شبکههای اجتماعی بستر شنیدن صدای مردم است
محسن پیرهادی، نماینده تهران با تأکید بر اینکه باید صدای مردم را بجا و بموقع شنید و تکثر مردم را به رسمیت شناخت، میگوید: شاید انتقاداتی بعضا به عملکرد مسئولان وارد شود و در برههای مردم احساس عدمرضایت کنند اما این عدمرضایت همواره در بزنگاه انتخابات بعدی جبران شده و مردم انتخاب دیگری را به عمل آوردهاند و این روند منجر به همگرایی و نزدیکی مردم به مسئولان شده است.
محسن پیرهادی، نماینده تهران با تأکید بر اینکه باید صدای مردم را بجا و بموقع شنید و تکثر مردم را به رسمیت شناخت، میگوید: شاید انتقاداتی بعضا به عملکرد مسئولان وارد شود و در برههای مردم احساس عدمرضایت کنند اما این عدمرضایت همواره در بزنگاه انتخابات بعدی جبران شده و مردم انتخاب دیگری را به عمل آوردهاند و این روند منجر به همگرایی و نزدیکی مردم به مسئولان شده است.
دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی تأکید میکند: نمیخواهم منکر اعتراض بحق مردم به برخی ناکارآمدیها و ضعف مدیریتها شوم، اما در سالهای اخیر این حجم مانور تبلیغاتی علیه نظام بیسابقه بوده است، تبلیغاتی که وقتی اعتراضات مسالمتآمیز مردم نمود بیرونی و خیابانی میگیرد از سوی دشمنان نظام و مهرههای داخلیشان مصادره میشود، به بیراهه میرود و به خشونت کشیده میشود، درنهایت هم خود به عامل نارضایتی دیگری بدل میشود.
22بهمن، پیروزی انقلاب اسلامی وارد 42سالگی خود میشود، زمینهساز انقلاب 57فساد سیستمی، ایجاد فاصله مردم با حاکمیت و فقدان نظام مردم سالاری یا فقدان دمکراسی بود. بهنظرتان در این سالها نظام جمهوری اسلامی دراین 3 حوزه کارنامه قابلقبولی داشته است؟
انقلاب 57انقلاب مردمی بود که با شعار شنیدن صدا و خواسته مردم به پیروزی رسید و زمینهساز استقرار نظام جمهوری اسلامی شد. در کنار جایگاه ولایت فقیه چه در زمان امام (ره) و چه در زمان رهبری حضرت آیتالله خامنهای که نقشی پدرانه و راهگشا داشته و دارند، برگزاری انتخابات 12دوره ریاستجمهوری و 11دوره مجلس شورای اسلامی و 5دوره شوراهای شهر و روستا طی این 4 دهه هویدا میکند که اساس و پایه نظام جمهوری اسلامی مشارکت مردم، حق رأی و انتخاب مردم بوده و براساس آن -یعنی رأی و خواست مردم- امور را پیش برده است. در همه این سالها مسیر اجرا و انتخاب راه با خود مردم بوده است. بدان معنا که مردم با انتخاب مسئولان از طریق مشارکت سیاسی در بعد جمهوریت نظام فعال بودهاند. لذا در این سیستم شاید انتقاداتی بعضا به عملکرد مسئولان وارد شود و در برههای مردم احساس عدمرضایت کنند اما این عدمرضایت همواره در بزنگاه انتخابات بعدی جبران شده و مردم انتخاب دیگری را به عمل آوردهاند و این روند منجر به همگرایی و نزدیکی مردم به مسئولان شده است. در بحث مقابله با فساد خوشبختانه ما شاهد ریشه گرفتن فساد سیستمی در این ایام نبودهایم و اگرچه فسادهای اقتصادی یا سوءاستفاده از جایگاه بعضا در میان بوده است اما با ورود بموقع و برگزاری دادگاههای علنی مبارزه با فساد اقتصادی، نظام نشان داده در بحث مقابله با فساد عزمی جدی دارد.
با این اوصاف در 3 زمینه مذکور کارنامه نظام را قابلقبول ارزیابی میکنید؟
روند امور شاید در این 4دهه کاستیهایی داشته باشد و نیازمند اصلاح در برخی امور و بهویژه رویههای مدیریتی باشیم اما در کل روند قابلقبول و مبتنی بر حق انتخاب و خواست مردم بوده است. چرخش دولتها و مجلس شورای اسلامی که نمودی عیان از تفکر و خواسته مردم است خود گواه بر این مسیر است.
در سالهای اخیر شاهد بروز اعتراضات مردمی بودهایم ازجمله اعتراضات دیماه96 و آبان98 نسبت این اعتراضها را با روند کلی چطور میبینید؟
سالهای اخیر، بهدلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا و فشارهای متحدان غربی و شیطنتهای متحدان منطقه آنها، سالهای دشواری بوده است. تمرکز آنها بر آسیب زدن به اعتماد عمومی و زیر سؤال بردن بعد جمهوریت نظام سبب شکلگیری دشواریهای بسیار شده است، مردم از نظر اقتصادی و معیشتی روزهای خیلی دشواری را پشت سر گذاشتهاند و همزمان که مردم شاهد کوچک شدن سفرههایشان بودهاند و از نظر طبقه اقتصادی تنزل کردهاند، مانورها و سرمایهگذاریهای عظیمی برای ایجاد گسست و شکاف بین دولت بهمعنای حاکمیت و ملت انجام شده است. سرمایهگذاریهای همهجانبه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که مغرضانه ماهیت نظام جمهوری اسلامی، دستاوردها ، امید و اعتماد مردم به آن را نشانه گرفتهاند. نمیخواهم منکر اعتراض بجا و بحق مردم به ضعفها و برخی ناکارآمدیها و ضعف مدیریتها شوم، اما این حجم مانور تبلیغاتی علیه نظام بیسابقه بوده است، تبلیغاتی که وقتی اعتراضات مسالمتآمیز مردم نمود بیرونی و خیابانی میگیرد از سوی آنها و مهرههای داخلیشان مصادره میشود و به بیراهه میرود و پیامد این اعتراضات خود به عامل نارضایتی دیگری بدل میشود.
در این موقعیت که احتمال مصادره اعتراضات خیابانی مردم میرود، پس چطور باید صدای مردم را شنید و به آن پاسخ داد؟
در همین اعتراضات هم جنس و سبک مطالبات مردمی عیان بود، اما متأسفانه مسیر به سمتی رفت که جامعه آسیب دید. این دست اعتراضات که حق مردم است در چارچوب مشخص و معین آن باید دیده شود. حق اعتراض مسالمتآمیز و تجمع براساس قانون به مردم داده شده و این حق هرگز از مردم سلب نشده است، از سوی دیگر نظامی که مردمی است سازوکار ارتباط با مردم را دارد. گروههای فعال اجتماعی، انجیاوها، تشکلهای صنفی و اجتماعی و دانشجویی و کرسیهای آزاداندیشی در همه این سالها فعال بودهاند و همواره نقد و اعتراضشان را به گوش مسئولان و بهصورت مشخص نمایندگانشان رساندهاند. در فضای مقابل مجلس در اکثر روزها اعتراضات و تجمعات مردمی برپاست بدون تنش و ساختارشکنی! مردمی میآیند و اعتراضشان را بیان میکنند، فرقی نمیکند بازنشستگان، معلمان، ایثارگران، دانشجویان، معترضان به بورس و... همواره اگر گلایه و اعتراضی دارند در مقابل بهارستان جمع میشوند و بعد نمایندهای از مجلس که در حیطه اعتراض پیگیر و صاحبنظر است در میانشان حاضر میشود و حرفهای آنها را میشنود و برای رفع آن تلاش میکند. در بحث اعتراضات کارگری هم مجلس به جد فعال است. همانطور که در خبرها هم شنیدیم جمعی از نمایندگان کمیته تشکیل دادهاند و به محل اعتراضات مثل تجمعات کارگران نیشکر هفتتپه رفتهاند. الان هم بستر خوبی در شبکههای اجتماعی برای شنیدن صدای مردم شکل گرفته است، میبینید در کوتاهترین زمان ممکن مورد توجه مسئولان قرار میگیرد و اگر بجا و بحق باشد حتما پاسخ مناسبی دریافت میکند، البته باید توجه داشت در این مسیر شاخص قضاوت براساس درستی و صحت و راستیآزمایی مطالبه است، مطالباتی که مطرح میشوند حتما راستیآزمایی میشوند واگر صحت و ضرورت آن عیان شود حتما پاسخ درستی دریافت میکنند.
شنیدن صدای مردم چه اهمیتی دارد؟چطور باید به خواست مردم پاسخ داد؟
نظامهای مردمی بر پایه اعتماد مردمی استوارند و بقای نظام به حضور و حمایت مردم است. شنیدن صدای بحق مردم وظیفه حکومتهاست و باید همواره صدای مردم بجا شنیده شود و بدون درنگ پاسخ مناسبی دریافت کند. به رسمیت شناختن تفاوت آرا، عقاید، مذهب و تکثر مردم اساس کار حکومتهای مردمسالار است و مهمترین فاکتور برای بقای آنهاست. در نمونه کشوری مانند ایران که انقلاب اسلامی با تلاش و عزم مردم به ثمر رسید و نمونه همهجانبه یک انقلاب مردمی است، استمرار، دوام و قوام نظامهای بر آمده از آن در ارتباط دو سویه مردم و حاکمیت تعریف شده است.پس شنیدن مردم و ارائه جواب مناسب به آن اصل بقای انقلابهای مردمی است و خوشبختانه نظام جمهوری اسلامی که برآمده از انقلاب مردمی سال57 است در این زمینه موفق عمل کرده و در برابر خواست مردم و نیازهای آنها منفعل نبوده است. هرچند که نیازمند رفع جدی برخی کاستیها و ضعفهای مدیریتی است و باید با شناسایی ناکارآمدیها نسخهای بهروز برای اقناع مردم و حل مسائل آنها ارائه کند. در این بین اصل گفتوگو با مردم و نامحرم تلقی نکردن آنها در امور نیز اصل مهم و قابل اعتنایی است که باید در دستورکار مسئولان اجرایی و نمایندگان مردم باشد.
ارسال نظر