شباهت کاندیداها به طالبیفروش
در برهه حساس کنونی، شرایط جالب شده است. نامزدها رفتارهای جالبی دارند. با هرکدامشان که حرف میزنند و میگویند چرا نامزد شدید؟ میگوید: احساس تکلیف کردم. کمکم دارم شک میکنم که ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ قرار است انتخابات برگزار شود یا «جشن تکلیف» ! که یکباره همگی با هم مکلف شدهاند.
به گزارش پارس ، همچنین در بخش های دیگری از طنز شهرام شکیبا در خبرآنلاین آمده است: فکر کنید که یک نفر با وانت طالبی بیاورد در محله تان و عوض اینکه پشت بلندگو از آنچه آورده تعریف کند و برای طالبی هایش عقب طالب بگردد، علیه طالبان افغانی و در ضمن در مضرات آب هندوانه سخنرانی کند. حکایت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هم این طوری شده.
هرکدامشان عوض اینکه از برنامه هایش بگوید و برای خودش تبلیغات کند، به دیگری فحش و بد و بیراه می گوید.
این وسط گاهی بعضی ها هم حرف های جالبی می زنند. مثلاً گفته می شود یکی از کاندیداها گفته است وزیر امور خارجه باید یک چهره اقتصادی باشد. با این حساب وزیر ارشاد هم باید مدیر عامل سایپایدک باشد و وزیر اطلاعات باید دکتر ارتوپد باشد و وزیر نفت هم باید یک میوه فروش باشد که عنداللزوم بتواند قیمت نفت را مثل گوجه فرنگی ثابت نگه دارد.
همه این جماعت جشن تکلیفی هم برای اثبات خودشان مدعی هستند که در پست های قبلی شان خوب کار کرده اند. خب کسانی که کار را یاد گرفته اند و در پست های قبلی شان خوب کار کرده اند، حالا چرا باید تازه که جا افتاده اند، تغییر شغل بدهند؟ و جالب تر اینکه انتظار دارند مردم هم با تغییر شغل شان موافق باشند.
بی خبری
یک هفته است که در خانه هی می گویم « من هوس کوکوسیب زمینی کرده ام. اقلاً یک بار درست کنید با نان تازه بخوریم. » اهل منزل هم هی می گویند: « صبر کن انتخابات نزدیک تر بشه، بعد. الان هنوز زوده. چند روز دیگه سیب زمینی از راه می رسه، هم کوکو سیب زمینی می خوریم، هم کتلت! »
ارسال نظر