ابراهیم میرزاپور دروازهبان ایران در جامجهانی ۲۰۰۶ در گفتگو با «پارس»:
تاوان «سرخابی» نبودن را پرداختم
ابراهيم ميرزاپور به مدت ششسال دروازهبان شماره يك تيمملي ايران بود، در اين مدت از او انتقادهاي زيادي ميشد، اما اعتقاد زياد مربيان كروات به او و فاصلهاش با رقبايش در آن مقطع باعث شد تا او در جامجهاني 2006 دروازهبان ثابت تيمملي باشد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- در بازي اول ايران برابر مكزيك، ايران گلي دريافت كرد كه برخي ميگفتند به دليل نقطه ضعف هميشگي ميرزاپور در بازي با پا بوده، اما او اعتقاد دارد، مصدوميتش عامل اصلي ضعف او بوده است.
آمادهسازي براي جامجهاني 2006 چه زماني آغاز شد؟
بعد از ناكامي براي حضور در جامجهاني 2002 كرهجنوبي و ژاپن، فدراسيون فوتبال و شخص دكتر دادكان خيلي سريع شروع به جمعآوري تيم كردند تا براي چهارسال بعد براي حضور در جامجهاني آلمان حسرت نخوريم. از سوي فدراسيون فوتبال آقاي برانكو بهعنوان سرمربي انتخاب شد و در اولين آزمون، ما در بازيهاي آسيايي پوسان2002 شركت كرديم و در آن مسابقات قهرمان شديم، سه بازيكن بالاي 23سال همراه تيم بودند كه شامل من، يحيي گلمحمدي و علي دايي ميشد. اما علي دايي خيلي زود بهخاطر فوت پدرش به ايران برگشت. در بازيهاي آسيايي بود كه مشخص شد ما ميتوانيم، با حضور برانكو كارهاي بزرگي انجام دهيم. دوسال بعد در جام ملتهاي آسيا ما بسيار بهتر و روانتر بازي كرديم و به مقام سوم رسيدم. بازيهاي زيباي تيمملي در اين دوره همه را به حضور در جامجهاني اميدوار كرد. بعد از برگشت از جام ملتهاي آسياي چين، تيمملي خودش را براي يك ماراتن براي حضور در جامجهاني آماده كرد.
نقش برانكو در اين آمادهشدن چقدر بود؟
برانكو، مربي بسيار موثري بود، او علاوه بر اينكه در زمينه تاكتيكهاي فوتبال و علم روز فوتبال بسيار سطح بالا بود، از نظر شخصيتي نيز بسيار جنتلمن بود. بازيكنان به خطر رفتار و شخصيت او، علاقه زيادي به او داشتند و با جان و دل براي اين مربي بازي ميكردند. ضمن اينكه حضور همايون شاهرخي و حسين فركي هم بسيار به همبستگي در تيم كمك كرد.
در دور اول مقدماتي، در بازي با اردن با صلابت ظاهر نشديم و در آستانه حذف بوديم؟
باخت در مقابل اردن در ورزشگاه آزادي براي ما گران تمام شد و در آستانه حذف قرار گرفتيم، آنموقع اردن بسيار خوب بود و در جام ملتهاي 2004 هم يقه ژاپن را گرفته بود. اما گل دقيقه پاياني وحيد هاشميان مقابل قطر باعث شد تا به مرحله دوم صعود كنيم. در مرحله دوم ديگر اشكالات دور قبل را نداشتيم و بسيار خوب ظاهر شديم. ما در پنج بازي چهاربرد به دست آورديم و تنها يك گل خورديم و قبل از بازي آخر برابر ژاپن به جامجهاني صعود كرديم. اين براي كشوري كه سال 98 بهعنوان آخرين تيم و در شرايط بسيار حساس به جامجهاني رفتند يك موفقيت بزرگ بود.
در آن مقطع از شما انتقادهاي زيادي صورت ميگرفت، علت چه بود؟
دليل هجمه زيادي كه به من شد به خاطر اين بود كه من دروازهبان دو تيم پرسپوليس و استقلال نبودم و از يك تيم شهرستاني به تيمملي رفته بودم، ميخواستند من تخريب شوم. تاوان سرخابي نبودن را پرداخت ميكردم.
چه كساني اين كارها را انجام ميدادند؟
دروازهبانان اين دو تيم كه فكر ميكردند به خاطر باشگاهشان حتما بايد در تركيب تيمملي قرار داشته باشند. آنها قدرت رسانهها را نيز همراه خود داشتند. كوچكترين اشتباه من را بزرگ جلوه ميدادند. خيلي تحت فشار بودم و واقعا نگران بودم كه چه اتفاقي ميافتد. همان زمان آقاي دادكان من را به فدراسيون دعوت كرد و گفت آرامش داشته باشم و بهعنوان پاداش دو يا سه سكه هم به من دادند. براي خيليها سخت بود كه من پنج سال دروازهبان ثابت تيمملي باشم و به افتخارات زيادي همراه تيمملي برسم.
فراموش نميشود قبل از اعزام تيم به جامجهاني در تمرين تيمملي كه محمود احمدينژاد بهعنوان رييسجمهور حضور داشتند، شما گريه كرديد، دليل چه بود؟
آن روز بهطور كل ناراحت بودم، چون در تمرين صبح يكي از تماشاگران به من فحاشي كرده و در تمرين عصر هم اين اتفاق بازهم تكرار شد و من براي گلايه پيش آقاي احمدينژاد رفتم و گريه كردم. من به زور در تيمملي نبودم و به خاطر بازي و نوع تمرينات بود كه توانسته بودم عضو ثابت تيمملي شوم. من براي خدمت در تيمملي بودم اما همانطور كه گفتم بعضيها نميتوانستند اين موضوع را تحمل كنند.
چرا در جامجهاني نتوانستيم بازيهاي خوبي كه در مقدماتي ارايه داديم را به نمايش بگذاريم؟
اولين دليلش برميگردد به درگيري بين سازمان تربيتبدني و وزارت ورزش، دخالتهاي آقاي عليآبادي در امور فدراسيون فوتبال باعث شد تمركز آقاي دكتر دادكان بههم بخورد و اين به تيم هم سرايت كرده بود. اختلاف بسيار گسترده و بازيكنان بسيار ناراحت بودند.
شايعه شده بود دودستگي در تيم وجود داشت؟
اينطور نبود كه دو باند در تيم وجود داشته باشند، اما رفاقتها كمرنگ شده بود هيچ فردي نميخواست به تيمملي ضربه بزند، همه بازيكنان نهايت تلاششان را كردند. دليل دوم بدبازيكردن تيمملي برميگشت به مصدوميت بازيكنان تيمملي. ششبازيكن كليدي تيمملي مصدوميت حاد داشتند. رحمان رضايي، علي كريمي، مهدي مهدويكيا، فريدون زندي، وحيد هاشميان همگي مصدوم بودند. ضمن اينكه از 11 بازيكن اصلي تيمملي تنها سه بازيكن در همه اردوهاي تيمملي حضور داشتند. من، نصرتي و كعبي بوديم و براي هماهنگي با ساير بازيكنان خيلي وقت كم بود. در اردوي سوييس واقعا نتوانستيم خوب تمرين كنيم چون بازيكنان در اختيار كادر فني نبودند.
به جامجهاني و بازي با مكزيك برسيم در آن بازي ما از جايي ضربه خورديم كه هميشه بهعنوان نقطهضعف شما محسوب ميشد؟
باور نميكنيد، اما من پنجسال با پاي مصدوم درون دروازه تيمملي قرار گرفتم و مربيان تيمملي به خاطر بازيهاي فشرده تيمملي نميگذاشتند كه عمل كنم. بههمين خاطر بهخوبي نميتوانستم با پا به توپ ضربه بزنم. ما در بازي با مكزيك خيلي آماده بوديم، اما تا دقيقه60، به خاطر مصدوميت بازيكنان اصلي و خوب آمادهنشدن براي جامجهاني، نتوانستيم با آمادگي صددرصد در جامجهاني حضور پيدا كنيم. در آن بازي هم مشخص بود تيم در حال تحليلرفتن است، پاس تند حسين كعبي به من و ضربه بدي كه زدم و تعلل رحمان رضايي باعث شد تا موقعيت خوبي براي بازيكن مكزيك پيش بيايد و توپ را گل كند. من قبول دارم، اشتباه كردم اما يكسري اشتباهات پشت سرهم باعث شد گل دوم را بخوريم.
بعد از بازي با مكزيك، پيامكهاي زيادي در مورد علي دايي و شما ساخته شد، به گوش شما هم رسيد؟
بله، لطف دوستان شامل حال ما شد، اما باور كنيد، روحيه ما هيچ تفاوتي نكرد. دلم براي علي دايي ميسوخت كه اينهمه زحمت كشيده بود و حالا برايش جوك ساخته بودند. من خودم به اين وضعيت عادت داشتم.
در بازي دوم با پرتغال هم يك نيمه دوام آورديم؟
بله متاسفانه، به خاطر شرايط بدنسازي، بازيكنان تا دقيقه60 دوام آوردند. روي گل اولي كه دكو زد، من در آخرين لحظه توپ را ديدم، چون مدافعان جلو من را گرفته بودند، نكونام و رحمان رضايي كاور كرده بودند، البته آن ضربه، استثنايي بود و غيرقابل مهار. گل دوم هم كه پنالتي شد و رونالدو خيلي خوب توپ را زد.
رونالدو آنموقع بهتر بود يا در حال حاضر؟
بهطور قطع در حال حاضر، چون به يك بازيكن باتجربه تبديل شده و ديگر از آن دوره جواني فاصله گرفته است. آنموقع در منچستريونايتد بازي ميكرد و اعتماد به نفس بالايي داشت.
در آن بازي علي كريمي موقع تعويض به كلمن ضربه زد، آن صحنه را ديديد؟
نه نديدم، اما علي كريمي بيشتر از اينكه از تعويض ناراحت باشد، از خودش ناراحت بود كه چرا نتوانسته خوب بازي كند، او هم مصدوم بود و نميتوانست با آمادگي بالا بازي كند.
در بازي آخر برابر آنگولا انگيزه زيادي نداشتيد؟
نه به هيچوجه اينگونه نبود، بازي در جامجهاني حتي اگر بازي تشريفاتي باشد يك بازي ارزشمند است و در تاريخ ثبت ميشود. ما در آن بازي هم خوب بازي كرديم و حتي ميتوانستيم پيروز شويم، اما شانس با ما يار نبود و پنج موقعيت خوب گلزني را از دست داديم. در دفاع هم خوب و هماهنگ بازي كرديم.
بعد از جامجهاني كمتر به تيمملي دعوت شديد.
دليل اصلي مصدوميت بود، من يك بازي برابر كرهجنوبي بازي كردم كه آقاي قلعهنويي بسيار راضي بودند و حتي گفتند كه ميرزاپور با اين نوع تمرينات حقش بوده كه چند سال دروازهبان تيمملي باشد.
نظرتان در مورد دروازهبانهاي ايراني در جامجهاني 2014 چيست؟
من اعتقاد داشتم كه كيروش بايد مهدي رحمتي را به جامجهاني ميبرد تا دو دروازهبان يكسطح داشته باشد، حضور رحمتي ميتوانست كمك بزرگي براي تيمملي باشد. در چند بازي كه از دانيل داوري ديديم، دروازهبان خوبي است كه بايد بتواند بيشتر با مدافعان ارتباط برقرار كند، به نظرم او هر روز بهتر خواهد شد. بايد دو دروازهبان ديگر هم به او كمك كنند، در جامجهاني 2006 وحيد طالبلو و رودباريان به من خيلي كمك كردند.
زمان شما فريدون زندي بهعنوان بازيكن دورگه به تيمملي آمد، هماكنون تعداد اين بازيكنان در تيمملي زياد شدند، به نظرتان اين بازيكنان ميتوانند براي تيم مثبت باشند يا خير؟
اول در مورد فريدون بگويم كه او واقعا عاشق ايران بود و از بازي در تيمملي لذت ميبرد و با تمام توان در تيمملي بازي ميكرد. اين بازيكنان هم كه در حال حاضر در تيمملي هستند همگي بهترين هستند و با تشخيص سرمربي تيمملي آمدند تا به تيمملي كشورشان كمك كنند. بهتر است به آنها نهايت احترام گذاشته شود، چون قلبشان براي ايران ميتپد.
سوال آخر پشيمان نيستيد كه براي پرسپوليس و استقلال بازي نكرديد؟
پشيمان هستم، اگر به يكي از اين دو تيم ميرفتم، به اين مقدار مشكل نداشتم، اما به اينكه در خدمت فولاد خوزستان بودم و با اين تيم قهرمان ليگ برتر شدم، افتخار ميكنم.
ارسال نظر