تلاشهای عربستان برای ناکام ماندن انقلاب مردمی یمن
تلاشهای عربستان برای فتنه انگیزی در یمن و جلوگیری از پاگرفتن دولتی دمکراتیک، تاریخی قدیمی داشته و به وصیت آل سعود به پسرانش باز میگردد، تا جایی که به آنان هشدار داد که قدرت گرفتن همسایه جنوبی، قدرت و حکومت شما را تهدید میکند.
به گزارش پارس، تسنیم به نقل از پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط نوشت: تلاش های عربستان برای ناکام ماندن انقلاب مردمی در یمن و شعله ور کردن آتش جنگ داخلی در این کشور به هدف ایجاد هرج و مرج و ناآرامی در آن، تاریخی دیرینه داشته و به وصیت عبدالعزیز آل سعود به فرزندانش برای جلوگیری از برقراری نظامی قوی و دموکراتیک در یمن باز می گردد.
بی تردید بسیاری از ناظران و تحلیلگران به میزان دخالت های آشکار عربستان در بحران یمن پی برده و آن را دلیل اصلی تاخیر در به ثمر نشستن تلاش های متعدد برای برقراری دموکراسی می دانند.
در همین ارتباط این عربستان بود که از شانه خالی کردن علی عبدالله صالح از امضای راه حل ابتکاری برای حل بحران یمن حمایت کرد و با پول های سرشار خود توانست بسیاری از رهبران یمنی و مخالفان را وسوسه کند که در کنار ریاض قرار گرفته و نقشه های مورد نظر آن را به اجرا بگذارند تا به این ترتیب تاثیر گذاری منفی خود را در یمن بیش از پیش تقویت کند.
دغدغه اصلی عربستان روی کارآوردن نظامی ضعیف در یمن است
نگاهی به تاریخ مواضع عربستان در قبال یمن از پیش از انقلاب سبتامبر در شمال این کشور نشان می دهد که عربستان هیچ دغدغه ای جز این ندارد که نظامی ضعیف و البته مستبد در یمن روی کار آید تا متحد رام آن باشد، از همین رو ریاض آماده بود که با پرداختن هزینه هنگفت چنین نظامی را در یمن روی کار بیاورد و در واقع این تلاش ها بیانگر راهبرد عربستان در قبال یمن از زمان شکل گرفتن این کشور بوده است.
عربستان سال ها پیش در جریان انقلاب یمن برای سرکوب معترضان جمهوری خواه، پول و سلاح و نیروهای نظامی را روانه یمن کرد و هرچند یمنی ها در آن زمان در کنار جمهوری خواهان و علیه حامیان امیر ملقب به امام یمن قرار گرفتند، اما عربستان همچنان به کمک های خود علیه حامیان برقراری نظام جمهوری در یمن ادامه داد.
حتی شاهزاده فیصل که در نوامبر 1962 به پادشاهی رسید، سیاست خود را بر این اساس بنا کرد که در نجران پایگاهی برای حمایت از سلطنت طلبان و تهیه سلاح و مال ایجاد کرده و تلاش کرد که یمنی ها را در سعودیه و در راستای اهداف خود آموزش دهد.
به این ترتیب عربستان در فاصله سالها 1962 تا 1970 حامی ظلم و ستم علیه یمنی ها و به راه انداختن جنگ های داخلی در این کشور بود و از آن زمان تا کنون نوادگان امام یمن که پس از سرنگونی امپراتوری عثمانی در یمن به قدرت رسید، هنوز در عربستان اقامت دارند و از تابعیت این کشور برخوردار هستند و درواقع از امتیازات شهروندان سعودی بهره مند هستند، اما این سوال مطرح است که چرا در برنامه های درسی یمن آنجا که به موضوع انقلاب سبتامبر اشاره شده است از دخالت منفی عربستان در یمن چشم پوشی شده است؟
منصور هادی، متحد رام عربستان
عربستان امروز نیز به دنبال همان سناریو است، به این معنی که دولت عبدربه منصور هادی متحد رام خود را تحت حمایت سیاسی و رسانه ای قرار داده است و مهم نیست که این حمایت ها به ضرر ملت آزادیخواه یمن باشد که به دنبال زندگی شرافتمندانه است، زیرا پیش از این نیز ازعلی عبدالله صالح که یمنی ها او را برکنار کردند، حمایت می کرد.
اما خاندان حاکم عربستان بیم دارند که در همسایگی جنوبی خود کشوری که از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی قوی بوده و از دموکراسی برخوردار باشد، شکل بگیرد از همین رو هر کس زندگینامه عبدالعزیز آل سعود را مطالعه کند، در می باید که وی به فرزندان خود وصیت کرد که « نگذارید در آینده یمن به کشوری تبدیل شود که از نظر نظامی، اقتصادی و امنیتی قدرتمند باشد، زیرا در این صورت یمن تهدیدی برای قدرت و حکومت شما خواهد بود».
شاید این وصیت پدرانه و تاریخی توضیح روشنی برای تلاش عربستان به منظور ناکام گذاشتن انقلاب مردمی یمن باشد و بعید نیست که عربستان به عمد در تلاش برای شعله ورکردن آتش جنگ داخلی بین گروههای یمنی باشد تا انقلاب آنان را ناکام بگذارد زیرا این عربستان است که از موفقیت انقلاب و به عبارت بهتر پا گرفتن یمن قوی و با ثبات بیم دارد و ازآن رنج می برد.
وحشت سران سعودی از انتقال دموکراسی به عربستان
در واقع سران سعودی نمی خواهند یمن به کشوری دمکراتیک تبدیل شود، زیرا بیم دارند که ویروس دموکراسی از آنجا به داخل عربستان سرایت کرده و مردمی را که سکوت اختیار کرده اند به آزادی خواهی و برخورداری از دمکراسی تشویق کند، آن هم در حالی که مردم عربستان از زمان شکل گیری این کشور در سال 1932 از آزادی و دمکراسی محروم بوده اند.
در نهایت باید پرسید آیا انقلابیون یمنی دریافته اند که سعودی ها به دنبال یمنی فقیر هستند که مردم آن از بیکاری و بیسوادی و عقب ماندگی رنج می برند و اقتصاد آن متزلزل بوده و از امنیت و ثبات نزی در آن خبری نباشد و نظام حاکم آن نظامی حقیر شبیه نظام علی عبدالله صالح باشد تا وابسته به عربستان بوده و از آن دستور بگیرد؟
آیا انقلابیون یمنی از انقلاب دست خواهند کشید و از برقراری حاکمیت و شرافت در کشورشان منصرف خواهند شد و دیگر در تلاش برای برقراری دمکراسی نخواهند بود یا اینکه کاری خواهند کرد که عربستان دست از سر یمن بردارد؟
پاسخ این سوال را می توان در روزهای آینده پیدا کرد.
ارسال نظر