اسرائیل باید از عرصه تاریخ و جغرافیا و اذهان محو شود!

افسار گسیختگی اخیر ارتش رژیم صهیونیستی در غزه یک بار دیگر صحت اظهارات بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران  مبنی بر ضرورت محو اسرائیل از صحنه روزگار را به اثبات رساند.

جنگی که مطابق آمار رسمی تاکنون بالغ بر 2000 نفر از فلطسینی های اسیر در پنجه جنگ افروزان اسرائیلی را به کشتن داده که از این تعداد 408 نفر کودک و 214 نفر زن و 690 غیر نظامی بوده اند.

بیرون از همه دلائل سیاسی و امنیتی و تاریخی «توحش منبعث از تفکر» شحنه های صهیونی در جنگ اخیر غزه و استمرار این «سنت منحوس از جنایت» در تمامی کشتار درمانی های پیشین جنگ افروزان صهیون، این وظیفه طبیعی و انسانی و اخلاقی را  برعهده همه منسوبان به قافله تمدن بشری قرار می دهد تا به اقتفای ذات و سرشت و ماهیت تئوریک «دولت تروریستی تل آویو» همه اهتمام خود را بمنظور حذف این نقطه شرم آگین از حافظه تاریخی بشریت مصروف نمایند.

شایستگی و بایستگی «امحای اسرائیل» قبل از هر چیز بازگشت به باشندگی رگ حیات این «ایدئولوژی شیطانی» در  اعماق گندآبی دارد  که در آن از جنایت «عبادت» را مراد می کند!

همان کاری که همزاد نوظهور ایشان (داعش) اکنون در عراق و سوریه در حال ارتکاب آن است.

گندآبی که در آن با توهین به شعور بشریت «دین» را  در قامت یک «نژاد» فهم و ابراز و ابلاغ می کنند!

قدر مسلم آن است دینی که در سفیه ترین و مبتذل ترین شکل ممکن خداپرستی و باور به وحدانیت خداوند را محصول انعقاد نطفه از طریق آمیزش اسپروماتوزوئید یک مرد با اووم ملتهبه در رحم یک «زن یهودی» فهم و القاء می کند (!) باور مندان به چنان دین و پایوران در چنان حکومت دینی را قبل از هر چز بمنظور روان درمانی باید تحویل نقاهتگاه داد!

عمق بلاهت ، تراژدی را به مرز کمدی کشانده!

خداپرستی و باورمندی به وجود و حضور خدا از طریق آمیزش جنسی با «زنان یهود» بیرون از دعاوی فلسفی و کلامی و عقلی و منطقی و شهودی و عرفانی، فکاهی تلخی است از مجانینی که قائل به «دینی ژنتیک» و «خدائی آپارتایدند» که جماعتی از بندگانش را به اعتبار نژادشان «قوم برگزیده» و فائق بر دیگر بندگان خود آفریده !

دینی ژنتیک با ایمانی غیر ژنریک!
ایمانی پراتیک در کشتگاهی فناتیک!

دین مجعولی که در آن بدون نیاز به احتجاجات و مکاشفات و مدلولات عقلی و فلسفی و تنها از طریق هم خوابگی منتج به حاملگی با زنی یهود «خداپرست» تولید می کند!

خدائی که در مبتذل ترین قرائت ممکن کشتگاه و رست گاهش شرمگاه زن یهودی است!

کژتابه و کژراهه ای که بر همه باشندگان بر صراط عقلانیت این رسالت را محول می کند تا چنین خدا و چنین خط تولیدی از خداپرستی و چنان باوری از چنین خدائی آپارتاید را عقلا و منطقاً به دریا بریزند.

محصول طبیعی چنان دینی با چنان خدای آپارتایدی، چیزی نمی تواند باشد جز انباشتی از جنایات سازمان یافته و کشتار درمانی توسط ارتش رژیم صهیونیستی طی 70 سال گذشته و با توجیه پاکسازی قومی و اصلاح نژدای با توهم دُردانگی!

قدر مسلم آنست، دینی که رویش خود را محول به شرمگاه زنان و مستظهر به آمیزش جنسی ابدان می داند، بالتبع مولود چنین دینی را به اقتفای ناراستی و کژتابی بستر انعقاد نطفه اش با وام گیری از «خان هشتم» می توان بمثابه «شغادی ناپاکزاد» فرض کرد که با تعبیر نازک اندیشانه اخوان:

نطفه شاید نطفه زال زر است
لیک کشتگاه و رستگاهش نیست رودابه

در کنار چنین ابتذالی از برگزیدگی و چنان انحطاطی از خداباوری، نمی توان و نباید آز و شهوت و حریصی بی انتهای شحنه های صهیون در کشتار بی پروای زنان و کودکان فلسطینی طی 70 سال گذشته را بیرون از دین باوری معوج و قرائت منحط ایشان از دین تحریف شده و تورات مصادره بمطلوب شده شان فهم کرد.

میل به کشتار زنان و کودکان نزد سربازان صهیون قبل از آنکه یک جنون جنگی باشد ریشه در باور ایدئولوژیک و مومنانه به چنان «ایدئولوژی شیطانی» دارد.

محصول «تورات مجعولی» که در مبتذل ترین شکل ممکن دست به تحریف آموزه های عبادی ـ اخلاقی موسی کلیم الله زده و همین آموزه های مبتذل حکم نقشه راه و راهنمای عمل زیست مومنانه را برای اصحاب صهیون عهده داری می کند! طبیعتاً خروجی باورمندان به چنان آموزه هائی چیزی بیشتر از «تل زعتر» و «دیر یاسین» و «صبرا» و «شتیلا» و «غزه» کنونی نمی تواند باشد.

این کمال ساده اندیشی است چنانچه اشتهای سیری ناپذیر نظامیان صهیون در سلاخی زنان و کودکان را به دهلیزهای مضیق التفات به «کشتاردرمانی» مصادره کنیم وقتی «تورات مجعول ایشان» در کشتار زنان و کودکان صراحت می ورزد:
کتاب اعداد، فصل 31

و بنی اسرائیل با مدیان‌ به‌ طوری‌ كه‌ خداوند موسی‌ را امر فرموده‌ بود، جنگ‌ كرده‌، همۀ ذكوران‌ را كشتند ... و بنی‌اسرائیل‌ زنان‌ مدیان‌ و اطفال‌ ایشان‌ را به‌ اسیری‌ بردند، و جمیع‌ بهایم‌ و جمیع‌ مواشی‌ ایشان‌ و همۀ املاك‌ ایشان‌ را غارت‌ كردند و تمامی‌ شهرها و مساكن‌ و قلعه‌های‌ ایشان‌ را به‌ آتش‌ سوزانیدند ... و موسی‌ و العازار كاهن‌ و تمامی‌ سروران‌ جماعت‌ بیرون‌ از لشكرگاه‌ به‌ استقبال‌ ایشان‌ آمدند و موسی‌ بر رؤسای‌ لشكر غضبناك‌ شد و‌ به‌ ایشان‌ گفت‌:آیا همۀ زنان‌ را زنده‌ نگاه‌ داشتید؟ ... پس‌ الا´ن‌ هر ذكوری‌ از اطفال‌ را بكـُشید، و هر زنی‌ را كه‌ مرد را شناخته‌، با او همبستر شده‌ باشد، بكـُشید و از زنان‌ هر دختری‌ را كه‌ مرد را نشناخته‌، و با او همبستر نشده‌ برای‌ خود زنده‌ نگاه‌ دارید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

به اعتبار خدای آپارتاید صهیون و تلقی مبتذل ایشان از ولادت یهودانه در زهدان اناث و دلیری شان در زن کشی و کودک دریدن (!) حذف این ایدئولوژی و جرثومه های فساد و شحنه های خون آشام منبعث از این ایدئولوژی شیطانی از صحنه جغرافیا و تاریخ و اذهان بشری بدیهی ترین و اخلاقی ترین و حداقلی ترین رسالت جامعه خردورز جهانی است.