مژدهاي دل که مسيحا نفسي ميآيد
بازخواني آداب انتظار در نگاه و کلام بزرگان/ مهم تر از دعاي فرج/خود را در محضر آقا بدانيم
اين مجموعه امسال هم با برپايي جشني باشکوه و مردمي در قالب فعاليت هاي متنوع و جذاب، نقش موثري در عوض کردنِ حال و هواي اين روزهاي شهر دارد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- آذرصدارت - هرسال نيمه شعبان، هم غم دارد، هم شادي. شاديم که در جشنِ ميلاد آقا و مولا و صاحبمان، زنده ايم و حضور داريم و به قدرِ وسع مان، شريکيم و غمگينيم چون گرد و غبار فاصله و فراموشي، مانع درک حضورِ پررنگ و دائم و هميشگيِ آن حضرت در دنيا و زندگي مان مي شود. حسِ تنهايي و دورافتادگي آزارمان مي دهد، غافل از اين که «درد نيست، وگرنه طبيب هست». هر سال، حوالي نيمه شعبان ميلاد منجي بشريت سعي مي کنيم با برگزاري جشن هاي مذهبي، برنامه هاي شاد جمعي، احيا و توسل و دورهمي هاي معنوي، فرهنگِ انتظار و وظايف خودمان و دور و بري هايمان را در اين سال هاي دشوارِ انتظار يادآور شويم؛ ان شاءا... که تاثير اين تذکر و يادآوري، در تمام طول سال، تا نيمه شعبانِ بعدي در ظاهر و باطن و سبک زندگي و لحظه لحظه هايمان زنده و جاري باشد. پرونده امروز، نگاهي دارد به آداب انتظار و جشن هاي مردميِ نيمه شعبان که گام هاي کوچک اما موثري در مسير تبيين بايد و نبايدهاي انتظار است. نذرهايتان قبول، سعي تان ماجور، عيدتان مبارک و شادي تان مستدام. با ما همراه باشيد.
بازخواني آداب انتظار در نگاه و کلام بزرگان
در انتظار مولاي خود هستيم، انتظاري که بايد فعالانه باشد. در راه اين که راه و رسم انتظار چه بايد باشد. مي توانيم به کلام بزرگان مراجعه کنيم، تا بدانيم انتظار فقط محدود به نيمه شعبان نيست، انتظار بايد در تمام سال در وجود ما، رفتار ما و انديشه ما باشد، وظيفه ما اين نيست که مدام نشانه شناسي و زمان ظهور را پيش بيني کنيم، که اگر چنين چيزي ممکن باشد بزرگان بر ما اولي هستند، وظيفه ما اين است که بدانيم در راه انتظار چه بايد کرد؟ بزرگان چه توصيه هايي دارند و... حضرت آيت ا... بهجت درباره وظايف منتظر بياناتي دارند که بخشي از آن را تقديم مي کنيم:
مهم تر از دعاي فرج
مهم تر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي (عج)، دعا براي بقاي ايمان و ثبات قدم در عقيده و انکار نکردن حضرت تا ظهور اوست.
اثر عمل به يقينيات
اگر به قطعيات و يقينيات دين عمل کنيم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پي مي بريم که از کدام يک از کارهايي که کرده ايم قطعا حضرت امام زمان (عج) راضي است و از چه کارهايمان قطعا ناراضي است.
برگرفته از کتاب «جرعه وصال»، ص ۲۳ تا ۳۰
خود را در محضر آقا بدانيم
«چنانچه در اتاقي دربسته باشيم و بدانيم که قدرت بزرگي پشت در ايستاده و سخنان ما عليه يا لَه خود را مي شنود و ضبط مي نمايد و به موقع عليه ما به اجرا مي گذارد، چقدر حال ما فرق مي کند و مواظب سخنان خود مي شويم، با اين که آن ها را نمي بينيم، ولي علم داريم و مي دانيم که پشت در هستند؟ پس چرا حال ما نسبت به امام زمان(عج) چنين نيست در انجام آنچه بر له يا عليه اوست؟ لازم نيست که انسان در پي اين باشد که به خدمت حضرت ولي عصر(عج) تشرف حاصل کند، بلکه شايد خواندن دو رکعت نماز توسل به ائمه براي او بهتر از تشرف باشد. زيرا آن حضرت مي بيند و مي شنود.»
کتاب «در محضر بهجت»، جلد ۲، صفحه ۲۵
شيعه دين حرکت و زندگي است
از علامه طباطبايي درباره راه رسيدن به امام زمان(عج) سوال شد؛ ايشان فرمودند:«امام زمان(عج) خود فرموده است: شما خوب باشيد، ما خودمان شما را پيدا مي کنيم.»
حضرت علامه در جاي ديگري فرمودند: سينيور هانري کربن استاد شيعه شناس دانشگاه سوربن، معتقد بود که در ميان تمام مذاهب عالم، فقط مذهب شيعه است که مذهبي پويا و متحرک و زنده است... شيعه دين حرکت و زندگي است؛ چون معتقد است که حتما بايد امام و رهبر امت زنده باشد و تکامل انسان فقط با وصول به مقام مقدس او حاصل مي شود و لذا براي اين منظور از هيچ حرکت و پويايي و عشق دريغ نمي کند...
برگرفته از کتاب «حکمت زلال» -صفحات ۵۹ و ۶۲
معناي انتظار فرج
استاد انصاريان هم فرمود: «انتظار فرج؛ يعني عقيده به خدا و انبيا داشتن و به مرحله عمل در آوردن اين عقيده، تا نتيجه حاصل شود؛ نه به معناي اين که دستت را بلند کني و بگويي: «عجل علي ظهورک يا صاحب الزمان» ما انتظار داريم حضرت بيايد و حضرت هم وقتي آمد، از تو انتظار دارد که رفتار، اخلاق و زندگي ات مورد رضايتش باشد. کسي که مي گويد: من منتظر امام زمان(عج) هستم، گره هاي زيادي را بايد تا رسيدن امام باز کند، والا اين که انتظار فرج تنها به آرزو و خيال باشد، دروغ است.»
«شيخ حسين»، صفحه 110
بچههاي انتظار!
جشن هاي مردمي، جزء جدانشدني و البته شيرين و مفرحِ اعياد مذهبي، به خصوص اعياد شعبانيه و ولادت آقا امام زمان(عج) است. خاطرات همه مان از نيمه شعبان، مملو از تصاوير ريسه ها و چراغ هاي رنگي، پرچم هاي بزرگ و رنگارنگ، سيني هاي چاي و شربت صلواتي، مداحي و برنامه هاي مفرح و توزيع آش و شله زردهاي نذري است. برنامه هاي خودجوشي که هر سال، شبيه باراني از شعر و نور، شهر خاکستري و ساکنان خواب زده اش را، رنگي و زنده و بيدار مي کند. با ما همراه باشيد تا با هم سري بزنيم به دو برنامه متنوع به مناسبت عيد نيمه شعبان.
در يکي از پارک هاي کوچک خيابان وکيلآباد، تعدادي نوجوانِ خوش فکر و خوش ذوق و پرتلاش، قرار است با حمايت بزرگ ترها و بسيج منطقه، يک دهه، ولادتِ حضرت صاحب الزمان(عج) را جشن بگيرند. يک حرکتِ خودجوش با برنامه هاي ساده و جمع و جور اما دلنشين. بچه هايي که با مسئوليت پذيري و تقسيم مسئوليت هايي مثلِ تدارکات، انتظامات و مسئول غرفه، از صبح تا حواليِ شب، به اجراي ايده هايشان مي پردازند و با نظمِ جالبي پيگير شرکت حاضران در برنامه ها هستند. اين بچه ها با اجراي طرح جذابي به نام «انتظار در زندگي من»، در قالبِ ايجاد غرفه هايي که با ايده هايي کودکانه، سعي دارد سبک و نحوه زندگي در حال و هواي انتظار براي ظهور حضرت صاحب را به تصوير بکشد، توانسته اند عده زيادي از هم محله اي ها و همسايه هاي کنجکاو را به شرکت در برنامه هايشان وادارند. غرفه هاي کوچکي که با داربست و برزنت برپا شده، با پارچه ها و تابلوهاي رنگارنگ تزيين شده است و هر کدام به برنامه خاصي اختصاص دارد.
*يکي از غرفهها، غرفه اي براي آشنايي بيشتر بچه ها با هم، رد و بدل کردن اسم و شماره ها و اسم نويسي براي برنامه ها و مسابقاتي است که قرار است در طول اين روزها، برگزار شود. اينجا بچه ها براي هم از توانايي شان در پرش طول و دوي استقامت و دريبل زدن و حبس نفس زير آب موقع شنا، کُري مي خوانند.
*غرفه بعد، غرفه پخش فيلم و نماهنگ و موزيک است. با تاريک شدنِ هوا، صندلي هاي پلاستيکي را به رديف مي چينند، ويدئو پروژکتور را راه مي اندازند و بچه ها، محوِ صدا و تصويرِ پرده نمايش مي شوند. فرهاد، مسئول اين غرفه، عاشق کاراکتر «جناب خان» است و دوست دارد يک مجموعه عروسکي با حضور جناب خان براي بچه ها نمايش دهد.
*غرفه ديگر، غرفه رنگ و طرح و نقاشي است. بچه ها با استفاده از کاغذ و مدادرنگي هاي موجود، نقاشي مي کشند و هر روز به بهترين نقاشي جايزه داده مي شود. مسئول اين غرفه مهرداد و علي هستند که با تعصب از نقاشي ها مراقبت مي کنند و کلي خواهش مي کنم تا بالاخره اجازه عکاسي مي دهند.
*غرفه بعدي، غرفه سبک زندگي است که قرار است از همين الان، به بچه ها، نجابت، سادگي، قناعت،صرفه جويي و مناعت طبع را ياد بدهد. اينجا، پاتوقِ دختربچه هاست.
اينجا بچه ها با نظارتِ بزرگ ترها، ده روزِ تمام با ياد و عشقِ امام زمان(عج) مشغولند و با همسن و سال هايشان سر و کله مي زنند و بساطِ شربت خنک و بستني ميوه اي و خنده و شادي، جورِ جور است. يک جشنِ بانشاط به مناسبت ولادت يکي از بهترين هاي خلقت.
يک جشنِ باشکوه و شيرين در خيمهالانتظار
حدود شانزده سال است که گروهي از عاشقان و ارادتمندانِ حضرت صاحب الزمان(عج) در خيابان مطهري شمالي مشهد (چهارراه عين قضاة)، به شکل خودجوش و مردمي، يک دهه از سال را به مناسبت ولادتِ حضرتش جشن مي گيرند و شادي شان را با بقيه شريک مي شوند و چه سال هاي دور که هيئتِ کوچک و گمنامي بودند و چه اين سال ها که تشکيلاتشان شناخته و فعاليتشان، گسترده شده است، با ايده هايي خلاقانه، سعي کرده اند برنامه هايي متفاوت داشته باشند و يک کار فرهنگي و مذهبيِ مطالعه شده انجام دهند. شايد نام «خيمةالانتظار» برايتان آشنا باشد و حتي اگر در برنامه هاي اين مجموعه شرکت نکرده باشيد، گذري، به قدر يک شربتِ خنک، نمک گير اين مجموعه منتسب به اهل بيت(ع) شده باشيد. اين مجموعه امسال هم با برپايي جشني باشکوه و مردمي در قالب فعاليت هاي متنوع و جذاب، نقش موثري در عوض کردنِ حال و هواي اين روزهاي شهر دارد.
*غرفه عرضه و فروش کتاب و محصولات فرهنگي، توسط دو برادر خوش اخلاق و خنده رو به نام هاي محمدحسن و محمدحسين اداره مي شود. محمدحسين برايمان مي گويد که هر سال، بدون هيچ چشمداشتي و به عشق امام زمان(عج)، ده روز از ده صبح تا آخرهاي شب در اين غرفه وقت مي گذارد، کتاب ها و محصولات را به شکلِ اماني از ناشران و فروشگاه ها تحويل مي گيرد و با تخفيف هشتاد درصد براي تشکل هاي فرهنگي و پنجاه درصد براي هم محله اي ها، مي فروشد.
*فضاي شهربازي مهدوي کودکان، يک فضاي شاد و مفرح و متنوع است که با تدارک برنامه هاي جذاب و هيجان انگيز، بچه هاي مشتاقِ بسياري را جذب مي کند. اين فضا که با يک وروديِ خوش آب و رنگ، شبيه جنگل شروع مي شود و با راهروهاي پيچ در پيچ که قرار است راه و بيراهه هاي زندگي را به بچه ياد بدهد و تونل هاي تنگ و باريک که مي خواهد صبر و تلاش را براي کودک معني کند ادامه مي يابد، به سالني با حضور عموهاي روحاني و به سرپرستي حاج آقا داوري و اجراي برنامه هاي شاد در قالب شعر و بازي و قصه و کاردستي، ختم مي شود.
*در هواي گرمِ بعدازظهرِ خرداد، محمدمهدي در لباس خروس و ناصر در نقشِ خرگوش، خيس و عرق ريزان، بچه ها را سرگرم مي کنند. مي پرسم: «گرمتون نيست؟»، مي خندند و ميگويند: «به خاطر امام زمان(عج) تحمل مي کنيم!»
*در فضاي اصلي جشن، همان جا که هر شب برنامه سخنراني و مداحي و گفت و گو برپاست، برنامه بسيار جذابي اجرا مي شود. يک گروه هشتادنفره به سرپرستي و کارگردانيِ آقاي آخوندي، مدير هيئت، تئاتري چند پرده اي اجرا مي کنند به نام «ساعتِ دوازده». ساعت دوازده، با دکوري خلاقانه و گيرا، به نمايش روزمرگي ها و گرفتاري هاي تمام نشدنيِ اين روزها که از شش صبح تا دوازده شبمان را پر کرده و زماني براي ياد کردن از امام زمان(عج) باقي نگذاشته، مي پردازد. ضمن اين که اشاره ظريفي هم به جايگاهِ مهديِ موعود که دوازدهمين امام ما شيعيان است، دارد.
اينجا هم مثل بقيه جشن هاي مردمي شهر و کشور، بازار توزيع چاي و شيريني و شکلات و شربت داغ است و آدم ها، شاد و سرحال، مشغول روبوسي و احوالپرسي و تبريک و شاد باشند.
ارسال نظر