پشت پرده ناکامی تیمملی انگلیس در جام جهانی / خودکشی تدریجی
پشت پرده این شکست چیست؟ آیا فقط میشود به کمکاری و اشتباهات فردی بسنده کرد؟ مردم انگلیس به خوبی میدانند که حداقل نیمی از بازیکنان تیمملی به خصوص ستارگان سرشناس این تیم دل خوشی از انتخاب رویهاجسون بهعنوان سرمربی تیم نداشتند
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- بابک سرانیآذر- تیم ملی فوتبال انگلیس برابر دو تیم ایتالیا و اروگوئه تن به شکست داد تا آسمان فوتبال بریتانیا بار دیگر ابری شود. مردم در این کشور به این ناکامیها عادت دارند. درواقع خیلی هم از این حوادث تلخ، شگفتزده نمیشوند. شوخی که نیست حرف یک عمر است، نه شاید بیشتر از یک عمر، بیشتر از یک نسل؛ نسلی که سهمش از فوتبال مقالات زیبا، هولیگان، نژادپرستی و هیجان در لیگ برتر بوده است؛ موزه افتخارات اما خالی.
تا کی باید از ۱۹۶۶ نوشت؛ اسطورههایی که در قلب مردم شهر خود و نه در تمام بریتانیا جای دارند و در جهان کاملا غریبهاند، باز هم شکست، اول ایتالیا و این بار هم اروگوئه، بهانه خاصی وجود ندارد، جز اینکه نویسنده انگلیسی گاردین به دوست اسپانیایی خودم بگوید به هر حال شما هم حذف شدهاید، حداقل ما ۵ تا گل نخوردیم.
خیلی تلخ است، خداحافظی با جامی که قرار بود بالای سر برود، البته انگلیس منتظر قضا و قدر خواهد ماند اما همین حد از ناکامی هم کافی است تا رستورانهای زیادی زیر خشم هولیگان تا مرز نابودی تخریب شوند، هواداران زیادی شب را با گریه به صبح برسانند و جوانان زیادی، نشسته در کنار یک سکوی سرد تا سحر خیره به بخش نامشخصی از آسفالت خیابانهای ریو، به طلسم نیمقرنی بریتانیا در فوتبال فکر کنند.
خیلی تلخ است، به خصوص هوادارانی را در ذهن مرور میکنم که تنها فرصت مرخصی ۲۰روزه در طول سال را به جامجهانی اختصاص داده و حتی خطر از دست دادن شغلشان را به جان خریده و راهی برزیل شدهاند، میگویند فوتبال یعنی زندگی و حالا زندگی روی سرشان خراب شده است.
پشت پرده این شکست چیست؟ آیا فقط میشود به کمکاری و اشتباهات فردی بسنده کرد؟ مردم انگلیس به خوبی میدانند که حداقل نیمی از بازیکنان تیمملی به خصوص ستارگان سرشناس این تیم دل خوشی از انتخاب رویهاجسون بهعنوان سرمربی تیم نداشتند. در سه تمرین پیاپی انگلیس در خاک برزیل ۸ مورد درگیری لفظی بین بازیکنان گزارش شد و ماجرای دو گروه شدن بازیکنان تحت عناوین مردان هاجسون و مردان بریتانیا هرگز با قدرت از سوی سرپرست تیمملی انگلیس تکذیب نشد.
انگلیس برای یک صعود قاطعانه از مرحله گروهی راهی جامجهانی شد و حالا سرمربی مضطربش در کنفرانس خبری درحالیکه توان مهار لرزش دستش را ندارد، میگوید: «از مردم عذرخواهی میکنم. آنها میدانند که ما همه تلاشمان را کردیم. فکرش را هم نمیکردم به همین راحتی بشود عذرخواهی کرد. به همین راحتی؟ یادم هست، به خوبی به یاد دارم که وقتی رویهاجسون انتخاب شد، بسیاری از دوستان نزدیکش، مربیان بزرگ شاغل در بریتانیا از او خواستند این پیشنهاد را قبول نکند، او چهره خوشنامی در فوتبال جزیره است، مردم دوستش دارند.»
وقتی انگلیس به برزیل رسید، نوشتیم: فوتبال معتبر شد، اما حالا چه باید بنویسیم؟ فوتبال به شیلی، کاستاریکا، اروگوئه و آرژانتین و برزیل بیشتر نیاز دارد، ندارد؟
حالا بعد از نرفتن به یورو ۲۰۰۸، عدم درخشش در جامجهانی ۲۰۱۰ و ناکامی در یورو ۲۰۱۲ باید نظارهگر بدبیاری و ناکامی در جامجهانی ۲۰۱۴ باشیم. این یعنی یک نسل، یک نسل بدون افتخار در فوتبال، فوتبالی که انگیس خالق آن است و مدعی درخشش در آن.
ارسال نظر