آن روزی که باید فاتحه کشور را خواند
آن روزي كه مجلسيان خوي كاخنشيني پيدا كنند خداي نخواسته و از اين خوي ارزنده كوخنشيني بيرون بروند، آن روز است كه ما براي اين كشور بايد فاتحه بخوانيم
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدجواد اخوان- انقلاب اسلامي ايران، علاوه بر تغيير نظام سياسي در كشور، رهاوردهايي در حوزههاي گوناگون، از جمله در شكلدهي به فرهنگ عمومي و نخبگان جامعه داشته است. از جمله اين فرهنگسازيها را ميتوان در اصلاح بينش، نگرش و رفتار مسئولان جامعه در سبك زندگي دانست. تا پيش از انقلاب اسلامي، رسوبات فرهنگ ستمشاهي كه دهها قرن بر بنيانهاي اجتماعي كشور مستولي شده بود نوعي از اشرافيت و تجملگرايي ساختاري را نهاينه ساخته بود. به گونهاي كه تفاخر به مظاهر اشرافيت، از جمله كاخنشيني از محورهاي عمده اقدامات رژيم ستمشاهي در فعاليتهاي ترويجي- تبليغي به شمار ميآمد.
در مقابل حضرت امام (ره) از عوامل اصلي سقوط و انحطاط رژيم پهلوي را اشرافيت در مقابل تودههاي مستضعف داخلي و در عين حال سلطهپذيري در حوزه بينالمللي ميدانستند. به تعبير حضرت روح الله، «خاصيت اعيانيت و اشرافيت به اصطلاح و رفاه اين است كه چون هميشه خوف اين مطلب كه مبادا از اين مقام، پايين بيايم و مبادا يك لطمهاي به اشرافيت من بخورد، اين خوف، اسباب اين ميشد كه نسبت به زيردستها ظالم و نسبت به بالادستها توسريخور باشد.»
يا در جايي ديگر امام (ره) ميفرمايد: «سرچشمه همه مصيبتهايي كه ملتها ميكشند اين است كه متصديان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعيان- به اصطلاح خودشان- از آنها باشد».حضرت امام(ره) اشرافيگري را ريشه ظلم بر مردم دانستهاند و بارها به مسئولان جمهوري اسلامي ايران توصيه كردهاند: «همه شما بايد كوشش كنيد، هر كس در هر وزارتخانه هست بايد كوشش كند كه اجزاي اين وزارتخانه، افرادي كه در آن وزارتخانه هستند، وضع روحياش جوري باشد كه با مردم بسازد. مردم باز احساس نكنند كه در اين وزارتخانه وقتي ما بخواهيم كارمان را به وزير بدهيم، بايد يك مدتي دم در بايستيم، اين وضع اگر يك وقت-خداي نخواسته- ديديد دارد اين طور ميشود، بدانيد كه داريد رو به تباهي ميرويد. اگر بين مردم فرق ميگذاريد و يك ثروتمند و يك بقال سر محله براي شما فرق ميكند آن روز، روز حركت به سمت تباهي است.»
در چارچوب نگاه آن عزيز سفر كرده، مستضعفان و پابرهنگان صاحبان اصلي نظام و انقلاباند و همه هم و غم مسئولان در رسيدگي به اين قشر باشد. از اين رو مسئولان نظام نيز بايد به تأسي از رفتار اميرالمومنين علي (ع) ساده زيستي را الگوي زندگي فردي و اجتماعي خود قرار دهند و از نزديك شدن به اشرافيت، تجملگرايي و كاخنشيني پرهيز كنند. «ملت عدالت ميخواهد، اتاق بزرگ نميخواهد. ملت وزارتخانه ميخواهد، وزارتخانه اسلامي، نه آن وزارتخانه كاخ دادگستري، كاخ نخستوزيري، كاخ وزارت مالي، هي كاخ! كاخ مال ملت است. اين تزييناتي كه الان در اين كاخها موجود است، علاوه بر اينكه بسيارياش يا بعضياش از محرمات است و حتماً بايد دولت توجه كند به آن، دولتي كه ميگويد دولت اسلامي است- و هستند- نبايد تحت تأثير واقع بشود و هر طوري سابق بوده همان طوري كه در زمان محمدرضاشاه خان بوده است حالا هم همان فرم باشد. پس شما چكارهايد! تو كه ميگويي من مسلمان هستم، چكاره هستي؟ ما يكي يكي بايد بگوييم؟ دانهدانه بايد بسپاريم؟ اينها بايد اصلاح بشود و شماها- من ميدانم- مسلمانيد- من همه افراد اينها را بعضيشان را ميشناسم، بعضيشان را هم معرفي كردهاند به من- اينها همه متعهدند، همه مسلمانند، لكن ضعيفالنفسند! ميترسند كه مبادا يك وقت ميهماني از اجانب بيايد در كاخ دادگستري يا در كاخ نخستوزيري و آنجا ببيند كه يك [محيط] محقري است؛ بايد حتماً به فرم غرب باشد؟!»
در نگاه امام راحل عظيمالشان مسئولان نه تنها بايد از كاخنشيني پرهيز نمايند؛ بلكه بايد فرهنگ كاخنشيني و تجملگرايي را نيز از جامعه جدا نمايند:«ما بايد كوشش كنيم كه اخلاق كاخنشيني را از اين ملت بزداييم. اگر بخواهيد ملت شما جاويد بماند و اسلام را آن طوري كه خداي تبارك و تعالي ميخواهد، در جامعه ما تحقق پيدا كند، مردم را از آن خوي كاخنشيني به پايين بكشيد، خود كاخنشيني اين خوي را ميآورد، ممكن است كه در بين آنها هم كسي پيدا بشود لكن نادر است. توجه كنيد كه اين ملتي كه الان كوخنشينانش مشغول فعاليت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبههها و پشت جبههها، اين كوخنشينان را زحمت بكشيد كه به همين حال خوي كوخنشيني و خوي اينكه توجه به كاخها نداشته باشند نگه داريد تا بتوانيد ادامه بدهيد زندگي صحيح اسلامي را. آن خوي كاخنشيني مضر است، خودش مضر نيست، خويش مضر است، لكن خود او، اين خوي را دنبال دارد.»
از اين منظر بايد تأكيد نمود كه دوري از اشرافيگري و كاخنشيني در گفتمان امام راحل (ره) جايگاه ويژهاي داشته و دارد. اهميت اين مسئله تا آنجا است كه امام معتقد بودند اگر روزي اين فرهنگ بر مسئولان كشور حاكم گردد، بايد فاتحه كشور را خواند. ايشان در اين خصوص ميفرمايند: «آن روزي كه دولت ما توجه به كاخ پيدا كرد، آن روز است كه بايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم. آن روزي كه رئيسجمهور ما خداي نخواسته، از آن خوي كوخنشيني بيرون برود و به كاخنشيني توجه بكند، آن روز است كه انحطاط براي خود و براي كساني كه با او تماس دارند پيدا ميشود. آن روزي كه مجلسيان خوي كاخنشيني پيدا كنند خداي نخواسته و از اين خوي ارزنده كوخنشيني بيرون بروند، آن روز است كه ما براي اين كشور بايد فاتحه بخوانيم.»
افسوس که آن مرد که پیرو امام و طرفدار کوخ نشینان بود رفته است.