چگونه غرب دنیای داستاننویسی را متحول کرد؟
مراسم رونمایی از مجموعه داستانهای برگزیده «جایزه اُ هنری» برگزار شد. حاضران در این مراسم از تأثیر او بر داستاننویسی سخن گفتند.
مراسم رونمایی از پروژه ترجمه و چاپ مجموعه داستان های برگزیده «جایزه اُ هنری» همزمان با روز جهانی داستان کوتاه، با حضور شیوا مقانلو و اسدالله امرایی از مترجمان کشور و تیم مترجمان این مجموعه به سرپرستی علی فامیان به همراه شیما الهی، لیدا طرزی و زهرا سلیمی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
اسدالله امرایی در ابتدای این نشست گفت: اُ هنری یکی از اساتید داستاننویسی است. اساتید داستاننویسی معمولاً خودشان داستانهای خوبی ندارند، اما نقش بسیار مؤثری در توسعه این کار دارند. در اینجا ما با چنین شخصیتی مواجه هستیم. بعد از درگذشت وی که این جایزه اهدا شد، همه ساله شاهد گسترش داستان کوتاه بودیم و اگر بخواهیم در یک جمله در تأثیرگذاری او بگوییم، باید گفت که او موتور محرک داستان کوتاه بود؛ البته این تنها جایزه ادبیات داستانی نیست. در آمریکا، در تمام دانشگاهها، نویسنده و شاعر مقیم دارند که او نویسندهای است که از او دعوت میکنند و به او بورس میدهند که بیاید و در دانشگاه بنشیند. وظیفه این دسته از نویسندگان کشف شاعران و نویسندگان جدید است. تقریباً بهطور سالانه چیزی حدود 20- 25 جایزه داستان در کشور آمریکا اهدا میشود. این جوایز معمولاً یک دبیر ثابت دارند و چند دبیر میهمان که همه ساله دبیرهای میهمان عوض میشوند. اکثراً دبیران میهمان کسانی هستند که در سالهای قبل، آثارشان برگزیده شده است. علاوه بر این، در آمریکا سالانه چیزی در حدود 20 تا 25 هزار داستان کوتاه با ارزش ادبی نوشته میشود.
وی با اشاره به مجموعه داستانهای برگزیده «جایزه اُ هنری» ادامه داد: تعدادی از کتابهای این بخش قبلاً ترجمه و به صورت جمعی یا تک تک در مجموعه ها و مجلات ادبی چاپ شده است اما برای اولینبار است که چنین اتفاقی به شکل سازمان یافته و به دست انتشارات نیستان رخ میدهد.
امرایی با بیان اینکه مسئولان گردآوری این مجموعه برای تدوین و تنظیم چنین اثری زحمت بسیار کشیدند و داستانها را با دقت نظر بسیار گزینش و ترجمه کردهاند، افزود: تقسیمبندی سالانه این داستانها بسیار خوب انجام شده است و نشان میدهد که جامعه آمریکا در داستان به کجا رسیده است. به هر حال مشکلاتی که داستان نویسان ما دارند، روزگاری داستاننویسان آمریکایی نیز با آن درگیر بودند. اینها در واقع زندگی را نشان میدهند. ما در تعریف داستان میگوییم که داستان، عین زندگی است و بازتاب آن است. ما حقیقت و بازتاب آن حقیقت را داریم. باید بگوییم که زندگی آن واقعیت است و داستان در واقع دروغی بر مبنای آن واقعیت است تا آن واقعیت را برای ما تحمل پذیر کند. برای مثال وقتی که ما در جامعه وارد میشویم و از اخلاقی حرف میزنیم که آن موضوع مذمت میشود، این را میتوانیم در قالب داستان بیاوریم و به جای این که یک نفر بیاید و سخنرانی کند، از داستاننویسی استفاده میکنیم. شما ممکن است که فقط چند دقیقه آن سخنرانی را گوش کنید و سپس فراموش کنید، اما یک داستان با مضمون خوب، سالها در ذهن میماند و از خواندن این داستان لذت میبرید. برای مثال آن درسی که در داستان «گردنبند» یا «اندوه» و... گفته میشود، هیچ گاه فراموش نمیشود. در ذهن خواننده باقی می ماند و بعد خوانندگان دیگری پیدا میشوند و آن را به تصویر میکشند و آن تصویر از ذهن ما بیرون نمیرود.
در ادامه شیوا مقانلو صحبت کرد و درباره مجموعه حاضر گفت: من در ابتدا باید از انتشارات نیستان به دلیل توجه ویژه آن به داستان کوتاه تشکر کنم و هم چنین به دلیل جمع آوری تیم خوب و حرفه ایشان تبریک بگویم. بیشک همان طور که تولد داستان کوتاه درآمریکا و در نیمههای قرن 19 است، تا به امروز هم چنان ما آمریکا را به عنوان قدرتمندترین الگوی استفاده از داستان کوتاه میشناسیم. البته این موضوع به این معنا نیست که در کشورهای دیگر داستان کوتاه نباشد اما آن توجهی که به شکل خاص به داستان کوتاه شده است، در آمریکا بسیار بیشتر است. من شخصاً بسیار ناراحت میشوم که در کشور خودمان نه تنها داستان کوتاه به آن شکل از سوی مردم جدی گرفته نمیشود، بلکه از سوی منتقدین نیز همین اتفاق رخ می دهد. برای مثال بسیاری از منتقدین هستند که میگویند تا یک نویسنده رمان ننویسد، من او را به عنوان نویسنده قبول ندارم. اما دیدید که در سالهای گذشته یک نویسنده توانست به خاطر کتاب داستان کوتاه خود جایزه نوبل دریافت کند و این جایزه مهر تاییدی بر این بود که کسی که اصلاً رمان ننوشته است و به صرف داستانهای کوتاه درخشان خود میتواند برنده جایزه نوبل باشد.
این مترجم ادامه داد: این موضوع در ایران نیز وجود دارد و به نوعی داستان کوتاه اصلاً جدی گرفته نمیشود و خیلی از ناشرها هنگامی که با پیشنهاد یک داستان کوتاه رو به رو میشوند، از پذیرش آن امتناع میکنند. در این زمان میبینید که انتشارات نیستان به صورت مدون و برنامهریزی شده سرمایه انسانی و مالی خود را روی داستان کوتاه میگذارد. این موضوع جای تقدیر و تشکر ویژه دارد.
وی با بیان اینکه عدم توجه به داستان کوتاه در ایران ریشه های مختلفی دارد، افزود: قطعاً یک رمان خوب جایگاه ویژهای دارد، اما این قضیه هنوز زیاد جا نیفتاده است که یک داستان کوتاه خوب به مراتب تاثیر بیشتری از یک رمان متوسط دارد. اگر بخواهیم راجع به داستانهای برگزیده شده و جذابیت آنها صحبت کنیم، باید بگویم که این جایزه شهرت بسیار بیشتری در آمریکا دارد. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که برگزیدگان از اقلیمهای متفاوت هستند. میبینید که نویسندگان از اقلیمهای مختلف و زبانهای متفاوت به زبان انگلیسی مینویسند. این موضوع باعث ایجاد تنوع و دست باز نویسنده میشود و در نهایت انتخاب آنها به وسیله دبیر این جایزه، شوق فوق العادهای را برای نویسنده ایجاد میکند. برای مثال، همانطور که در مقدمه کتابها نیز آمده است، آن سه داستان مهم نوشته میشود و وقتی میخواهند آن را انتخاب کنند، سربرگ آن ها را برمیدارند تا داوران فارغ از این که اسم نویسنده این متن چیست، قصه منتخب را انتخاب میکنند. این پروسه باعث میشود که به صورت عادلانه به خود داستان نگاه کند و به خود قصه نمره بدهد. برای نویسنده، مترجم و ناشر این مجموعه آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم روزی برای رونمایی از جلد بیستم این مجموعه دور هم جمع بشویم.
در ادامه شاهین علایینژاد بخشهایی از داستان «سرگذشت دختران» به ترجمه شیما الهی را خواند و سپس علی فامیان سرپرست گروه ترجمه صحبت کرد. او در ابتدای سخنان خود گفت: در ابتدا از انتشارات نیستان باید تشکر کنم که ضمن انجام فعالیتهای روزمره خود شامل تالیف داستان های کوتاه و رمان، به فعالیت های این چنینی نیز توجه دارند. همچنین موفقیت رمان «لم یزرع» را تبریک میگویم که توانست دو جایزه مطرح را در داخل کشور برای خود کند. این موفقیت ها نشان میدهد که در مجموعه نیستان، برنامهریزی حرف اول را میزند و در لا به لای کتابها، بر روی این پروژه دست گذاشتند. پروژهای که علاوه بر بزرگی خاص خود، بسیار مطرح نیز است.
وی در ادامه به جهانی بودن و جهانیگرایی داستان کوتاه اشاره و اضافه کرد: این کتابها در آمریکا چاپ میشود، اما فعل و انفعالات رخ داده در سطح بین الملل در این کتابها توانسته تاریخی از جهان را در قرون 19 و 20 در لا به لای داستانها به ما نشان بدهد. برای مثال یکی از کتابهایی که توسط یکی از دوستان من ترجمه شده بود، به نام «تاریخ موجز مردگان» بود که من بسیار جذب آن شدم؛ یا داستان «سرگذشت دختران» که توسط خانم الهی ترجمه شد، شامل کدهایی است که اطلاعاتی را از چهار گوشه جهان در اختیار ما قرار میدهد. چه کسی میتواند ادعا کند که این کتاب تنها مجموعه داستانهای کوتاه آمریکای شمالی است یا چه کسی میتواند ادعا کند که این مجموعه 99 جلدی فقط توجه خود را به آمریکای شمالی معطوف کرده است؟ میبینید که از عراق و ترکیه و چین و دیگر کشورها داستانهایی وجود دارد و همین داستانهای کوتاه ما را به سفر به این مناطق دعوت میکند. در این مجموعه داستان ها نویسندهای از اوکراین نیز داشتیم که توانسته جایزه دریافت کند.
وی با بیان اینکه اگر در سالهای آینده بتوانیم تمام 99 جلد کتاب را ترجمه کنیم، میتوانیم ادعا کنیم که یکی از مهمترین محصولات ادبی غرب را به فارسی برگرداندهایم، گفت: دقت داشته باشید که کل این داستانها را میتوانیم به عنوان یک پیکره متنوع ببینیم که ارزش مطالعات ادبی، تطبیقی و ... را دارد. در حقیقت ترجمه این کتاب آینه تمام نمایی است که کل فراز و فرود داستان غربی را در طول چند دهه نشان میدهد. اگر دقت کنید میبینید که در همین 100 سال، دو جنگ جهانی را داشتهایم، صلح را داشتهایم، شکل گیری کمونیسم را داشتهایم و ... . در حقیقت بحثها و گفتمانهای مختلفی اعم از عدالت، نژادپرستی و .... را شاهد هستیم که همینطور که در تاریخ عقب برویم و داستان های کوتاه مختلف را ترجمه کنیم به اطلاعات مهمی دست پیدا کرده ایم و بعید میدانم که چیزی در 100 سال گذشته در جهان رخ داده باشد و در این کتاب ها و ترجمه هایشان نبینیم. این کتاب هم به عنوان یک پیکره، ارجاعی به لحاظ تاریخی و ادبیاتی خواهد بود که ارزش فرهنگی بسیار بالایی از نظر مطالعاتی دارد.
وی درباره ی تغییرات لحن و خط مشی داستان در کتاب ها گفت: هر کس لحن و صدای خود را دارد. من خود دانش آموخته رشته ترجمه هستم در حالی که عدهای دیگر هستند که فقط ترجمه میکنند و عمدتاً متنهایشان نیز خواندنی میشود. به نظر من دقت ترجمه بر زیبایی اثر اولویت دارد. اگر خود من یک متن را ترجمه کنم که بسیار زیبا باشد اما 30 - 40 درصد از محتوا و پیام اصلی داستان گنجانده نشده باشد، راضی نیستم در هنگامی که کتابها ترجمه میشد تفاوت هایی را در کارهای دوستان می دیدم که شاید مورد استقبال من واقع نمیشد. هیچ گاه لحن و صدای خود را به داستان تحمیل نکردم. اگر چه ممکن است که یک مترجم لحن خود را داستان حفظ کند که طبیعی است.
در ادامه نشست هر یک از مترجمان گروه صحبت کردند. همچنین در بخشهایی شیما الهی، لیدا طرزی و زهرا سلیمی تجربههای خود را در ترجمه این مجموعه بیان کردند. در انتهای این مراسم از مجموعه ترجمه کتاب های اُ هنری رونمایی و همچنین از نفرات برتر مسابقه قصهخوانی «میراث اُ هنری» تقدیر شد. سه نفر برگزیده این مسابقه هر سه در جایگاه دوم و برنده چهارصد هزار تومان جایزه نقدی شدند. سه نفر برتر به شرح ذیل اعلام شد:
مریم هاشمی
وحید آرادمند
مهدی جعفری
هم چنین اسامی سایر برندگان نیز به این شرح است:
مژگان استواری
نیلوفر قاسمیان فرد
اشرف السادات حسینی
مهرنوش بهادری
صدف برجسته
ریحانه علیزاده
ارسال نظر