به گزارش پارس، از برخی تهیه‌کنندگانی که فیلم‌شان در چند ماهه گذشته و خصوصا تابستان به نمایش درآمد، پرسید که آیا بازگشت سرمایه داشته‌اند؟

وقتی نمایش خانگی سود یک فیلم می‌شود

داریوش بابائیان تهیه‌کننده‌ی فیلم «مردن به وقت شهریور» درباره‌ی بازگشت سرمایه‌ی فیلمش معتقد است: تقریباً به سرمایه‌ی اولیه‌ی خود رسیده‌ایم و نمایش خانگی هم سود فیلم ما محسوب می‌شود.

او با بیان اینکه در شرایط فعلی اکران رسیدن به این موقعیت نوعی موفقیت محسوب می‌شود، درباره‌ی علت این توفیق به ایسنا مطرح کرد: با اینکه یک فیلم اجتماعی با موضوع نوجوانان مانند «مردن به وقت شهریور» در هفته‌های اول اکران گمنام است، ولی از آنجا که فیلم ما به دردهای جامعه و جوانان می‌پردازد و آنها را به خانواده‌ها گوشزد می‌کند، به مرور مخاطب خود را پیدا کرد و در بیشتر شهرها توانست اکران موفقی داشته باشد.

بابائیان در پاسخ به این پرسش که انتظار داشتید در بهترین حالت این فیلم چقدر بفروشد، پاسخ داد: این فیلم در حالت ایده‌آل باید سه میلیارد تومان در تهران و شهرستان‌ها می‌فروخت ولی به دلیل فاصله‌ی زمانی اندک با اکران فیلم «محمد رسول الله» نتوانست حتی به دو میلیارد برسد و خیلی جاها قربانی اکران آن فیلم شد.

او خاطرنشان کرد: بیشتر شهرهای ما یک سینما دارند، وقتی در آن یک سینما هم فیلمی خاص به مدت دو تا سه ماه اکران شود همه‌ی فیلم‌های دیگر نابود می‌شوند.

این تهیه‌کننده و پخش کننده‌ی سینما درباره‌ی گیشه‌ی تابستان سینمای ایران نیز معتقد است: فروش تابستان امسال به نسبت خوب و راضی کننده بوده و تا 80درصد توقعات را برآورده کرده است. اکران تابستان، اکرانی طلایی است که حتی بدترین فیلم‌ها در این فصل می‌توانند مخاطب داشته باشند. بنابراین شورای صنفی نمایش باید کاری کند که فیلم‌های ضعیف‌تر در تابستان اکران شوند. فیلم‌هایی مانند «نهنگ عنبر» و «شهر موش‌ها» در هر فصلی اکران شوند مخاطب را به سینما می‌کشند، پس نباید اکران تابستان را به این نوع فیلم‌ها داد، چراکه در این صورت نابودی‌ فیلم‌های معمولی‌تر حتمی است.

سرمایه‌ای که برنمی‌گردد و ضرر هم می‌کنند

منصور لشگری قوچانی، تهیه‌کننده‌ی «عصر یخبندان» نیز در پاسخ به این سؤال که آیا سرمایه‌ی اولیه‌ی فیلم از طریق اکران در سینما بازمی‌گردد یا خیر با صراحت می‌گوید: نه، برنمی‌گردد؛ کمی هم ضرر می‌کنیم.

او علت عدم توفیق فیلمش را چند عامل دانست و گفت: یکی عدم اعتماد به سینمای اجتماعی است؛ عامل دیگر بها ندادن وزارت ارشاد به سینمای مولد است و عامل سوم شورای صنفی نمایش است؛ شورای صنفی باید فیلم را بگونه‌ای اکران کند که مردم بتوانند ببینند. با توجه به تعداد سینمایی که به هر فیلم می‌دهند نمی‌شود گفت که فروش واقعی فیلم همین‌قدر بوده است.

این تهیه‌کننده‌ی سینما مدعی است «سیاست اکران در شورای صنفی اشتباه است» و اگر برنامه‌ریزی درستی باشد، نمایش یک فیلم در سینما باید پاسخگوی هزینه‌هایش باشد. اگر ما فیلمی بسازیم که چشم امیدش به تلویزیون و پخش ویدئویی باشد فیلم ما دیگر سینمایی نیست!

لشگری درباره‌ی میزان ضرر فیلمش توضیح داد با پخش فیلم در شبکه‌ی نمایش خانگی بخشی از این خسارت جبران می شود ولی باز من حدود 100 میلیون تومان ضرر خواهم کرد. بعلاوه این فیلم هم فیلمی نیست که تلوزیون آن را بخواهد؛ «وقتی یک معضل اجتماعی را مطرح می‌کنیم زیاد راغب نیستند فیلممان را بخرند.»

او معتقد است: ارشاد هم سینمای بی‌خاصیت را می‌خواهد و مدیران خوب سینمایی در شرایطی قرار گرفته‌اند که ترجیح می‌دهند فیلم‌های طنز یا فیلم‌های خنثی ساخته شود؛ اگر سازمان سینمایی می‌خواهد سینما را زنده کند، باید فیلم‌هایی که چرخ سینما را می‌چرخانند، نجات بدهد. چیزی که می‌تواند سینمای ما را نجات بدهد اعتماد به بخش خصوصی است که متأسفانه این اعتماد وجود ندارد.

این تهیه‌کننده درباره‌ی انتظارش از فروش فیلمش گفت: فکر می‌کردیم این فیلم در اکران بین سه تا سه و نیم میلیارد می‌فروشد و ما با پخش ویدئویی به یک سود منطقی می‌رسیم، اما فروش اکران فقط دو میلیارد و 100 میلیون تومان بوده است.

او درباره‌ی ارزیابی خود از فروش فیلم‌ها در تابستان امسال نیز مطرح کرد: نسبت به سال گذشته رونق داشتیم ولی این رونق به معنای موفقیت نیست؛ اگر سرمایه‌ی اولیه‌ی هر فیلم را با فروش آن مقایسه کنیم، می‌بینیم امسال فقط فیلم «نهنگ عنبر» به سود رسیده است و باقی فیلم‌ها همه ضرر کرده‌اند.

معدود فیلمی که سرمایه‌اش برگشت

علی سرتیپی تهیه‌کننده‌ی «نهنگ عنبر» هم معتقد است: این فیلم جزو معدود فیلم‌های امسال است که توانسته سرمایه‌ی اولیه‌ی خود را بازگرداند.

او علت موفقیت این فیلم را در خود فیلم دانست و یه ایسنا گفت: قصه‌ی جذاب، گروه بازیگران و خوش‌ساخت بودن فیلم باعث موفقیت آن شده است. «نهنگ عنبر» فیلمی است که توانسته با مردم ارتباط برقرار کند و برایشان نوستالژی به وجو بیاورد.

رونق سینما باید براساس مخاطب ارزیابی شود نه اعداد

از سوی دیگر مهدی کریمی تهیه‌کننده‌ی «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید»، درباره‌ی بازگشت سرمایه‌ی فیلم‌اش به ایسنا مطرح کرد: با توجه به محدودیتی که برای نمایش این فیلم در نظر گرفتند و حوزه‌ی هنری اکران آن را تحریم کرد، واضح است که این اتفاق نیفتاده است. وقتی من سینماهای حوزه‌ی هنری را نداشته باشم یعنی بیشتر سینماهای شهرستان‌ها را ندارم. اگر امکانات حداقلی موجود، منصفانه تقسیم می‌شد اینگونه نمی‌شد.

او نبود تبلیغات تلویزیونی و محیطی کافی و مناسب را هم از دیگر عوامل شکست فیلمش دانست و گفت: در این وضع، فیلم حداقل‌های لازم برای نمایش و عرضه‌ را که باید داشته باشد هم ندارد. سالن نمایش مال کسی است که درباره‌ی نمایش فیلم هم حکم می‌دهد. وقتی در شورای صنفی نمایش کسانی هستند که خودشان یا سازمانشان ذی‌نفع هستند، یعنی همانجا سر فیلم‌های دیگر بریده شده است.

کریمی درباره‌ی پیش‌بینی خود از فروش فیلمش توضیح داد: حداقل فروش فیلم را حدود سه میلیارد تومان می‌دیدیم اما الان با این رقم خیلی فاصله داریم. طبق آمار و ارقامی که آقایان اعلام می‌کنند، چند سینما در کشور داریم (مانند آزادی و کورش و هویزه) که 70-80 درصد فروش فیلم‌ها را تأمین می‌کنند. وقتی شما در آن چند سالن نمایش نداشته باشید یعنی درصد کلانی از درآمد خود را از دست می‌دهید. بنابراین با یک حساب سرانگشتی می‌توان حدس زد که فروش این فیلم می‌توانست چقدر باشد و نشد.

این تهیه‌کننده‌ی سینما درباره‌ی رونق گیشه‌ی سینماها مطرح کرد: با توجه به ارقام موجود می‌توان دل خوش کرد و گفت رونق وجود دارد. اما فروش واقعی زمانی است که مردم جلوی سینماها صف بکشند و فیلم به سانس فوق‌العاده برسد. رونق سینما باید بر اساس مخاطب ارزیابی شود نه اعداد؛ اعداد چند برابر سال‌های قبل شده‌اند درحالی‌که بلیت سینما زمانی 300 تومان بوده و حالا شده 8000 تومان! بعلاوه این درآمد باید در چرخه‌ی سینما دیده شود؛ اگر رونقی هست پس چرا وضع این است؟!

کریمی گفت: برخی اظهار نظرها در حوزه‌ی آمار فریبکارانه است. ما در این سال‌ها از نظر میزان تماشاگر هرگز نتوانسته‌ایم مثل گذشته عمل کنیم. آنهایی که با این ارقام راضی می‌شوند خوشحال باشند، ولی باید دید چند فیلم بواسطه‌ی این فروش "پررونق" ساخته خواهد شد؟!

شرایط اکران غیرطبیعی است

علیرضا رئیسیان تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «دوران عاشقی»، شرایط اکران را غیر طبیعی دانست و در ارزیابی فروش فیلمش به ایسنا گفت: ارزشیابی موفقیت یک فیلم، تابع شرایط اکران است. تا زمانی که فیلم «محمد رسول الله» اکران نشده بود وضع فیلم ما فوق‌العاده بود و تمام رکوردهای فیلم‌های غیرکمدی پس از انقلاب دست ما بود. اما وقتی آن فیلم آمد تمام معادلات اکران را برهم زد.

او درباره‌ی بازگشت سرمایه‌ی اولیه‌ی فیلمش هم معتقد است: ما به پول خودمان خواهیم رسید؛ البته نه از طریق اکران در سینما، بلکه با پخش ویدئویی. در شرایط طبیعی فیلمی مثل «دوران عاشقی» باید به سوددهی می‌رسید ولی در شرایط استثنائی اکران در سینمای ما هیچ فیلمی تابع قواعد عرضه و تقاضا نیست. در سینمای ما شرایط اکران تابع فیلم‌های زورمند و فیلم‌هایی است که نهادهای رسمی پشت آنهاست و شورای صنفی هم به دلیل فشارهای بالادستی عملاً نمی‌تواند عدالت را محقق کند.

او امیدوار است با ادامه‌ی اکران فیلمش و پس از آن با فروش حق پخش ویدئویی، درآمد فیلم با سرمایه‌گذاری اولیه‌ی آن برابر شود.

این کارگردان گفت: «اگر شرایط اکران طبیعی بود، سرمایه‌ی اولیه‌ی فیلم با درآمد حاصل از اکران برمی‌گشت و باقی درآمدهای فیلم (نظیر حق پخش ویدئویی، اکران خارجی و نمایش تلویزیونی و...) سود محسوب می شد، که نگذاشتند.

کارگردان «ایستگاه متروک» در پاسخ به این سؤال که آیا فیلم «دوران عاشقی» اساساً در طول اکران می‌توانست سرمایه‌ی خود را بازگرداند، پاسخ داد: در هشت هفته‌ای که طبق قانون شورای صنفی هر فیلم اکران می‌شود، خیر. اما اگر در مقابل فشارهایی که به فیلم ما آوردند، مانند دیگر فیلم‌های دیگر حمایت فرهنگی هم کنند، فیلم می‌تواند سرمایه‌ی خود را بازگرداند.

رئیسیان این حالت را ایده‌آل دانست و گفت: اگر ما در طول اکران با سرمایه‌گذاری‌ای که یک سال پیش کردیم، مساوی می‌شدیم –که 90درصد فیلم‌ها اصلاً به آن حالت هم نمی‌رسند!- ایده‌آل بود و حق پخش ویدئویی هم سود ما محسوب می‌شد.

این کارگردان سینما درباره‌ی ارزیابی خود از گیشه‌ی تابستانی سینماها هم معتقد است: ارزیابی این موضوع کمی مشکل است چون اکران فیلم «محمد رسول الله» شرایط خاصی را ایجاد کرد. اما بدون در نظرگرفتن آن و در شرایط طبیعی تابستان امسال در مجموع اندکی بهتر از سال گذشته بود. البته باید در نظر داشت که این ارزیابی در مقایسه با فروش سال گذشته است. اگر بخواهیم تابستان امسال را مجزا ارزیابی کنیم این میزان فروش اصلاً قابل پذیرش نیست. چراکه اگر بخواهیم سود را وارد معادلات کنیم، یک فیلم می‌باید بیشتر از یک میلیون نفر بیننده داشته باشد تا بتواند به سوددهی در اکران برسد اما فیلم‌های ما در بهترین حالت هم به این میزان بیننده دست پیدا نمی‌کنند.