشور اخلاقمداری است!
به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین ؛ مراسم رونمایی از کتاب کودک «خرگوش باهوش» نوشته عبدالتواب یوسف با ترجمه غلامرضا امامی، امروز چهارشنبه 9 مهر، با حضور علیرضا برازش مدیر انتشارات امیرکبیر، مصطفی رحماندوست مدیر گروه شکوفه این انتشارات، بیوک ملکی و مترجم اثر در سالن تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد. در ادامه گزیده ای از اظهارات غلامرضا امامی در این نشست را به نقل از مهر می خوانید:
- من ساعت 9 صبح امروز به تهران رسیدم. چون برای سمیناری در آبادان که برای بچههای فلسطینی بود به این شهر رفته بودم؛ سمیناری که قرار بود گُل آن، عبدالتواب یوسف باشد. او شیفته میهن ما بوده و هست. یک بار که در ایتالیا بودم، او در نمایشگاه کتاب تونس بود. وقتی با هم تلفنی صحبت میکردیم، پشت تلفن زار زار گریه میکرد. نگرانش شدم. علت گریهاش هم شوق و اشتیاقی بود که نسبت به ایران، اخلاقیات ما، زندگی ما و مذهب ما داشت. این اشتیاق را میتوان در صدای گرم او حس کرد.
- از دوستی که خبر حضور یوسف را در نمایشگاه تونس داده بود، گلهمند شدم. چون از تونس تا رم راهی نیست. عبدالتواب یوسف با آن دوست مصاحبه کرد و از اشتیاقش برای سفر به ایران گفت. آن دوست هم قول داده بود تا شرایط را برای سفر یوسف به ایران فراهم کند. که البته این امر ممکن نشد. عبدالتواب یوسف نامهای برایم نوشت و گفت اگر برای ایران، آمدن من گران باشد، به خرج خودم خواهم آمد. فقط ویزا میخواهم و پول هتل را هم خودم حساب خواهم کرد. فقط دلم میخواهد قبل از این که چشمانم بسته شود، ایران را ببینم و این رویا تحقق پیدا کند. من در پاسخ برایش نوشتم که صحبت این مسائل نیست.
- کتاب 20 داستان از زندگی پیامبر، در کشورهای عربی 8 میلیون نسخه چاپ شده است. در ایران هم یک ناشر در قم تعداد زیادی از آثار عبدالتواب یوسف را چاپ کرده است. من ترجمه و اصل کتاب 20 داستان از زندگی پیامبر را دیدم و به خاطر انتشار این کتاب به انتشارات امیرکبیر تبریک میگویم چون از چاپ مصری کتاب هم زیباتر شده است. قرار بود عبدالتواب یوسف دیروز به آبادان بیاید که با وجود فراهم شدن بلیط و ویزا، به دلیل بیماری این سفر برایش میسر نشد.
- نمیخواهم بحث وصل نشدمان به قانون کپیرایت را از منظر خوب و بد مطرح کنم اما به ذکر این خاطره بسنده میکنم که امبرتو اکو فیلسوف شهیر ایتالیایی را چند سال پیش در نمایشگاه کتاب بلونیا دیدم و به او گفتم خبر دارید ترجمه فارسی کتاب «راز گل سرخ» شما در ایران چاپ شده؟ او گفت: نه. چرا ناشرش یک نسخه برایم نفرستاده است؟ گفتم ایران جزو قانون کپیرایت نیست. اکو از این حرف من تعجب کرد و گفت: ایران که کشور اخلاقمداری است! چطور ممکن است که کتابم را برایم نفرستاده باشند تا ترجمه فارسیاش را در خانه نگهداری کنم؟
به او گفتم غصه نخور چون ترجمه، ترجمه بدی است، از انگلیسی به فارسی برگردانده شده و ناشر بیاخلاقی هم کتابت را چاپ کرده است. بله در این برنامه هم میگویم چون وقتی به ناشر گفتم این کار را بکند، با تکبر گفت ما اکو را در ایران معروف کردهایم. بله آن ناشر فکر میکرد با هزار و 200 نسخه، اکویی را که همه جهان میشناسند، معروف کرده است. به این ترتیب، خودم نسخهای از همان ترجمه را خریدم و برای اکو فرستادم.
- میخواستم کتاب دیگری از اکو را ترجمه کنم و این موضوع را به او گفتم. او گفت: شما که عضو کپیرایت نیستید. تو هم، کار همان ناشر بیاخلاق را بکن! گفتم من نمیخواهم این کار را بکنم. اما به جای این که حق کپیرایت را به دلار یا یورو حساب کنید، به ریال حساب کنید تا از پس پرداخت آن بر بیاییم. به این ترتیب با ناشر ایتالیایی اثر امبرتو اکو صحبت کردم و ناشر هم گفت هر مبلغی که خودت میگویی، بگو تا بر سرش توافق کنیم. جالب است که کتاب در ایران چاپ شد و سفیر ایتالیا به من گفت، از چاپ ایتالیاییاش بهتر شده است. این کار در مورد کتاب «خرگوش باهوش» هم انجام شد. اما عبدالتواب یوسف گفت من در ازای چاپش در ایران پول نمیخواهم چون آن را به ایرانیان هدیه دادهام. ولی در پایان کتاب هم اشاره کرده که به قوانین ادبی و معنوی پایبند باشیم. ولی ناشرانی در قم و مشهد 85 کتاب از عبدالتواب یوسف چاپ میکنند و هیج خبری هم از رعایت حق و حقوق مولف نیست. خب حداقل میتوانید یک قالیچه ایرانی به رسم ادب و هدیه برایش بفرستید!
- وقتی ناشران خارجی تا این حد با ما راه میآیند، چرا نباید حرمت و احترام صاحبان اثر را نگه داریم؟ جالب است کهاوایل انقلاب هم شهید مطهری یک بار به من گفت عدهای کتابهایم را بدون مجوز چاپ کردهاند. مطهری شکایت کرد و کار به دادگستری کشید. یعنی حقالتالیف، حق نویسنده است؛ چه نویسنده ایرانی چه نویسنده خارجی. به هر حال این کتاب، عبدالتواب یوسف، فتح باب شد. من او را یک آدم روستایی یافتم چون بسیار صمیمی است و از ابتدا بهجای ضمیر شما از تو استفاده میکند. به من هم گفت به من بگو عبدالتواب نه استاد! او زاده شهر زیبایی در 25 کیلومتری قاهره است که قدیمیترین اهرام ثلاثه را دارد. چون مصر پر از اهرام ثلاثه است و فقط قاهره نیست که اهرام دارد. - تا به حال از او 125 کتاب کودک و 40 اثر برای بزرگسالان چاپ شده است.
ارسال نظر