مثلث برمودا برای مرگ مشکوک خاشقچی!
جعفرحق پناه در یاداشتی اختصاصی به تشریح روند رسیدگی به پروند خبرنگار منتقدسعودی پرداخت.
به گزارش پارس نیوز، در چند روز گذشته دوباره خاورمیانه پرحاشیه، در صدر اخبار رسانههای جهان قرار گرفت،این بار مرگ مشکوک یک خبرنگار منتقد در مکانی دیپلماتیک که به صورت کاملا محترمانه کشته و قطعه قطعه شده بود، اسب رسانه های جهان را به سمت غرب آسیا دواند؛جمال خاشقچی همان خبرنگار است؛ فردی سعودی که با تبعید خود خواسته به واشنگتن خواست از تیغ تیز خفقان عربستان جان سالم به در ببرد اما، لاجرم گذرش به دباغ خانه آل سعود در استانبول افتاد و جان خود را از دست داد. این خبرنگار نگون بخت که مدتی موی دماغ بن سلمان جوان شده بود و با انتقادات هایش در رسانه های مطرح جهان خواستار پایان فاجعه قرن در یمن شده بود مورد غضب سلطان قرار گرفت و سفری بی بازگشت به کنسولگری کشورش در ترکیه را تجربه کرد.
در این میان عربستان در نقش متهم ردیف اول، ترکیه به عنوان مطلع و آمریکا در نقش وکیل مدافع بازیگر درام جدید خاورمیانه هستند؛ مثلث شکل گرفته بین این سه کشور گمانه زنی ها را برای زد و بند سیاسی و اقتصادی افزایش داده است به طوری که برخی کارشناسان مدعی هستند این اتفاق ابزار در دست ترکیه برای باخ خواهی است و آمریکا هم به دلیل بوی دلارهای نفتی تمایلی برای روشن شدن مسئله خاشقچی ندارد و در این میان تنها افکار عمومی جهان است که نگران بازی پیش آمده برای حقوق بشر است.
با توجه به این مسئله جعفر حق پناه کارشناس مسائل منطقه و استاد مطالعات منطقه دانشگاه تهران در یاداداشتی برای باشگاه خبرنگاران جوان به تشریح پرونده قتل خاشقچی پرداخت؛
بحرانی که در شرایط کنونی به سبب ناپدید شدن روزنامه نگار منتقد سعودی در ترکیه ایجاد شده دارای چهار وجه مهم و حساس است. ترکیه،عربستان و آمریکا سه ضلع مثلث برمودای قتل مرموز خبرنگار افشاگر را تشکیل می دهند.اما ضلع کم تر دیده شده این اتفاق، افکار عمومی جهانی و فضای ایجاد شده در نهادهای حقوق بشری است، به همین دلیل حل و فصل پشت پرده این واقعه منحصر به فرد تا حدودی نا محتمل است و نمی توانیم این واقعه را با نخست وزیر دزدی، سال پیش که منجر به گروگان گیری سعد حریری شد مقایسه کنیم، زیرا زمانی که حریری در ریاض گروگان گرفته شد سعودی هابه سرعت قضیه را فیصله دادند و توانستند اوضاع را مدیریت کنند اما، در این مورد بعید به نظر می رسد قضیه به این زودی ها ختم به خیر شود.
وجود تضاد منافع بین آمریکا ، عربستان و ترکیه موجب شده است آنها را لزوما قابل جمع در قاب یک تصویر نیبینم؛ در حالی که آمریکا می خواهد مدیریت پرونده را به دست بگیرد و به گونه ای که یکی به نعل بزند و یکی به میخ ! با فشار افکار عمومی و جامعه نخبگان مواجه است تا بن سلمان را ادب کند و از طرف دیگر به قول ترامپ گوشه چشمی با سرازیر شدن دلارها نفتی دارد همچنین این کشور در حالی که به دنبال حفظ رابطه با ترکیه است نسبت به اختلافات به وجود آمده نیز بی توجه نیست؛ در شرایطی که عربستان با دلارهای نفتی می خواهد آب ریخته را به جوی بازگرداند،آنکارا و واشنگتن نگران آینده هستند و نمی خواهند شاهزاده تاریکی سعودی ها بیش از این پیش روی کند چراکه وقتی می تواند یک منتقد را در خاک کشوری دیگر قطعه قطعه کند حتما گستاخی برای کارهای دیگر را هم پیدا می کند،به همین دلیل این قضیه با توافقات پشت صحنه حل و فصل نخواهد شد و پای سعودی ها بیشتر از اینها به میدان کشیده خواهد شد و سعودی ها در نهایت باید بخشی از مسئولیت خود را در رابطه با خاشقچی بپذیرند. همان طور که شواهد و قرائن هم نشان می دهد کاخ نشینان ریاض چنین روندی را در پیش گرفتهاند البته با تمرکز بر اینکه نامی از بن سلمان و مقامات عالی رتبه مطرح نشود.
تحریم عربستان از جانب کشورهای غربی و لغو سفر چند تن از مقامات اروپایی به این کشور برای شرکت در کنفرانس سرمایه گذاری برای آینده ارتباط مستقیمی با رفتار سعودی ها دارد اگر آنها بخشی از مسئولیت خود را بر عهده بگیرند از فشارها کاسته خواهد شد البته برخی کشورها مانند آلمان و دولتهای حوزه اسکاندیناوی در این مورد تند تر برخورد می کنند؛ اما هستند کشورهایی که به سبب منافع مادی راه اغماض و چشم پوشی را در پیش می گیرند.باید تاکید کرد که این اتفاق تکانه شدیدی را بر ثبات ریاض وارد کرده و روابط عربستان را با بسیاری از کشورها تحت تاثیر قرار داده است.این موضوع به خوبی نشان داد که اصلاحات در پیش گرفته شده از سوی فرزند ملک سلمان کاملا تو خالی و فاقد یک بنیان مستحکم و قوی است. البته با اشاره به گمانه زنی در مورد برکناری محمد بن سلمان باید گفت این فرد به راحتی به قدرت نرسیده که بخواهد با آسانی از آن چشم پوشی کند و منطق می گوید نباید منتظر یک اتفاق بزرگ به سبب این رخ داد در عربستان باشیم.
درمورد کنش آنکارا در این قضیه هم باید گفت سیاست خارجی ترکیه عمل گرایی برجسته است اما، همه امور به معنای جنبه ابزاری بودن نیست و ترکیه با فشار افکار عمومی و نقش گروههای پرنفوذ با دیدگاههای ایدئولوژیک در تصمیم گیری سیاست خارجی مواجه است. این اتفاق رخ داده در خاک ترکیه، یک پدید ضد امنیتی محسوب می شود و این کشور نمی تواند صرفا با یک نگاه معامله گرایانه قضیه را فصله بدهد. چراکه اقتصاد آنکار بر پاشنه توریسم و گردشگری می چرخد و هر گونه احساس نا امنی می تواند پایه اقتصاد این کشور را سخت تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین برای ظاهر سازی هم که شده ترکیه پرونده خاشقچی را تا انتها پیگیری خواهد کرد.
ارسال نظر