اصلاحات و «چوب دوسر سوخت» انتخابات 98
«چوب دوسر سوخت» جایی به کار میرود که انجام یا عدم انجام کاری برای فرد یا گروهی، هردو یک نتیجه مشترک ولی نامطلوب را بدهد؛ وضعیتی که اصلاحات اکنون دچار آن است.
به گزارش پارس نیوز، «چوب دوسر سوخت» عبارتی است که معمولا در جایی به کار میرود که انجام یا عدم انجام کاری برای فرد یا گروهی هردو یک نتیجه مشترک ولی نامطلوب را بدهد. وضعیتی که اصلاحات اکنون دچار آن است.
به طور کل جبهه اصلاحات را از نظر نگاه به انتخابات 98 میتوان به دو گروه نظرگرایان و عملگرایان تقسیم کرد و به تفاوت دیدگاههای این دو پرداخت. عدهای امیدوارانه از حضور اصلاحات در عرصه انتخابات میگویند و عدهای دیگر نیز ساز ناکوک میزنند.
بازرترین اظهار نظر را در اصلاحطلبان در روزهای اخیر سعید حجاریان داشت. او در یادداشتی نوشت: «...اساسیترین موضوع، «بقای اصلاحطلبی» است. شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنان چه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.»
این اظهارات ما به مذاق تکنوکراتهای اصلاحطلب خوش نیامد و بلافاصله در واکنشهایی بر حضور اصلاحات در انتخابات تاکید کردند. در این باره علیمحمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در اظهار نظری موضع حزبش را نسبت به این اظهارات حجاریان اعلام کرده و گفت: « بر خلاف برخی دوستان در جریان اصلاحات که معتقد به حضور مشروط در انتخابات هستند، حزب کارگزاران معتقد به «مشارکت بدون شرط» در انتخابات است».
*تئوری ورشکسته
اسماعیل گرامی مقدم عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هم در گفت وگویی تند میگوید: ایده آقای حجاریان مبنی بر شرکت مشروط در انتخابات و در صورت لزوم تحریم انتخابات بسیار کهنه است. تجویز تحریم انتخابات و شرط گذاشتن بر آن، به میزانی ورشکسته است که دیگر محل بحث اصلاحطلبان نیست زیرا به وضوح نتیجه این رویکرد را در انتخابات مجلس هفتم و شورای شهر دوم دیدیم... از دید من آقای حجاریان تنها یک فعال سیاسی است و نمیتوان اظهارات او را موضع اصلاحطلبان دانست.
بدین ترتیب اکثر فعالین میدانی اصلاحطلب و آنهایی که در عرصه شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در حال تدوین ساز وکار انتخاباتی اصلاحات هستند این ایده سعید حجاریان را رد و یا نقد کردند.
اما حجاریان تنها نیست. بخش دیگری از تئوریپردازان اصلاحطلب نیز نظراتی نه نزدیک ولی همجنس با نظر او دارند. نظراتی که دست کم امید به اردوگاه اصلاحات تزریق نمیکند. محمدرضا تاجیک دیگر تئوریسین اصلاحطلب طی یک سخنرانی اظهار داشت: در فضای اصلاح طلبی برخی اشخاص و بعضی از آموزهها و ایدهها کفایت نمادینی داشتند که ما را ذیل یک گفتمان جمع میکردند ولی امروز ما با یک نوع «بحران حاملان و عاملان اصلاح طلبی» مواجه هستیم، بنابراین اگر کسی بخواهد گفتمان شاداب، متفاوت و پراتیکالی را ایجاد کند، نباید از حاملان و عاملان مرسوم اصلاحات استفاده کند...این اصلاحطلبان امتحان خود را پس دادند و از مردم به عنوان یک تاکتیک و ابزار برای نجات خود بهره بردند و می برند، تاکتیکی برای عبور از بحران و نه یک راهبرد که به آن باور داشته باشند. جریان اصلاحطلبی در چنبره اصلاحطلبان مصنوعی گرفتار شده است.
هرچند تاجیک در این سخنرانی اسمی از کسی نبرده ولی آنچه بدیهی است، این است که او ادبیاتی منتقدانه و گلایهمندانه به روندی دارد که اصلاحطلبان مشهور، طی سالیان گذشته بدان دامن زدهاند. روندی که در عرصه ریاست جمهوری منجر به پیروزی یک غیر اصلاحطلب با حمایت اصلاح طلبان شد و فراکسیون امیدی را به وجود آورد که نمیتواند نماینده خوبی برای اصلاحات نزد افکار عمومی باشند.
*انتخابات 98 بلاموضوع است
سومین اظهار نظر نیز از سوی عباس عبدی دیگر تئوری پرداز اصلاحطلب منتشر شده است. او در گفتوگویی گفته است: «انتخابات امسال بلاموضوع و نامفهوم شده و در مورد آن نمیشود اظهارنظر ایجابی و چندان مفیدی کرد که مورد نظر مردم رایدهنده باشد. در واقع انتخابات ۹۸ انتخابات نقدی است که از فرط بیارزشی کسی درباره آن انگیزهای برای سخن گفتن ندارد. بنابراین بهتر آن است که همه راجع به انتخابات ۱۴۰۰ صحبت کنند که به لحاظ موضوع نسیه است و در این زمینه چیزی نه به دار است و نه چیزی به بار است و میتوان هر حرفی زد و هر رطب و یابسی را به هم بافت».
این اظهار نظر ناامیدانه عبدی در حالی است که برخی شخصیتهای اصلاحطلب به طور جدی از تلاش شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برای انتخابات 98خبر میدهند و جلسات شورای عالی به طور منظم تشکیل میشود و حتی اخیرا کارگروهی برای پایش عملکرد اعضای فراکسیون امید با ریاست محمود ضادقی نیز تشکیل شده است.
شاید حال کنونی اصلاحات را در این ظهارات محمود میرلوحی عضو شورا عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دانست که در مصاحبهای گفته است: هنوز درباره انتخابات تصمیمی در شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان گرفته نشده است، اما از قرائن اینگونه برمیآید که «جریان اصلاحات شرایط سختی برای تصمیمگیری خواهد داشت».
حال در این دوگانه نظر و عمل باید دید که اصلاحطلبان در ماههای اخیر چقدر خواهند توانست گلیم خود را از آب بیرون بکشند و چقدر نظرات نظرگرایان بر عملگرایان خواهد چربید.
ارسال نظر