پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- شاهین خلیلی- حال و هوای کربلا نه از هفته منتهی به اربعین که از روزهای نخستین محرم دگرگون می‌شود.

رفت‌وآمد‌ها رفته رفته بیشتر می‌شود و گوشه‌به‌گوشه خیابان‌های نزدیک به حرم سیدالشهدا(ع) موکب‌ها و مقرهای عزاداری و پذیرایی از زائرین برپا می‌شود؛ موکب‌هایی که پیر و جوان و زن و مرد در کنار یکدیگر در آنها مشغول کارند و با عشق به سید و سالار شهیدان برای پذیرایی از زائرین کار می‌کنند. معمولا موکب‌ها را چادری بزرگ تشکیل داده است که در چارچوبی فلزی و محکم در جای خود استوار شده‌اند. گازهای بزرگ برای طبخ نذری و دیگ‌ها و ملاقه‌هایی که در برابر هر موکب ردیف شده‌اند از صحنه‌هایی است که دیگر چشم‌ رهگذران به آن عادت می‌کند. از همان ابتدای خیابان‌های نزدیک به حرم می‌توان هیاهو و تکاپوی کارکنان هر موکب را تجربه کرد.

موکب‌ها اما با نزدیک شدن به اربعین حسینی بیشتر و بیشتر شده و فعالیتشان به نقطه اوج خود می‌رسد تا حدی که بیشتر فاصله نجف تا کربلا را که مسیر پیاده‌روی زائرین اربعین حسینی است پوشش می‌دهند. البته شاید کمتر کسی بداند که برخی از این موکب‌های بین نجف و کربلا در باقی ایام سال ماوا و پناهگاه خانواده‌هایی‌ است که در اثر حمله داعش و جنگ در عراق آواره شده و خانه و کاشانه خود را از دست داده‌اند. همین خانواده‌ها نیز در ایام عزاداری ‌ماه محرم و اربعین حسینی ازجمله گروه‌هایی هستند که به‌صورت جمعی و خانوادگی برای خدمت‌رسانی و کمک به زائرین پیاده سیدالشهدا دست به‌کار شده و زحمت می‌کشند. اما طی سال‌های اخیر بسیاری از ایرانی‌ها نیز در میان این موکب‌ها دیده می‌شوند؛ ایرانیانی که عشقشان به امام‌شهیدشان باعث شده تا از ایران امکانات لازم را به عراق برده و مکان‌هایی را برای راه‌اندازی‌ موکب‌های موقت یا دائمی تهیه کنند. این موکب‌ها معمولا در زمان اربعین از شلوغ‌ترین و پراستقبال‌ترین موکب‌های کربلا و مسیر نجف هستند؛ موکب‌هایی که عزاداری‌ها و سینه‌زنی‌هایشان در کربلا داغ‌تر از دیگر موکب‌هاست و حتی مراجعان عراقی زیادی را نیز به‌خود جذب کرده‌اند. معمولا دست‌اندرکاران این موکب‌ها برای آنکه بتوانند آنطور که بایسته و شایسته است به زائرین خدمت کنند از مدت‌ها قبل دست به‌کار شده و با خانواده‌هایشان در آنجا مستقر می‌شوند. تماشای حال و هوای این آدم‌ها تجربه ‌کم نظیری است.

اولین موکب ایرانی در تیر 1075

محسن آخوندزاده یکی از کسانی که سال‌هاست در این موکب‌ها تلاش می‌کند و مسئول هیئت خدام‌الحسین است. او درباره شکل‌گیری نخستین موکب ایرانی در مسیر نجف به کربلا می‌گوید: «هیئت خدام‌الحسین از سال90 شروع به‌کار کرد. ابتدا بحث مشارکت دانشجویان و سفر به عتبات عالیات در این هیئت مطرح بود. طی سال 91 نیز برای عزاداری اربعین حسینی، 1500 دانشجو را به کربلا اعزام کردیم. اما در همین سال بود که خلأ مکانی را احساس کردیم که اختصاصا به زائران ایرانی سرویس بدهد. از همان سال هدف ما این شد که بتوانیم موکبی را برای سال92 برپا کنیم. بعد از یک سال تلاش توانستیم برای برپایی نخستین موکب رسمی ایران مجوز بگیریم. اما متأسفانه با وجود تمام هماهنگی‌ها باز هم برخی نهادها از خروج وسایل ما ممانعت کردند و وسایل در مرز نگه‌داشته شد. اما با همت دوستان و مدد سیدالشهدا توانستیم بالاخره خرد‌خرد وسایل را از مرز عبود داده و نخستین موکب را در عمود 1075در سال 92 برقرار کنیم. » وی درباره حجم وسایلی که برای راه‌اندازی این موکب ایرانی تهیه و ارسال کرده بودند می‌گوید: «حول‌و‌حوش 10تریلی باربه مرز ایران و عراق فرستادیم و برا ی اینکه یک کار کامل انجام بدهیم چنین تدارک سنگینی را دیدیم. وگرنه در این مسیر موکب‌هایی نیز داریم که فقط به زوار چای می‌دهند اما موکب ما هم چایخانه 24ساعته داشت و هم آشپزخانه‌ای که 10هزار پرس غذا برای صبحانه و 8هزار پرس غذا برای نهار تدارک می‌دید.»

کلنا عباسک یا زینب (س)

آخوندزاده درباره تجربه نخستین حضورش در موکبی ایرانی در کربلا می‌گوید: «آن سال احساس می‌کردیم شدیدا جای یک نماد فرهنگی خالی است. برای همین یک سربند با شعار «کلنا عباسک یا زینب» را تهیه کردیم. چون آن سال دفاع از حرم حضرت زینب(س) بود. در نتیجه 400هزار عدد سربند تهیه کردیم. همچنین بحث حسینیه نیز مطرح بود برای برپایی نمازهای جماعت و عزاداری و همچنین گروه‌هایی را مهیا کردیم برای مباحث تبلیغی. با این محورها موکب ما در سال اول برگزار شد. عراقی‌ها خیلی استقبال کردند. آنها خوشحال بودند که ایرانی‌ها بالاخره به برپایی موکب‌ها ورود کردند. مردم ایرانی هم وقتی می‌دیدند که یکسری دوستان دانشجوی جوان این کار را کرده‌اند تحت‌تأثیر قرار می‌گرفتند. برای ما اتحاد ایران و عراق مهم بود و پرچم‌های 2کشور را کنار هم افراشته بودیم.» خادمان موکب‌ها بدون کمترین دستمزدی تنها برای عشق به سیدالشهدا، شبانه‌روز زحمت می‌کشند که این بخشی از فرهنگ اربعین شده است. مسئول هیئت خدام‌الحسین می‌گوید: «خادمان ما سال اول 120نفر بودند و با توجه به شرایط مکان ما که زمین برای خودمان نبود و فضای اسکان نداشتیم، فقط خدمات ارائه می‌کردیم. ایرانی‌ها تحت‌تأثیر بودند و پرچم‌های ایران را از ما می‌گرفتند به‌خصوص که تمام فضاها توسط دوستان دانشجوی هنر طراحی خاصی شده بوده و زوار جذب می‌شدند. این مجموعه زیرنظر بنیاد فرهنگی تولا فعالیت می‌کند. 2مجموعه دیگر هم هستند که یکی خدام‌العباس(ع) است که در شهر کربلا فعالیت می‌کند و از اول بحث اسکان زوار در شهر کربلا را دنبال کردند. ما 1500نفر را به کربلا بردیم و باید برایشان جایی را درنظر می‌گرفتیم که برای نخستین بار مدارس شهر کربلا را درنظر گرفتیم در نتیجه گروه‌های خدام‌العباس رفتند و مدارس را بازسازی و آماده کردند و ظرفیت‌ها افزایش یافت و اکنون تعداد زیادی از زائران در آنها اسکان می‌یابند. امسال نیز 5مدرسه را آماده کردیم و زوار را به‌صورت رایگان در آنها اسکان می‌دهیم.»

وقف برای امام زمان (عج)

سال 93 موکب خدام‌الحسین با همان اولویت‌های قبلی کارش را ادامه داد و از لحاظ کیفی و کمی ظرفیت را افزایش داد. تعداد خدام افزایش پیدا کرد و غرفه‌هایی برای کودک اضافه شد. در این غرفه، نماز و وضو را به کودکان آموزش می‌دادند و با نقاشی و بازی‌های کودکانه آنها را سرگرم می‌کردند. اما با همه این موفقیت‌ها نداشتن زمینی ثابت باعث ایجاد مشکلاتی شده بود. آخوندزاده می‌گوید: «بعد از پیدا کردن بانیان مختلف موفق شدیم یک زمین 20هزار متری را خریداری کنیم که وقف حضرت امام زمان(عج) شد و دوباره فعالیت‌های جهادی ما شروع شد و طی 2ماه گذشته 300نفر داوطلبانه رفتند و روی این زمین کارهای عمرانی انجام دادند و هر کس هم حداقل 20روز در کربلا مانده و کار کرده است. حالا 2هزار متر دیوار کشیده و سازه‌ای به مساحت 700مترمربع آماده شده که ظرفیت اسکان زوار را دارد. برای کودکان نیز 500متر فضا درنظر گرفتیم و یک حسینیه 1500متری درنظر داریم برای زیارت و نماز جماعت.»

سقفی از جنس پلاستیک

موکب‌های اربعین جایی است که خاطرات زیادی در آنها شکل می‌گیرد. مکان‌هایی سرشار از همکاری و همدلی و همراهی. آخوندزاده از خاطراتش نیز با ما می‌گوید: «سال گذشته حسینیه ما روباز بود و جای اسکان نداشتیم. از خاطرات جالب اینکه چون شب‌های آخر فضای اسکان در کل منطقه محدود شده بود زائرین خیلی درخواست داشتند که شب‌ها در همان حسینیه ما بمانند. ما هم به ناچار شب‌های آخر به مردم پتو می‌دادیم و در همان حسینیه بی‌سقف اسکان پیدا می‌کردند و جالب اینکه یک شب مانده به اربعین همه خواب بودند که ناگهان باران باریدن گرفت و ما مانده بودیم با این مهمانان چه کنیم؟ در نهایت ناچار شدیم روی همه زائرین پلاستیک بکشیم. نزدیک به 400نفر خواب بودند و ما یک رول بزرگ پلاستیک را روی همه کشیدیم. باران به‌شدت روی این پلاستیک می‌بارید و صدا می‌کرد و آب جمع می‌شد. اما این زائران اینقدر خسته بودند که اصلا متوجه نشدند صبح که بیدار شدند، دیدند که چقدر آب جمع شده است.»

سنگری از جنس گونی برنج!

وی در ادامه این خاطرات می‌گوید: «سال اول وقتی که بارهای ما در مرز مانده بود توانستیم یکی از ماشین‌ها را آزاد کنیم. نیروها در زمین بودند تا کارها عقب نیفتد. نخستین ماشین که رسید ماشین غذا بود و از شانس ما ماشین پتو نیز آخرین ماشینی بود که رسید. شب اول جایی برای خواب نبود و سرمای هوا هم وحشتناک بود. بچه‌ها از گونی‌های برنج به‌عنوان پتو استفاده کردند و وسط بیابان با کمک این گونی‌ها خوابیدند. حتی یک نفر گونی‌های 20کیلویی برنج را روی خودش انداخته بود و می‌گفت؛ سنگین است اما بهتر از سرما و باد است!»

این مسئول موکب در پایان از احساسش حین و بعد از خدمت‌رسانی به زائرین می‌گوید: «خودمان را خادم زائرین می‌دانیم. یکی از دوستان می‌گفت میلیون‌ها زائر توفیق زیارت دارند و اینکه به این زائران خدمت‌رسانی کنیم خود توفیق بزرگی است. در این مدت ارتباط‌ها و رفاقت‌هایی که شکل گرفته محکم‌تر شده و قشنگ‌ترین و زیباترین خاطرات عمر ما روزهایی است که در موکب خدمت می‌کنیم.»

رادیو اربعین افتتاح شد

رادیو اربعین از اواخر آبان‌ماه با حضور رئیس سازمان صداوسیما و معاون صدا افتتاح شد. معاونت صدا به مناسبت نزدیک شدن به اربعین حسینی و به قصد پوشش اخبار و اطلاعات مربوط به راهپیمایی بزرگ این روز، رادیو «اربعین» را راه‌اندازی کرد.علاقه‌مندان می‌توانند ‌ رادیو اربعین را از موج اف. ام ردیف 95.5 مگاهرتز و همچنین از طریق اپلیکشن تلفن همراه رادیو به آدرسiranseda.ir دریافت کنند.