آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیه 11 سوره مبارکه «نحل» به دلایل تأکید قرآن به خوردن سه میوه اشاره کرده است که متن آن در ادامه می‌آید؛

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

« یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ؛ خداوند با آن (آب باران)، براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوه‌ها مى‌رویاند، مسلماً در این، نشانه روشنى است براى اندیشمندان است». (نحل/ 11)

در قرآن داریم: «به وسیله این آب باران براى شما زراعت را مى‌رویاند، و همچنین زیتون و نخل و انگور را» (یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الأَعْنابَ).

«و خلاصه از تمام میوه‌ها» (وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ).

«مسلماً در آفرینش این میوه‌هاى رنگارنگ و پر برکت، و این همه محصولات کشاورزى، نشانه روشنى است از خدا براى کسانى که اهل تفکرند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ).

«زَرْع» هر گونه زراعتى را شامل مى‌شود، «زَیتون»، هم، نام آن درخت مخصوص است و هم نام میوه آن (ولى، به گفته بعضى از مفسران «زَیتون» فقط نام درخت است، و «زَیتونه» نام میوه آن، در حالى که در آیه 35 سوره «نور» «زَیتونه» به خود درخت اطلاق شده است).

«نَخِیل» (درخت خرما) هم به معنى مفرد و هم به معنى جمع، استعمال مى شود، و «أَعناب» جمع«عنبه» به معنى انگور است.

در اینجا این سؤال پیش مى‌آید: چرا از میان همه میوه‌ها، قرآن مجید، تنها روى این سه میوه تکیه کرده است، زیتون و خرما و انگور، دلیل آن را به خواست خدا در ذیل همین آیات مى‌خوانید.

چرا تنها زیتون و نخل و انگور؟!

ممکن است چنین به نظر آید که: اگر قرآن در آیات فوق از میان انواع میوه‌ها روى «زیتون و خرما و انگور» تکیه کرده به خاطر وجود آنها در محیط نزول قرآن بوده است.

ولى، با توجه به جهانى و جاودانى بودن قرآن، و عمق تعبیراتش روشن مى‌شود که، مطلب از این فراتر است.

غذاشناسان و دانشمندان بزرگى که سالیان دراز از عمر خود را در راه مطالعه خواص گوناگون میوه‌ها صرف کرده‌اند، به ما مى‌گویند: کمتر میوه‌اى است که براى بدن انسان از نظر غذایى به اندازه این سه میوه، مفید و مؤثر باشد.

همانها مى‌گویند: «روغن زیتون» براى تولید سوخت بدن ارزش بسیار فراوان دارد، کالرى حرارتى آن بسیار بالا است، و از این جهت یک نیروبخش است و آنها که مى‌خواهند همواره سلامت خود را حفظ کنند، باید به این اکسیر علاقه‌مند شوند.

روغن زیتون، دوست صمیمى کبد آدمى است، و براى رفع عوارض کلیه‌ها و سنگ‌هاى صفراوى و قولنج‌هاى کلیوى و کبدى و رفع یبوست بسیار مؤثر است.

به همین دلیل در روایات اسلامى نیز از آن مدح و تمجید فراوان شده، در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره «زیتون» چنین مى‌خوانیم: «غذاى خوبى است، دهان را خوشبو و بلغم را بر طرف مى‌سازد، صورت را صفا و طراوت مى‌بخشد، اعصاب را تقویت نموده و بیمارى و درد را از میان مى‌برد و آتش خشم و غضب را فرو مى‌نشاند».

و از آن مهمتر این که: در خود قرآن از درخت «زیتون» به عنوان «شَجَرَه مُبارَکَة» (درخت پر برکت) یاد شده است.

با پیشرفت دانش پزشکى و غذاشناسى اهمیت دارویى «خرما» نیز به ثبوت رسیده است. در خرما، کلسیم وجود دارد که عامل اصلى استحکام استخوان‌ها است و نیز فسفر وجود دارد که از عناصر اصلى تشکیل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، و قوه بینایى را مى‌افزاید.

و نیز پتاسیم موجود است که فقدان آن را در بدن علت حقیقى زخم معده مى‌دانند، و وجود آن براى ماهیچه‌ها و بافت‌هاى بدن بسیار پر ارزش است.

این سخن امروز، در میان غذاشناسان معروف است که: خرما از سرطان جلوگیرى مى‌کند، زیرا آمارهایی که در این زمینه تهیه شده نشان مى‌دهد در مناطقى که خرما بیشتر مى‌خورند، ابتلاى به سرطان کمتر است، و اعراب و صحرا نشینانى که در فقر غذایى به سر مى‌برند به واسطه خوردن خرما، هرگز مبتلا به سرطان نمى‌شوند، عامل این موضوع را وجود «منیزیم» مى‌دانند.

قند فراوانى که در خرما وجود دارد از سالمترین قندها است که حتى در بسیارى از موارد مبتلایان به بیمارى قند نیز مى‌توانند براحتى از آن استفاده کنند.

دانشمندان در خرما سیزده ماده حیاتى و پنج نوع ویتامین کشف کرده‌اند که آن را به صورت یک منبع غذایى غنى و بسیار پر ارزش در آورده است.

به همین دلیل در روایات اسلامى نیز روى این ماده غذایى تاکید فراوان دیده مى‌شود، از على(علیه السلام) نقل شده: کُلِ التَّمْرَ فَاِنَّ فِیْهِ شِفاءً مِنَ الأَدْواءِ: «خرما بخورید که شفاى بیماری‌ها است».

و نیز روایت شده که در بسیارى از اوقات غذاى على(علیه السلام) را نان و خرما تشکیل مى داد.

و در روایت دیگر مى‌خوانیم: «خانه‌اى که در آن خرما نیست اهل آن خانه در واقع گرسنه‌اند»!.

در آیات سوره «مریم» نیز خواهد آمد که: خداوند، «مریم» را در آن بیابان که فاقد وسیله بود هنگامى که «عیسى» را به دنیا آورده بود، از رطب تازه روزى داد، و این اشاره‌اى است به این که: یکى از بهترین غذاها براى مادرى که فرزند به دنیا آورده رطب تازه است، و حتى در روایاتى که ذیل آیه آمده، مى‌خوانیم: بهترین دارو براى چنین زنانى همین میوه است.

اما در مورد «انگور» به گفته دانشمندان غذاشناس به قدرى عوامل مؤثر دارد که مى‌توان گفت، یک داروخانه طبیعى است؟ علاوه بر این انگور از نظر خواص، بسیار نزدیک به شیر مادر است، یعنى یک غذاى کامل محسوب مى‌شود، انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ایجاد مى‌کند، و اضافه بر اینضد سَمّ است، براى تصفیه خون، دفع رماتیسم، نقرس، و زیادى اوره خون، اثر درمانى مسلمى دارد، انگور معده و روده را لایروبى مى‌کند، نشاط آفرین و بر طرف کننده اندوه است، اعصاب را تقویت کرده، و ویتامین‌هاى مختلف موجود در آن به انسان نیرو و توان مى‌بخشد.

انگور، علاوه بر این که غذاى بسیار پر ارزشى است قدرت میکرب‌کشى قابل ملاحظه اى دارد و حتى عامل مؤثرى است براى مبارزه با بیمارى سرطان.

به همین دلیل در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: خَیْرُ طَعَامِکُمُ الْخُبْزُ وَ خَیْرُ فَاکِهَتِکُمُ الْعِنَبُ: «بهترین طعام شما نان و بهترین میوه شما انگور است».

اگر ما بخواهیم آنچه را غذاشناسان در زمینه این میوهها گفته‌اند و روایات فراوانى که در منابع اسلامى در این رابطه نقل شده در اینجا بیاوریم مسلماً از روش تفسیر خارج خواهیم شد.

مقصود این بود، روشن سازیم که تکیه کردن قرآن بر این سه نوع میوه بى‌دلیل نیست، و شاید در آن روز قسمت مهمى از آن بر مردم پوشیده بوده است.