به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، سیدکمیل باقرزاده در صفحه اجتماعي خود نوشت:

حکایت تأسف برانگیز برخورد غیرمنطقی مدیریت سازمان صداوسیما با انتقادات دلسوزانه و برحقّ کارشناسان دینی برنامه سمت خدا، بیش از آنکه من رو به فکر راه چاره برای حل مشکل این برنامه پرطرفدار بندازه، به این فکر انداخت که: هریک از ما یک "ضرغامی بالقوّه" ایم.

ضرغامی در این متن (و بطور کلی سالهاست که از نظر من) اشاره به یک شخص خاص نیست، بلکه استعاره ای است برای «مدیر نقدناپذیر»؛ مدیری که اهل "شنیدن" نیست، و فقط اهل نوشابه باز کردن برای خود است؛ مدیری که هرکه بیشتر از او تعریف و تمجید کند، ارج و قرب می یابد و هرکه عیب او را گوشزد کند به تیغ سانسور سپرده می شود، و با اینحال ادعای نقدشنوی اش گوش فلک را کر کرده است!

سال 88 بود که آقای ضرغامی در اولین نشست مطبوعاتی پس از تمدید حکم ریاستش بر سازمان گفته بود: «از منتقدان میخواهم که صداوسیما را جدی و بی رحمانه نقد کنند.» و حالا در واپسین ماههای ریاست ایشان بر سازمان، میزان صداقت جناب رئیس در ادعایش دیگر بر همگان روشن شده است.

تراژدی سمت خدا  نشان داد ضرغامی حتی اهل شنیدن نقد منصفانه نیست، چه رسد به نقد بی رحمانه! جرم برنامه سمت خدا و تهیه کننده و کارشناسانش این بود که از ضرغامی خواستند که به "قانون" و "مطالبه رهبری از صداوسیما" پایبند باشد. اما واکنش ضرغامی در مقابل این خواسته ها دیدنی بود و در خاطره ها باقی خواهد ماند.

برگردیم به اصل نکته این پست: هریک از ما مممکن است تبدیل به ضرغامی شویم. همین مایی که طاقت یک کامنت مخالف منتقدانه در پای پستهایمان را نداریم؛ همین مایی که جواب انتقاد را با بلاک می دهیم؛ همین ما، اگر روزی رئیس شویم، حتما "ضرغامی" خواهیم شد و منتقدانمان را حذف خواهیم کرد؛ همانطور که این روزها ضرغامی ها در دولت و بعضی جاهای دیگر هم کم نیستند!

___________ 
مصاحبه سال 88 آقای ضرغامی
مطلبی که سال 88 در نقد ادعای آقای ضرغامی نوشته بودم