همگام با تغییراتی که هر از چندگاهی دور و برما رخ می دهد، هنر هم در خانه های مخصوص به خودش با حضور هنرمندان و کارهایی نو از آن ها تازه می شود.

مثل آرت سنتر که طی برنامه ای در 15 مردادماه با حضور هنردوستان نام و یاد استاد همیشگی، پرویز کلانتری را با بزرگداشتی زنده تر می کند.

از جمله دیگر مجموعه ها می شود به موارد زیر اشاره کرد:

گالری زیرزمین دستان

این گالری از 15 تا 23 مرداد با طراحی های یک هنرمند به استقبال هنر می رود. لهراسب بیات خالق آثار این مجموعه است.

 

امباس

گالری احسان نمایشگاهی با عنوان امباس را از 15 مرداد برپا می کند.

در این نمایشگاه آثاری از شیوا ثقفی به نمایش درمیاید که برای بازدید از آن می توانید تا 20 مرداد به گالری مذکور مراجعه کنید.

 

گالری ویستا

"هرانچه در مقابل من است ، از آن من است" این عنوان نمایشگاهی است که در گالری ویستا به نمایش درمی آید.

در این مجموعه آثاری در قالب ویدئو آرت از آرنولد پستل تا 25 مرداد در معرض دید قرار داده می شود.

در خصوص این نمایشگاه نوشته شده: هنر آرنولد پُستل در گرفتن ایده از مشاهدات روزمره و ساختن اثری ماندگار از آن ها است. وی خلاقیت هنری خود را چنین تعریف می کند: "هر آنچه در مقابل من است، از آن من است."

آرنـولد پُستـل در طـول ربـع قرن گـذشته توانسته با اورپینتینگ (پوشاندن عکـس با لایه‌ای از نقاشی) به سبکـی خاص در انتـخاب فرم و متریال نقاشی خود دست یابد.

در ابتدا، شروع کـاری کـه با رسم شمایل مذهبی، تصاویر مفهومی و نقاشی آبرنگ بر دیوار داشت، راهنمای مسیر اکتشاف هنری وی شد. در گـام بعد به کـمـک چاپ سیلـک اسکـرین دستی، نسخه چاپی آثار خود را منتشر کرد، آثاری سرشار از رنگ و منحصر به فرد.    

 

نگارخانه مهروا

گالری مهروا از جمعه 15 مرداد میزبان گروهی از هنرمندان می شود که اثر هنری را با عنوان "رقصی چنین..." ارائه می دهند.

این مجموعه که توسط مصطفی اکبری جمع آوری شده تا 25 مرداد پذیرا ی علاقه مندان است.

 

سکوت درون

نمایشگاهی با عنوان سکوت درون از 15 تا 24 مرداد در گالری آتشزاد برگزار می شود.

مریم نشیبا هنرمند این مجموعه است که درباره آن این طور نوشته: من خود را نقاش می دانم . اما برخی مرا متهم به نابلدی می کنند ! سکوت می کنم ، اما درون پرتلاطم خود را در همان سکوت هایم به تصویر می کشم .

من فریادهایم را در قالب شبه آدمهایی آرام نقاشی می کنم ، و همزمان روایتگر شبه آدمهای زشت درونم نیز هستم ، با رنگهای درخشان و طراحی های ساده . 

آدمهای من شبیه هیچکس نیستند ، ولی برخی از آن ها شبیه خودم هستند ! گاهی خوشحالند ، گاهی غمگین و گاهی معترض . 

آدمهای من روزهای من را روایت می کنند و من را قضاوت می کنند . 

نقاشی های من جنگ ناخودآگاه و خودآگاهم است. 

در طی این سالها اگرچه خیلی از استادان ، من را از ادامه ی این کار منع کردند ، ولی من همچنان با کارهایم نفس می کشم و زندگی می کنم .

من عاشق خط خطی کردن هستم .  

من شیفته ی خط هایم هستم .

من در خط هایم غرق میشوم .

من عاشق نقاشی ام.  

 

گالری 26

نغمه جهانی هنرمندی است که با آثارش به گالری26 آمده است.

آنِ من عنوان این نمایشگاه است که در قالب عکس-ویدئو برگزار می شود و در مورد آن این متن را انتخاب کرده است: خواب‌ها از کجا می‌آیند؟

خواب‌ها در کجا ادامه دارند وقتی که بیداریم؟

شاید آن‌چه می‌خواهیم و به دست نمی‌آوریم، در خواب به ما بازمی‌گردد؛ در هیات نمادهایی که نمودی از امیال سرکوب‌شده‌ی ما هستند. نمادهایی مخفی، چونان پیمان‌هایی نانوشته که رازهاشان تنها در خواب گشوده می‌شوند. انگار که ما - هر شب - قراری پنهانی با هیاکلی ناشناخته داریم که در خواب، آشنا می‌نمایند و در بیداری بازشناخته نمی‌شوند.

یا شاید این نمادها، آشنایانِ در روز پنهانی هستند که به هنگام خواب آشکارند. کهن‌

الگوهایی هستند که هنگام بیداری، در ناخودآگاه ذهن ما، پنهان و بی‌صدا می‌زیَند اما در خواب افشا می‌شوند. انگار که ما - هر شب - به خواب می‌رویم تا با کودکانی نابالغ دیدار کنیم که از درون ما می‌آیند، رشد نیافته‌اند و خرد مانده‌اند.

این‌جا - در تصاویری که نغمه جهانی به ما نشان می‌دهد - خواب، از قابی به قاب دیگر می‌رود و نمادهایش را از پیِ خود می‌کشاند. ما نیز با خودِ هنرمند - که در خواب‌های خود، جستجوگر تفسیر نمادهای ناشناخته‌ی شخصیت و زیستِ انسانیِ خویش است - با طبیعتِ خواب‌هایش درگیر می‌شویم. این نزاع، لحظه‌ای هست و لحظه‌ای دیگر نیست: ناپایدار، هم‌چون خودِ خواب، همچون تصاویری که هنرمند پیش روی ما گذاشته است.

هر چه هست، ما در برابر این تصاویر، به تماشای لحظه‌ای ایستاده‌ایم که «مثل خواب، می‌پرد و یافت نمی‌شود. و مثل رویای شب، او را خواهند گریزانید. چشمی که او را دیده است دیگر نخواهد دید، و مکانش باز بر او نخواهد نگریست».

این نمایشگاه تا 20 مرداد برقرار است.

 

گالری الهه

گروهی متشکل از 8 هنرمند با آثارشان در گالری الهه از 15 مرداد حاضر می شوند.

در خصوص این نمایشگاه با عنوان بازگشت نوشته شده: "چون ز دریا سوی ساحل بازگشت...”

تجربه ای چندگــانه از نقاشی، گـــاه در اثری بازنمودی و گاه به صورتی نمادین و در فرم های تجــریدی، تلاشـــی است که در گـالری الـهــه به نمایش درآمده است. گرچه در نگاه نخست وجوه اشتراک آثار بارز نمی نماید، اما تعمق در برخی عناصر در تلاش برای بیان مفهوم رجعت به خویشتن خویش و موضوع سرگشتگی انسان معاصر، نقطه پیوند آثار را شکل می بخشد. در این آثار دلالت های چند گانه معنایی در حضور یا غیاب انسان، فضاهای معلق و بی مکانی را ایجاد میکند تا تداعی گر مفهوم بازگشت باشد.این بازگشت، بی آنکه داعیــه ایده های افراطــی برای احیای اقتدار گذشته را در سر داشته باشد، موضعی  شخصی اختیار می کند .  بدیـــن سبب می توان نوع این بازگشـــت را در مفهومی فردی جست: بازگشتی که حاصل کنکاشی درون نگر است و نه مفهومی عمومی  که بیشــــتر به دست آویزی برای بیان تمجیدهای غـــلو آمــیز وستایش نظـــام های ارزش گـــذاری هنر روز بدل می شود. 

بازگشت به خویشتن در این مجمـوعه، علاوه بر آنکه از ذهنی شاعـرانه برمی خیزد اما به ســادگی موضع انتقادی و تیـز بینانه خود را از دست نمی دهد. آثار حاضـــر گویی مخاطب را در یک بافت در هم تنیده ازتجربه زیست مشترک فرا می خوانند و بی اعتنا به برخی اطوارهای کلیشه مآبانه هنر معاصر، تا سرحد توان از پرگویی های بی مایه می گریزند.

این مجموعه تا 24 مرداد برپا است.

 

تاخوردگی

تاخوردگی عنوان نمایشگاهی است که امیر فارسی جانی آن را برگزار می کند و در توضیح آن نوشته شده:  

به نظر می‌رسد اینکه هنر انتقادی می‌بایست در بستری غیر از موسسات و گالری‌ها واقع شود یک فرض قالب در دنیای هنر امروز باشد. فرضی که آبشخور سنت دیرینه‌ی مطالعات فرهنگی‌ست که در آن خیابان و یا در نگاهی کلان‌تر، فضای عمومی محل مخالفت‌ها، برآشفتن‌ها و تجمعات برشمرده می‌شود. از طرفی بسیاری از پژوهش‌های آکادمیک و مباحث مربوط به هنر و شهریت، معطوف به واکاوی مسئله‌ی احضار دوباره‌ی «امر سیاسی» در فضای «پسا سیاستِ» متمایل به وفاق و رضایت - برساخته هژمونیک است (Mouffe 2005)، فضایی که در مورد ایران امروز از آن با عنوان گفتمانِ اعتدال یاد می‌شود، گفتمانی که علی‌رغم مخالفت‌های ظاهری با گفتمان‌های تکنوکراتیک همانند آن‌ها دل در گروِ کاربستِ سیاست‌های عملگرا و کاپیتالیستی (در بحث ما، در مورد شهر) دارد. در این میان هنر به عنوان پدیده‌ای با پتانسیل ارائه‌ی کاتالیزورهای نیرومند برای ایجاد فرم‌های سیاسی دگرگون‌کننده مطرح می‌شود، فرم‌هایی که در ضعیف‌ترین شکل خود، حداقل منجر به اندیشیدن در مورد سلسله‌ای از مسائل شهری و فضایی معاصر می‌شوند.

اما با توجه بحث صورت گرفته، کارهای امیر فارسیجانی در کدام نقطه از هنر انتقادی قرار خواهد گرفت؟ پرکسیس هنری‌ای که از یک سو در چهارراه ولیعصر و خیابان انقلاب با تمام پرهیب‌های اجتماعی و سیاسی‌اش، به‌خصوص از هفت سال گذشته، صورت می‌پذیرد و از سوی دیگر برای ارائه در گالری‌ای باز هم با تمام تداعی‌های تاریخ هنری‌اش انتخاب می‌شود.شاید از رهگذر پرداختن به دو مفهوم تاکتیک‌های فضایی و استراتژی‌های فضایی در بحث دو سرتو در کتاب «کنش زندگیِ هرروزه» (de Certeau 1984) بتوان این جانمایی را راحت‌تر تبیین کرد. برای دو سرتو مفهوم «استراتژی» در ارتباط با ساختار-مکان‌های ازپیش‌تعیین‌شده و ساکنی هست که توسط نهادها و سازمان‌های قدرت که تولید کننده هستند تعریف شده‌اند، در مقابل «تاکتیک» همبسته با کنش‌های هرروزه‌ی زندگی توسط افراد اجتماع به عنوان مصرف کنندگان تعریف می‌شود، کنش‌هایی که قابلیت اختلال ایجاد کردن در نظم و وفاق مورد خواست دستگاه‌های هژمونیک را دارا هستند. اگر مارپیچِ کارگذاری شده در فضای گالری را نماینده‌ی «استرتژی» بدانیم، کنش شهروندان -اینجا احتمالا مخاطبان نمایش- در عدم پذیرش راه‌های تعیین‌شده را می‌توان نمونه‌ای مناسب از مفهوم «تاکتیکِ» دوسرتویی دانست.

تمامی راهکارهای نهادهای شهری برای تنظیم و کنترل حرکت شهروندان در فضاهای تعریف شده، با تمام انگیزه‌های امنیتی و سیاسی لایه‌های مختلف و متفاوت یک یا چند «استراتژی» را نمایندگی می‌کنند و امیر فارسیجانی خود به عنوان یک شهروند خلاق و برهم‌زننده‌ی وفاق -به معنای گفتمانی آن- نه‌تنها تولیدکننده‌ی «تاکتیک»هایی‌ست برای اخلال ایجاد کردن در این لایه‌ها؛ بلکه همچنین لحظه‌های برهم‌کنش‌ها و مقابله‌های میان استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها را که در بدن‌های تاخورده به عنوان لایه‌های شهروندی و انسانی نمایان می‌شوند به تصویر می‌کشد (چاپ‌ها) و با آن‌ها هم‌داستان می‌شود. به‌علاوه، تصمیم هوشمندانه‌ی او برای تبدیل یک گالری –به‌عنوان یک فضای استراتژیک و ازپیش‌تعیین‌شده برای فروش- به یک فضای کانسپچوال و «تاکتیکی»، بدون حضور مجسمه‌های فیگوراتیوی که پیشتر فقط به عنوان هنرگری (در راستای کنشگری بخوانید) در یک فضای عمومی و نه‌برای فروش‌ کار گذاشته شده بودند بازهم تاخورگی‌های لایه‌های معنایی و گفتمانی را -به طور غیرمستقیم- سبب می‌شوند.

«تاخوردگی» لحظه‌های تصادم نیروهای در تضاد را در پهنه‌ی فضای عمومی تهران امروز روایت می‌کند.

این نمایشگاه تا 20 مرداد برقرار است.

 

چهار نگاه

گالری هپتا نمایشگاهی با عنوان 4 نگاه را از 15 مرداد برپا می کند.

در این نمایشگاه آثاری از 4 هنرمند در قالب عکس تا 20مرداد وجود دارد که راجع به آن این طور نوشته شده: چهارنگاه در گام نخست مرور کوتاهی بر تاریخ عکاسی به روشنی نشان می دهد که اولین نگاه های جستجوگر هر عکاس در مسیر تجربه هایش به طور معمول بی پیرایه تر و خالص تر و جسور تر است . عصر ارتباطات و فن آوری اطلاعات که در آن زیست می کنیم وجوهی دوگانه دارد : فراوانی تجربه های تصویری به اشتراک گذاشته شده ی علاقمندان به عکاسی در جهان ، به خودی خود هم خوب است و هم بد . بد از این بابت که در مورد تجربه گران تازه کار احتمالا مدت زمان تقلید را طولانی ترمی کند و استقلال بصری را دورتر و خوب از این منظر که تنوع تجربه های قابل دسترس نوعی آموزش غیر مستقیم ریسک پذیری و خلاقیت است به شکلی قابل دسترس و در کمیت زیاد . در این رهگذر گروهی که شاهد اولین تجربه ی نمایشگاهی شان هستیم با گذر از اولین تجربه های مستمر آموزشی و ذوق ورزی های نخستین و با نظرگاههای متفاوت به انسان و منظر های زندگی اش ، تجربیات خود را به شکلی جدی تر به نمایش گذاشته اند . باید دید و آنها را رصد کرد.

این موارد تعدادی از گالری ها و مجموعه هایی هستند که میزبان نمایشگاه های تازه ای شده اند و البته برخی  از فرهنگسراها و مجموعه های دیگر نیز با آثار دیگری از هنرمندان به استقبال هنردوستان می روند.