به گزارش پارس به نقل از ایسنا، صحبتهای این هشت کاندیدا به ترتیب بدین شرح است:

محمدرضا عارف: من با توجه به مسئولیتی که در اقتصاد کلان کشور داشتم و در زمانی ریاست سازمان مدیریت برنامه ریزی را برعهده داشتم، می خواهم اشاره ای به گوشه مسائل اقتصادی در کشور داشته باشم. مهم ترین گوشه آن، حاکمیت یکپارچه یک جریان سیاسی بر اقتصاد کشور در طول هشت سال گذشته بوده و کنار گذاشتن سایر جریان ها از این عرصه بوده است. یکی دیگر از عوامل این موضوع حضور برخی از نظامیان و شرکت های وابسته به نهادهای نظامی در امور اقتصادی بوده است و این امر موجب شده که فضا برای مشارکت بخش های خصوصی تنگ تر شود و ما شاهد کمترین مشارکت بخش خصوصی در امور اقتصادی بوده ایم.

مشکل دیگر را من در نوع تعامل با دیگر کشورها و دنیا می دانم و ما به خاطر مشکلی که در این ارتباط داریم، نمی توانیم از امتیاز داشتن روابط خوب با دنیا برای حل مشکلاتمان استفاده کنیم.

من فکر می کنم با اجرای سیاست اصل ۴۴ بسیاری از مشکلات حل شود و از طرف دیگر باید نگاه خرد جمعی در کشور حاکم شود و بپذیریم که یک جریان سیاسی نمی تواند کشور را اداره کند. در هشت سال گذشته مدیریت کشور در دست یک جریان بوده، در حالی که باید بنا بر شایسته سالاری بگذاریم و از تمام نیروهای متخصص و کارشناس استفاده کنیم.

در قانون اساسی کشور ما به استقلال قوا اشاره شده است و باید قوا ضمن استقبال با یکدیگر نیز تعامل داشته باشند و مشکلات را در یک فضای صمیمی حل کنند. مشکلات نباید به سطح جامعه کشیده شود و اگر اختلاف نظری وجود دارد، باید در فضای صمیمی حل کنیم و اگر به موردی برخورد کردیم اگر به موردی برخورد کردیم، می توانیم با توجه به قانون و اصل ۱۱۰ و کمک رهبری مشکلات را حل کنیم.

نقدها به صحبت عارف

روحانی: مهمترین مساله این است که از نگاه فردمحوری و استبداد رای فاصله بگیریم و از متخصصان بخش های خصوصی نیز استفاده کنیم. نباید بگذاریم که صاحب نظران منزوی شوند. سازمان مدیریت و برنامه ریزی باید احیا شود. دولت باید به صورت فراجناحی اداره شود، جناح واحد به این معناست که نیمی از نیروهای متخصص را کنار بگذاریم که در این صورت کشور ضرر بزرگی را متحمل خواهد شد. باید آزادی بیان و امکان نقد آزاد وجود داشته باشد. اگر آزادی نباشد نظام تصمیم گیری ما تصحیح نمی شود. نقد به عنوان نعمتی است که ایراد تصمیماتی را که گرفته می شود رفع می کند.

ولایتی: نکته ای که آقای عارف گفت، بخشی از مطلبی بود که نیاز به متمم دارد. ما باید از نیروهای متخصص استفاده کنیم که دولت از وجود آنها محروم نماند، اما نیروهای مختلف باید وجه مشترکی داشته باشند و آن اعتقاد به نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه در قول و فعل است. بنا بر نظریه مونتسکیو، قوه مجریه، قوه قضاییه و قوه مقننه از هم تفکیک شدند و این در تمام دنیا وجود دارد. قوه مجریه باید قانونگرا باشد و در برابر رای دادگاه از قوه قضاییه حاضر باشد. کابینه باید متشکل از نیروهای متخصص باشد و هر وزیر اختیارات رییس جمهور را در حوزه خود داشته باشد. هر کابینه باید توسط وزرای باسابقه اداره شود.

رضایی: خوشبختانه من جزو هیچ کدام از این دعواها نبوده ام و می توانم قضاوت صحیح تری داشته باشم. من نه جزو تیم آقای خاتمی بودم که اصولگراها را کنار گذاشته باشم، نه جزو تیم آقای احمدی نژاد بودم که اصلاح طلبان را کنار بگذارم و هیچ کدام از این دو را قبول ندارم. معیار من برای بکارگیری نیروهای توانمند، کارآمدی و قبول داشتن نظام است. آقای عارف به سوال پاسخ ندادند که آیا اختیارات ریاست جمهوری را کافی می دانید که بحث لوایح دوقلو پیش نیاید؟ آیا در دوره خودشان نقصی نمی بینند؟ آیا شما می توانید با مجلس اصولگرا هماهنگ باشید یا نه؟ نمی شود وقت ملت بزرگ ایران را گرفت. کاش با توجه به اینکه مساله اقتصاد مهمترین مساله است، اقتصاددانان هم در این جلسه بودند تا به نتیجه درست و صحیحی بتوان رسید.

جلیلی: ما وقتی می توانیم تصمیم صحیح اقتصادی داشته باشیم که این تصمیم مبتنی بر گفتمان نظام و انقلاب باشند زیرا باور مردم این است که با این گفتمان به پیشرفت می رسیم. مبانی نظری برنامه چهارم توسعه در زمان آقای عارف مخالف این بود و نمی تواند پیشرفتی برای این کشور داشته باشد. چرا بحث جناحی مطرح می شود؟ ما ۷۵ میلیون جمعیت داریم و در تصمیم گیری ها مردم، کارشناسان و دولتی ها دخیل هستند. مثلا در موضوع کشاورزی می توان از مردم سوال کرد که چه نکاتی دارند، بعد کارشناسان و بعد دولتی ها به این سوال پاسخ می دهند. نکته دیگر، هماهنگی در خود دولت است. این ظرفیت باید در دولت و شوراهایی که وجود دارد ایجاد شود. در حال حاضر ۴۰ شورا در بدنه دولت داریم اما باید اینها با یک آهنگ باشند و ساز جدایی نواخته نشود. همچنین در دولت و وزارتخانه ها هم نباید اختلافی باشد و در همه اینها قانون باید مبنا قرار گیرد.

حدادعادل: به نظر من جناب آقای دکتر عارف مساله را بیش از حد سیاسی کردند و گناه مشکلات کشور را بر دوش اصولگرایان گذاشتند و گفتند چون ۸ سال گذشته توسط آنها اداره شده است، در روابط بین قوا مشکلاتی ایجاد شده است. من موافقم که کشور نباید از نیروهای کارشناس و خدوم با آمدن هر دولتی خالی شود ولی اگر به فرض در دوران اصولگرایان چنین اتفاقی افتاده است، در دوران اصلاح طلبان نیز چنین اتفاقی رخ داد. ایشان فرمودند که از نیروهای اصلاح طلب در اداره کشور در طول چند سال گذشته استفاده نشده است. مگر در دوران اصلاح طلبان با اصولگرایان چنین برخوردی صورت نگرفت؟ بنده اگر اداره کشور را برعهده گرفتم سعی می کنم که گرایش های سیاسی از نیروهای کارشناس و متخصص جدا کنم.

قالیباف: این جلسه نشان داد که آغاز بحث، اقتصادی است اما این مساله در همان سوال دوم کاملا بحث های سیاسی را مطرح کرد. وقتی قرار است اقتصاد را حل کنیم، چه کار به کار سیاست زدگی داریم؟ اگر سیاست زدگی اینگونه شود، دیگر باید اقتصاد را رها کنیم. اینکه بگوییم اصولگرایان و اصلاح طلبان چه کار کرده اند، این موضوع سبب اختلاف می شود در حالی که دغدغه مردم چیز دیگری است. من الان در شهرداری تهران مشغول به کار هستم. شورای شهر اول را در نظر داشته باشید. دیدید که چگونه اختلاف در آن وجود داشت، اما در شورای زمان حضور من، از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در این شورا حضور داشتند اما هیچ اختلافی نبود. باید تلاش کنیم بر اساس سند برنامه پیش برویم، چراکه ما حزبی نداریم. علاوه بر این باید بر اساس سند برنامه مسائل را حل کنیم و نیاییم بگوییم فلان سازمان بیاید و فلان سازمان حتما بر اساس قانون اجازه دارد.

غرضی: من متولد ۱۳۲۰ هستم و نسل من در این کشور سه کار انجام داده، انقلاب کرده، جنگیده و سازندگی کرده است و ۹۸ درصد آرای ملت را جمع کرده است. لذا فروکاستن اهداف جمهوری اسلامی ایران ظلم به انقلاب است. این دولت ها ۱۲۰۰ میلیارد ریال درآمد داشته اند و بدهکاری نیز دارند و اینکه بخواهیم سهم جمهوری اسلامی ایران را برای اهدافش کاهش دهیم، نقض حاکمیت است، زیرا حاکمیت ایجاب می کند تا مردم را در مدار انقلاب نگاه داریم تا مادامی که می خواهیم کشور را به گروه های سیاسی تقسیم کنیم، این کار خلاف انقلاب و شأن رهبری است.

دفاع عارف از صحبتهای خود: آقای قالیباف بحث سیاست را مطرح کردند. مگر می شود بدون توسعه سیاسی به توسعه اقتصادی رسید؟ ما معتقد به توسعه موازی هستیم و اعتقاد داریم باید توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی همزمان با هم پیشرفت کند.

آقای جلیلی بحث اشکالات مبانی برنامه چهارم را مطرح کردند؛ اگر این طرح اشکال داشت، چرا مجلس چهارم آن را تصویب کرد و چرا ایرادات آن را اصلاح نکرد؟

آقای رضایی بحث دولت اصلاح طلب را مطرح کردند؛ مگر من گفتم اصلاح طلبان هیچ ایراد و اشکالی نداشتند؟ همه دولت ها اشکال داشتند. بحث تعامل من با مجلس اصولگرا مطرح شد؛ بهترین رابطه را دولت خاتمی با مجلس پنجم که مجلسی اصولگرا بود، داشت و بیشترین آرا را وزرای آقای خاتمی از این مجلس آوردند. ما یک کمیته هماهنگی با مجلس تشکیل داده بودیم نه اینکه دعوای رئیس دو قوه را در صحن علنی مجلس مطرح کنیم و اختلافات آنان را به میان مردم بیاوریم، کمیته ای تشکیل شده بود و مسائل را حل می کردیم به اعتقاد من همین نگاه باید دنبال شود و کشور اداره شود.

آقای ولایتی هم بحث مهمی را مطرح کردند و بنای ما بر این است که هر مسئول در هر سطحی باید وفاداری خود را به نظام و ارزش ها به اثبات رسانده باشد ما هیچ چالشی روی این مساله نداریم.