پارس به نقل از خراسان: بیانیه شبانه ارتش و فرصت ۴۸ ساعته آن به دولت و مخالفان برای حل و فصل بحران سیاسی بسیاری از تحلیل گران را بر آن داشت که نسبت به شکل گیری کودتای نظامی دیگری در مصر هشدار دهند. کودتایی که در صورت وقوع قطعا می تواند یکی از خونین ترین تحولات تاریخ معاصر مصر باشد. این در حالی است که کارشناسان سیاسی کناره گیری شورای عالی نظامی، اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری وانتخابات پارلمانی و همچنین برگزاری رفراندوم قانون اساسی در این کشور را تحولاتی برای افول نظامیان در مصر تفسیر کرده و بر این باور بودند که تحولات در مصر پس از مبارک باعث شکل گیری یک قطب بندی جدید سیاسی در این کشور شده است، قطب بندی که ۳ گانه، اسلام گرا، سکولار و ارتش را به عنوان ۳ نهاد اصلی سیاسی در مصر به یک دایکاتومی سکولار - اسلام گرا تبدیل ساخته است. به بیان دیگر ساخت سیاسی نیروهای فعال در سپهر عمومی مصر که تا قبل از افول قدرت مبارک تحت اقتدار گسترده نظامیان بود به دنبال انقلاب ژانویه دچار تحول شد. جریان های اسلام گرا (سلفی ها و اخوانی ها) در کنار نیروهای سکولار (ملی گرا ها، چپ ها و لیبرال ها) توانستند خلاء به وجود آمده از فقدان نیروهای نظامی در عرصه سیاسی را به گونه ای پر کنند که برای بسیاری توهم پایان" پراتوریانیسم" (دخالت نظامیان در سیاست) در مصر به وجود آمد. با این حال تجمع ۳۰ ژوئن روایتگر اتفاقی دیگر در قاهره است. ظاهرا قاهره بار دیگر با سلامی نظامی به استقبال ارتش رفته است.

واقعیت این است که نقش ارتش در مصر به پیشینه حضور آنها در این کشور بر می گردد. ارتش همواره نیرویی عمده در صحنه سیاسی قاهره بعد از دوران پادشاهی بوده است. از زمان عبدالناصر تا کنون نظامیان از اعتبار و جایگاه خاصی در مصر برخوردار بوده اند، همین جایگاه امتیازات خاص مادی نیز برای آنها فراهم کرده است به گونه ای که به گفته" خالد فهمی" رئیس دپارتمان تاریخ دانشکده آمریکایی قاهره، چیزی حدود ۴۰ درصد اقتصاد مصر در اختیار نظامیان است. " شیرن تادروس" تحلیل گر شبکه خبری الجزیره در یادداشتی با عنوان" امپراتوری اقتصادی ارتش مصر" می نویسد: بیش از ۳۵ کارخانه، از کارخانه تولید تلویزیون و یخچال گرفته تا خودروسازی، بزرگ ترین شرکت های ساخت و ساز، شبکه های زنجیره ای از رستوران ها و باشگاه های ورزشی، مجموعه های رفاهی و علاوه بر همه اینها مالکیت املاک گسترده در نقاط مختلف مصر تنها بخشی از دارایی های ارتش می باشد. گمانه ها در رابطه با" امپراتوری خاکستری" نظامیان در مصر از آن رو که هیچ گاه بودجه ساختارهای نظامی در این کشور مشخص نبوده است، همواره با اما و اگرهایی نیز همراه بوده است با این حال این یک واقعیت است که حضور در قدرت و کنترل قوه مجریه همواره در میان نظامیان مصر طرفدار داشته است.

هرچند ارتش مصر تنها چند ساعت بعد از هشدار شدید اللحن به دولت و مخالفان در بیانیه ای اعلام ضرب الاجل برای پایان بحران سیاسی در این کشور را مقدمه ای برای کودتای نظامی ندانسته و آن را به شدت رد کرده است اما" کودتا" اتفاقی نیست که مصر با آن بیگانه باشد. چگونگی عملکرد نظامیان در مقابل بحران اخیر در قالب دو سناریو قابل بررسی است. یکی از این سناریوها پیروی از الگوی الجزایر می باشد. ارتش الجزایر در اوایل دهه ۹۰ و به دنبال پیروزی اسلام گرایان جبهه نجات الجزایر به رهبری عباس مدنی در انتخابات این کشور با سرکوب خونین مخالفان یک کودتای نظامی خشن را پی گیری کرد. کودتایی که باعث شد گروه های اسلامی وارد فاز نظامی مقابله با ارتش شوند. ارتش الجزایر که از طرف کشورهای غربی به ویژه فرانسه حمایت می شد توانست با تبعید رهبران سیاسی و کشتار وسیع حاکمیت کشور را در اختیار بگیرد. با این حال رادیکال شدن مخالفان سیاسی از جمله تبعات این نوع کودتا بود که هنوز هم دامان این کشور را رها نساخته است. پیاده کردن الگوی الجزایر در مصر با توجه به تحول گسترده در رسانه های خبری جهان و بازتاب گسترده اعمال خشونت علیه مردم امری بعید به ذهن می رسد. از سوی دیگر پایگاه گسترده و تشکیلاتی اخوان المسلمین در میان مردم باعث می شود که رادیکال شدن این جریان و رویکرد مسلحانه آن تبدیل به کابوسی برای نظامیان و همپیمانان غربی آن شود.

الگوی دیگری که برای ارتش مصر مطرح می شود، الگوی ترکیه می باشد. نظامیان ترکیه سال های سال به عنوان شمشیر دموکلوس عمل کرده و هرگونه مخالفتی را با کودتای نظامی سرکوب می کردند. روندی که به اعتقاد برخی از تحلیل گران غربی باعث شد در طولانی مدت اصول کمالیسم و لائیتیسه در کشور ترکیه نهادینه شود. در این الگو نظامیان به عنوان اهرم فشار برای مرحله گذار کشور ها به لیبرال دموکراسی در نظر گرفته می شوند. الگویی که پیشتر توسط بسیاری از اندیشمندان غربی چون فرید ذکریا نیز مطرح شده بود. با این حال تحلیل گران معتقدند ساخت متفاوت ارتش ترکیه و مصر و همچنین نبود اصولی همچون اصول کمالیستی در ترکیه باعث می شود اجرای چنین مدلی در مصر با اشکالات جدی رو به رو شود.

قاهره روزهای حساسی را در پیش رو دارد آیا این بار نیز ارتش مصر چون ارتش چکسلواکی در بهار پراگ سکوت خواهد کرد یا از فرصت به دست آمده برای بازگشت مصر به دامن" پراتوریانیسم" بهره خواهد جست؟ پرسشی که گذر زمان پاسخ آن را خواهد داد.