به گزار ش پارس به نقل از فارس،مراسم تشییع پیکر عباس کی‌منش مشهور به مشفق کاشانی صبح امروز برگزار شد.

*علا: تأکید رهبر انقلاب بر غزل‌های استاد قابل توجه بود

افشین علا که اجرای این مراسم را بر عهده داشت گفت: امروز روز میلاد استاد ما است ما در شب آخر عمر ایشان به چشم دیدیم که آنچه سراغ ایشان آمد مرگ نبود بلکه تولد وی بود. مرحوم مشفق بعد از خواندن قطعه شعری سر روی کاغذ گذاشت و در حالی که نشسته بود ایستاده رفت. من به ایشان گفتم استاد ادامه دهید ولی ایشان دیگر سر بلند نکرد.

وی افزود: استاد مشفق غیر از تسلط بر قلل رفیع شعر فارسی به فتوت و مردانگی نیز شناخته می‌شود. استاد مشفق مصداق عبارت «عاش سعیدا و مات سعیدا»‌ بود ما کوچک‌ترها تاب فراغ این بزرگ را نداریم چه رسد به دوستانی که دور وی حلقه زده بودند و نزدیک‌تر بودند. وی سایه‌اش ۳۰ سال بر سر اعضای انجمن شاعران بود و جای خالی ایشان در انجمن شاعران پر نخواهد شد.

علا اضافه کرد:‌خانه استاد مشفق در خیابان ظفر به واقع خانه شاعران بود و مانند خانه‌ای بود که بر در آن نوشته «هر که آمد نانش دهید و از ایمانش نپرسید»، استاد عاشقانه در جمع شاگردان حاضر می‌شدند و عصازنان در جلسات حاضر می‌شدند و از آن مسئولان نبودند که در خانه بنشیند و امر و نهی کند این مرحوم معتقد بود انجمن شاعران بوی قیصر و سید حسن را می‌دهد.

وی در ادامه گفت: رهبر انقلاب در تجلیل از ایشان و عظمت و اسلوب کار استاد سخن گفته‌اند و تأکید رهبر انقلاب بر طرز بشکوه غزل‌های استاد قابل توجه بود. مرحوم مشفق گوهری بی‌همتا بود.

*مرادخانی: مشفق مظهر بردباری و مهربانی بود

در ادامه این مراسم علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از قرائت پیام وزیر ارشاد به مناسبت درگذشت این استاد شعر فارسی گفت: بیش از ۳۰ سال در فعالیت‌های فرهنگی در خدمت ایشان بودیم و از سال ۶۹ به صورت مستقیم در شورای شعر ارشاد از محضر وی فیض بردیم. بعد از مرحوم اوستا و مرحوم ستوده وی مسئول شورای شعر ارشاد تا این اواخر بود.

وی افزود: استاد مشفق مظهر بردباری و مهربانی بود و اگر گره‌ای در کار بود به ایشان رجوع می‌کردیم تا گره‌گشایی کند.

باقری: استاد تعلق دسته‌ای و جناحی نداشت

ساعد باقری از اعضای انجمن شاعران ایران در ادامه این مراسم گفت: کسر محبت مشفق بسیار گسترده بود (در حالی که اشک می‌ریخت) و کاش می‌مردم و نمی‌دیدم و کاش بودید و می‌دیدید و اتفاقی که در کتاب‌ها وجود دارد را در شب آخر عمر مرحوم مشفق دیدم و به حسین اسرافیلی عزیز می‌گفتم که اگر تو نیز آن حالت استاد در لحظات آخر را می‌دیدی این طور بی‌تابی نمی‌کردی و به آرامش استاد آرامش می‌گرفتی.

وی افزود: هر کس آن طور می‌میرد که زندگی کرده است انشاالله این مرگ آسان قدم اولی برای بهره‌مندی از آسانی‌های ملکوت است. استاد تعلق دسته‌ای و جناحی نداشت و می‌خواست نشان دهد که چگونه می‌توان با مهر و شفقت زیست. برای خودم آرزوی مرگی چنین می‌کنم و آرزو می‌کنم که پرچم مهربانی و یکدستی را هر کس به اندازه خودش بر دوش کشد و هر کدام به اندازه خود قدمی در این راه برداریم.

*مسجدجامعی: مشفق می‌خواست جریان‌های جدید موسیقی وارد میدان شود

احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران در ادامه این مراسم گفت: مشفق کاشانی تخلص به جایی برایش انتخاب شده بود و وی نماد شعر، مهربانی، اسلام، ایران و انقلاب اسلامی بود مجموع این ویژگی‌ها موجب شد که در زندگی شاعرانه زیست کند و شاعرانه هم جان به جانان تسلیم کند. در نخستین نوشته‌ای که در اثر نوشته از سهراب سپهری با عنوان شاعر جوان یاد می‌کند در حالی که اولین مجموعه شعر خود را در ۲۰ منتشر کرده است. ویژگی معلمی و شاگردی ایشان همیشه برجسته بود و در شب آخر عمرش در کنار شاگردانش بود.

وی افزود: استاد در خانه شاعران در جمع شاعران و در حال خواندن شعر دار فانی را وداع گفت. بخش دیگر فعالیت استاد شعر و موسیقی بود و از قدیم در برنامه گل‌ها شاهد بودیم که شعرهای استاد خوانده می‌شد سال‌های بعد از آن هم در ارشاد و صدا و سیما مسئولیت شعر و موسیقی را بر عهده داشتند در سال‌هایی که مسئولیتی در ارشاد داشتم ایشان زمینه‌های بروز استعدادهای جوان را فراهم می‌کرد.

مسجد جامعی ادامه داد و گفت: سعی وی این بود که جریان‌های جدید موسیقی وارد میدان شود و با تدبیری جمعی که شعر آن را مشفق ادامه می‌کرد شاهد زبان جدیدی از شعر همراه با موسیقی بودیم که در میان جوانان با استقبال روبرو شد و موسیقی ایرانی به جایگاه خاصی رسید و این ثمره تلاش استاد بود. استاد مشفق در کنار استاد نوری و استاد گنجه‌ای موجب شکل‌گیری این مجموعه جدید در موسیقی ایرانی شده و باب جدیدی برای جوانان باز کرده است.

در ادامه مراسم تشییع پیکر مرحوم مشفق کاشانی از عبدالحسین مختاباد دعوت شد تا قطعاتی از اشعار استاد مشفق را برای حاضرین بخواند که قبل از وی جوانی از علاقمندان به مشفق روی یک ارتفاع ایستاد و قطعه شعری را با آواز برای حاضران خواند. مختاباد پس از آن گفت: دقیقا سه دهه است که با مشفق آشنا هستم که آن زمان دانشجویی بودم و وارد صدا و سیما شده بودم. مشفق منبع صفا و لطف بود و نگاه پدرانه وی را فراموش نمی‌کنم تا فرهنگ ایرانی زنده است مشفق زنده است. من دو آلبوم خود را با استفاده از اشعار مشفق منتشر کردم.

سیدعلی موسوی گرمارودی در ادامه این مراسم گفت: در مورد شعر مشفق یک بحث فنی مفصلی در آغاز یکی از کتاب‌های شعرش انجام داده‌ام باید خدمت یکایک عزیزان حاضر تسلیت عرض کنم ما شاگرد مشفق بودیم و آن وجود عزیز که تخلص شعری‌اش بسیار با مسما بود از میان ما رفت.

وی در ادامه گفت: از اخلاق و بزرگواری وی می‌توانم به خاطره‌ای اشاره کنم که در سفری که با ایشان همسفر بودم ایشان قصیده بلندی با ردیف آفتاب برای من سروده بود که من را در مقام شاگرد بسیار خجالت‌‌زده کرد. به جرات می‌توان گفت که مشفق یکی از ۴ غزل‌سرای بزرگ نئوکلاسیک معاصر در کشور است.

در ادامه فرماندار کاشان ضمن عرض تسلیت از طرف مردم کاشان به جامعه ادبی و خانواده مرحوم مشفق گفت:‌استاد مشفق در غزل سرآمد بودند و شعر ایشان در راستای اهداف انقلاب و اسلام بود و علاوه بر این در اخلاق نیز دارای برجستگی‌های بسیاری بودند و به خاطر این است که وی فرزند دارالمومنین ایران یعنی کاشان بود و فرزند محتشم کاشانی بود.

کی‌منش فرزند مرحوم مشفق از همه حاضران در این مراسم تشکر کرد و گفت: حضور شما در این مراسم موجب تسلی خاطر خانواده ما گردید.

در انتهای این مراسم علی انسانی گفت: اولین اثر این بزرگ مرد تضمین به شعر محتشم بود و ما شاگرد ایشان بودیم. وی سپس ابیاتی از صائب را برای حضار با نوای حزن‌آلود خواند و روضه‌ای از اتفاقات کربلا را روضه‌خوانی کرد.

از حواشی جالب توجه این مراسم این بود که پس از حضور احمد مسجدجامعی در محوطه تالار وحدت در کنار مجسمه‌ای از رودکی ایستاد و اقدام به تهیه عکس یادگاری با برخی افراد کرد.

در این مراسم غلامعلی حداد عادل، سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد، محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، احمد مسجد جامعی، حجت‌الاسلام سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، حجت‌الاسلام حشمتی معاون قرآن و عترت وزارت ارشاد، سیدعلی موسوی گرمارودی، یاور همدانی، حمید سبزواری، اسماعیل امینی، رضا اسماعیلی، عبدالجبار کاکائی، حجت‌الاسلام زائری، سعید بیابانکی، حسین اسرافیلی، افشین علا، مصطفی رحماندوست، بهرام حصیری (خواننده)‌، سهیل محمودی، محمدعلی بهمنی، عبدالحسین مختاباد، مصطفی محدثی خراسانی، سید احمد نادمی، سیداکبر میرجعفری، ساعد باقری، محمد گلریز، علیرضا قزوه، عباسعلی براتی‌پور، فاطمه راکعی، محمدعلی ابطحی، امین‌الله رشیدی (خواننده)‌،‌محمود دست‌پیش، عبدالرحیم سعیدی راد، حسین آهی، علی انسانی، علی داوودی، موسی بیدج، محمود حبیبی کسبی، رضا امیرخانی، محمدعلی گودینی، حجت‌الاسلام سیدعبدالله حسینی، علی محمد مودب، میلاد عرفان‌پور، رضا احسان‌پور، ناصر فیض و جمعی از شاگردان و خانواده مرحوم کی‌منش حضور داشتند.

نظر رهبر انقلاب درباره «مشفق کاشانی»/ روزهای عزیمت به جبهه

مشفق کاشانی مرداد ۱۳۰۴ در کاشان به دنیا آمد. وی در دوره دبیرستان و بعدها نیز در اداره فرهنگ کاشان با برخی شعرای آن زمان از جمله سهراب سپهری دوستی و همکار بود. شعرهای این افراد در روزنامه‌های آن زمان کاشان به چاپ می‌رسید و محتوای آنها بیشتر انتقاد از سرمایه‌دارانی بود که کارگران فرش را استثمار می‌کردند. مشفق با اتمام تحصیلات به استخدام اداره فرهنگ کاشان درآمد و همزمان به تحصیل نیز پرداخت.

مشفق در سال ۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل در رشته بودجه و حسابداری راهی تهران شد. حضور در پایتخت در آن ‌سال‌ها موجب توجه مشفق به مباحث سیاسی و اجتماعی شد. مشفق کاشانی موفق شد در سال ۱۳۴۰ از دانشکده علوم اداری دانشکده حقوق در مقطع کارشناسی ارشد فارغ التحصیل شد و در نهایت در سال ۱۳۵۸ نیز بازنشسته شد.

وی به همراهی برخی شعرای دیگر از جمله مرحوم مهرداد اوستا، مرحوم طاهره صفارزاده، علی گرماررودی از جمله چهره‌های برجسته‌ شعر بودند که با حرکت مردم به رهبری امام خمینی(ره) همراهی و آن را تایید کردند. به همین جهت از بسیاری از مجامع روشنفکری بایکوت شدند.

مشفق کاشانی با شروع جنگ تحمیلی بارها و بارها همراه تعداد دیگری از شاعران در جبهه‌ها حاضر شده و برای رزمندگان شعرخوانی کرد. وی از آن زمان تاکنون در شورای عالی شعر وزارت ارشاد به فعالیت مشغول است. مشفق همچنین در دومین مراسم همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهره ماندگار رشته ادبیات مورد تقدیر قرار گرفت.

رهبر معظم انقلاب در خصوص مشفق و اشعارش عقیده دارند: علاوه بر جنبه‌ شعری محض، دو خصوصیّت دیگر هم در آقای مشفق هست که قابل توجّه است: یکی اینکه شعر ایشان در خدمت هدف‌های دینی و هدف‌های انقلابی. از اوّل انقلاب شعر ایشان، چه شعر مذهبی و به اصطلاح شعر آئینی‌ و چه شعرهایی که درباره‌ مسائل انقلاب گفتند، همه‌ مفید و اثرگذار است. وقتی که دشمن و بعضی از دوست‌های نادان سعی می‌کنند فضاها را تیره و تار جلوه بدهند، می‌گوید اگر هوش و گوشی وجود دارد، اینجا پنجره‌ها باز است. نکته‌ دوّم شخصیّت ایشان است. انسان محترم و آراسته به اخلاق خوب محسوب می‌شوند. ما در طول این حدود سی وچند سال که با ایشان آشنا هستیم، همیشه این رفتار را از ایشان ملاحظه کردیم. ایشان را، آقای حمید را - این پیش‌کِسوتهای شعر معاصر را- بایستی ارجمند داشت و عزیز داشت.

از مشفق تاکنون کتاب‌های زیادی منتشر شده است. «بهار سرخ سرود»، «هفت بند التهاب»، «نقشبندان غزل»، «انوار ۱۵خرداد»، «خلوت انس» و «مجموعه شعر جنگ» از جمله این کتاب‌ها هستند.