آموزش ماهیگیری در دروازه غار
گشتی در نخستین بوستان مهارت کشور در منطقه دروازه غار تهران
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی سقطچی- خاکسفید که به خاک سیاه نشست، معتادان و موادفروشهای آنجا راهشان را کشیدند به یک محله دیگر؛ جایی در جنوب تهران؛ دروازهغار.
دروازهغار، پیش از آن هم استعدادش را داشت. پیش از آن هم میشد جابهجا در کوچههایش سرنگ پیدا کرد و پایپ. این همان تصویر غالبی است که در ذهن بسیاری از ما درمورد جایی مانند دروازهغار وجود دارد؛ جایی که حتی نامش هم ترسناک است؛ جایی که حالا مدتی است در گوشهای از آن، اتفاق دیگری دارد میافتد. آدمهای زیادی آستینهایشان را بالا زدهاند تا بتوانند این محله را از هرچه ناپاکی و آلودگی پاک کنند. آستینهایشان را بالا زدهاند تا به کودکان این محله کمک کنند تا فردا، راهشان را از میان بیراههها پیدا کنند. آنجا به کسی ماهی نمیدهند، ماهیگیری یاد میدهند؛ مهارتآموزی میکنند برای کار پیداکردن و خوب کار کردن. از متروی شوش که بیرون میآیی، کافی است سراغ بوستان بهاران را بگیری. دستی تو را به سمت شرق هدایت میکند و نشانی 2 ایستگاه بعدتر را میدهد. پیاده که بروی، چشمانت به جمال منطقه دروازهغار روشن میشود؛ گاراژهای باربری که ردیف شدهاند کنار هم؛ مردان خستهای که یا باربرند و یا باری دارند که برای تحویل آن به این منطقه آمدهاند؛ ماشینهای بزرگ باربری که قرار است باری را از نقطهای به جای دیگری ببرند. چند مغازهای هم که میبینیشان، دلتنگیات بیشتر میشود؛ مغازههایی که کاسبی صاحبانش، خرید و فروش ضایعات است. کمی جلوتر اما، به بوستانی میرسی که بهاران نام دارد. پارک، رونقی ندارد. اما بخشی از پارک در ضلع جنوبیاش با دیواری از دیگر قسمتهای آن جدا شده. همینکه وارد این قسمت میشوی، انگار به دنیای دیگری وارد شدهای. صدای موسیقی کودکانه بلندی به گوش میرسد و دور تا دور پارک، غرفههایی که هر کدام متعلق به حرفه مشخصی است؛ آرایشگری، دوخت لباس، کیف و کفش چرمی و مانند اینها.
در همه این غرفهها کسی را پیدا میکنی که دستش به زانوی خودش است و دارد گلیم خودش را از آب بیرون میکشد. در ردیف مقابل این غرفهها، میزهای سادهای جاخوش کردهاند؛ با زنانی که پشت آن میزها و روی صندلیهای سادهتری نشستهاند و به کودکان آموزش میدهند. اسم اینجا را گذاشتهاند «بوستان مهارت»
بیکاری؛ زمینهساز آسیب
مدیر مرکز کارآفرینی و توانمندسازی بوستان مهارت میگوید: «از 2 سال پیش، فعالیت تحقیقاتی ما در محله هرندی شروع شد و از یک کارشناس جامعهشناسی برای تحقیقات میدانی دعوت به همکاری کردیم. براساس این تحقیقات که بر پایه نمونههای بسیاری انجام شد، مهمترین مانعی که باعث بروز آسیبهای اجتماعی در مناطقی مانند محله دروازهغار میشود، نبود مهارت لازم برای داشتن یک شغل است». حجتپور این مسئله را اینگونه تشریح میکند: «کسی که مهارتی ندارد، نمیتواند شغل و حرفه مشخص و ثابتی هم داشته باشد. وقتی کسی شغلی ندارد، بالطبع درآمدی هم ندارد. این بیکاری، در کنار نزدیکی به مراکز خرید و فروش موادمخدر 2نتیجه عمده دارد. یکی اینکه فرد خودش به سمت مصرف موادمخدر کشیده میشود. دوم اینکه این افراد برای ارتزاق خود، دست به خردهفروشی موادمخدر میزنند. این یک مدل ساده شده از آنچیزی است که در محلاتی مانند دروازهغار اتفاق میافتد. جوانانی که مهارتی ندارند، به مرور دست به ناهنجاریهای اجتماعی و بزهکاری میزنند». این یافته، مبنایی میشود برای حجتپور و همکارانش در اداره کارآفرینی و توانمندسازی شهرداری تهران؛ مبنایی برای یک هدف مهم؛ یعنی پیشگیری، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی. پس از آن، این مرکز، جلسات متعددی را با شورایاری محله هرندی برگزار میکند تا به یک برنامه مشخص برسند. پس از 2ماه بحث و گفتوگو، تصمیم گرفته میشود. آموزش رایگان مهارتهای مختلف در یکی از بوستانهای محله. برای این کار هم، قسمتی از بوستان بهاران انتخاب میشود؛ قسمتی که محصور شده و تا پیش از این در اختیار نیروی انتظامی بوده است.
کودکان؛ نخستین جامعه هدف
حجتپور در مورد دلیل انتخاب کودکان بهعنوان جامعه هدف میگوید: «کودکان در این محله، در معرض آسیبهای فراوانی هستند. آنان در خانوادههایی زندگی میکنند که در بیشتر مواقع، یکی از والدین آنها به موادمخدر اعتیاد دارد. اصولا موادمخدر، برای آنها موضوع عجیبی نیست؛ بهطوریکه روزانه با صحنههای مصرف موادمخدر در خانه و محلهشان روبهرو میشوند. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیدیم که اگر کودکان از همین سنین کودکی، مهارتهای لازم را برای مشاغل مختلف فرابگیرند، در آینده کمتر با خطر بروز بزهکاری در آنان روبهرو هستیم. او به یک نکته دیگر نیز اشاره میکند؛ اینکه بوستان مهارت هنوز در قدم اول قرار دارد تا به تدریج، متولیان بوستان مهارت بتوانند مهارتها و مشاغلی که از نظر جامعه هدفشان جذابتر و البته کاربردیتر است را شناسایی و سپس اقدام به برگزاری دورهها کنند. در همین قدمهای ابتدایی هم مفاهیم کارآفرینی و کسبوکار، با بهرهگیری از ادبیات و البته رویکردی کودکانه به مخاطبان آموزش داده میشود. کودکان مهارتها را از طریق نمایش و بازی فرا میگیرند. مادران نیز از این ضیافت بیبهره نیستند. در کنار آموزشهایی که به کودکان ارائه میشود، کارگاههایی نیز با حضور مشاورین کسبوکار برگزار خواهد شد که در این کارگاهها، مشاغل خانوادگیای آموزش داده میشود که زنان خانهدار با کمترین امکانات میتوانند در خانه آنها را انجام داده و از طریق آنها درآمد کسب کنند».
کار، کار شما هم هست!
آموزش مهارتهای کسبوکار به کودکان، آن هم با زبانی ساده و کودکانه، تنها ویژگی بوستان مهارت نیست. مرکز کارآفرینی سازمان رفاه شهرداری تهران، برای اجرای این پروژه از کمک و همراهی سازمانهای خیریه مردمنهاد هم بهره میگیرد. خیریه ژیوار، یکی از همین سازمانهاست. این سازمان مردمنهاد خیریه که توسط تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب راهاندازی شده است، فعالیتهای خود را در زمینه کمک به وضعیت کودکان کار متمرکز کرده است. بهطور مشخص در مورد بوستان مهارت، اکثریت کادر اجرایی این برنامه از اعضای این سازمان خیریه تشکیل شده است.
یک سازمان، برای عدالت اجتماعی
رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی؛ این نام نسبتا طولانی، نام یکی از سازمانهای شهرداری تهران است؛ سازمانی که چشمانداز خود را اینگونه دیده است: تهران شهری است عدالتمحور و دارای فرصتهای برابر برای تمامی شهروندان. این سازمان یکی از اهداف خود را نیز اینگونه تعریف کرده است: حمایت از بسترسازی لازم جهت ایجاد و توسعه کارآفرینی در شهر تهران با رویکرد توانمندسازی کارآفرینان. در میان یکی از ماموریتهایش نیز میتوان ردپای کارآفرینی را دید: بسترسازی جهت توسعه کارآفرینی در شهر تهران. پروژه بوستان مهارت، یکی از پروژههایی است که توسط این سازمان انجام میشود. متولی این پروژه در این سازمان، مرکز کارآفرینی و توانمندسازی آن است؛ جایی که مدیریتش بهعهده سیدمحمدرضا حجتپور است. بچههای دروازهغار که از همهجای دنیا برایشان بد آمده، حداقل اینجا خوشحالندکه سروکارشان با کسی مانند حجتپور افتاده؛ مدیری که بیشتر از نشستن، میدود و باانرژی بهدنبال انجام ماموریتی است که بهعهدهاش گذاشته شده. با کودکان همراه و همقدم میشود و نگران خندهها و بازیهای آنان است و مهمتر از همه، میداند که ریشه بسیاری از مشکلات، در عدموجود مهارت در افراد است؛ یعنی ناتوانی.
ارسال نظر