به گزارش پارس به نقل از جهان، اولین نماینده ای که در موافقت با استیضاح فرجی دانا سخن گفت، دکتر علیرضا زاکانی بود. وزیر علومی استیضاح می شد که طی کمتر از پنج ماه تقریبا به هیچ یک از قول و قرارها و وعده هایش به رئیس مجلس و سایر نمایندگان برای اجرای قانون و جلوگیری از ایجاد تنش در دانشگاه ها و تغییر رویکرد با بازگرداندن اساتید و دانشجویان اخراجی با پرونده های فساد اخلاقی و ضدیت آشکار با انقلاب، عمل نکرد.
 
پس از استیضاح و عزل وزیر توسط نمایندگان مجلس، رسانه هایی که پیش از آن در جهت سیاسی جلوه دادن این استیضاح تلاش کرده بودند، برای انتقام گیری از نمایندگانی چون علیرضا زاکانی که محوریت استیضاح را بر عهده داشتند، اقدام به تکرار ادعاهایی کردند که پیش از این در دولت محمود احمدی نژاد برای تخریب زاکانی به آن پرداخته شده و به آن پاسخ داده شده بود.
 
پاسخ زاکانی به ادعاهای واهی درباره سابقه تحصیلی اش
 
این به اصطلاح افشاگری! زمانی در دولت قبل صورت گرفت که علیرضا زاکانی از فساد مالی محمدرضا رحیمی یکی از مقامات ارشد دولت دهم و سعید مرتضوی یکی دیگر از مقامات دولتی با پرونده های متعدد تخلفات سیاسی و اقتصادی و علمی، پرده برداشت. غافل از آنکه با توضیحات زاکانی درباره حضور طویل المدت در مناطق عملیاتی در سال تحصیلی و بدون حضور در کلاس درس و بازگشت از جبهه تنها با فاصله چند روز از امتحانات و حضور در جلسه امتحان، اینگونه ناخواسته، «کارنامه» اش به سند افتخار جهاد در جبهه جنگ و سنگر علم تبدیل شود.
 
اکنون جریان اصلاحات، با تکرار این ادعاهای واهی، تلاش می کند با این نماینده مردم تهران، تسویه حساب نماید. این در حالی است که تلاش برای استیضاح وزیر نه یک اقدام شخصی بلکه برای اصلاح یک ناراستی در دولت و پس از اتمام حجت های متعدد و عدم وفای به عهد وزیر علوم سابق صورت گرفت.
 
در بخشی از پاسخ زاکانی که در واکنش به ادعاهای رسانه های وابسته به جریان انحرافی در دولت گذشته منتشر شده بود آمده است:
 
«بنده ۱۷ مرداد سال ۶۱ همزمان با مراحل آخر عملیات رمضان به منطقه جنوب اعزام شدم و سپس بعد از شرکت در عملیات مسلم بن عقیل با گردان مقداد تیپ حضرت رسول(ص) و پدافند ۱۷ روزه در منطقه مشرف به مندلی عراق در تاریخ ۲ آبان همان سال از منطقه بازگشتم و بعد از چند روز و مراجعه به مدرسه و تاخیر بیش از یک ماه و اندی از شروع سال تحصیلی با حضور در کلاس درس، بالاجبار همراه دانش آموزان امتحان نوبت اول را دادم که نتیجه آن در ستون اول کارنامه درج گردیده است.
 
مجدداً در ۱۴ بهمن سال ۶۱ به منطقه اعزام شدم و توفیق حضور در جبهه تا تاریخ ۲۱ اردیبهشت سال ۶۲ را یافتم، لذا بیشتر این سال تحصیلی را به لطف الهی در جبهه بودم که غیبت های مندرج در کارنامه و جمله عمودی و کم رمق "ترک تحصیل کرده است" در کارنامه موید آن است.
 
اینجانب در سال ۶۲ چند روز قبل از امتحانات آخر سال درانتهای اردیبهشت به تهران بازگشتم و برابر نکات پیش گفته نه در ابتدای سال تحصیلی و نه در انتهای آن در تهران نبودم که ماحصل آن این کارنامه شده است و البته پس از آن نیز در ۲۲ تیر ماه سال ۶۲ به گردان تخریب تیپ حضرت سیدالشهدا(ع) اعزام شدم و توفیق حضور در این مجموعه را پیدا کردم. تمام افرادی که سال آخر دبیرستان را گذرانده و دیپلم گرفته اند می دانند که فقط با لطف خداست که کسی می تواند چند روز قبل از امتحانات از جبهه با حال و هوای خاص خودش برگشته و بدون معلم درس بخواند و تنها در دو درس با تاخیر و پس از رفت و برگشت مجدد از مناطق عملیاتی نمره قبولی بگیرد و مجدداً به جبهه بازگردد. متاسفانه در این مورد بعنوان افشاگری هم بی اخلاقی نموده اند، هم بی انصافی و هم دروغ گویی که انشاءالله خدا از آنان بگذرد.»