زیبا کلام:
داستان ۸۴ تکرار می شود
دکتر محمدصادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با نشریه مثلث، تغییر آرایش انتخاباتی دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب را پس از ثبتنام هاشمی رفسنجانی تشریح کرد.
به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین،
مثلث نوشت: نظر شما با آمدن هاشمی آرایش انتخاباتی اصلاح طلبان در رقابت سیاسی پیش رو چه تغییری می کند؟
نامزد اصلی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی خواهد بود و دست کم بخشی از حملات سنگین اصولگرایان که از اواسط هفته پیش علیه آقای هاشمی آغاز شده، به علت نگرانی از حضور او بود.
اصولگرایان به ویژه جریانات رادیکال خیلی از آقای اسفندیار رحیم مشایی یا سایر نامزد های اصلاح طلب نگرانی نداشتند چون به فرض که یکی از میان آنها بتواند پیروز انتخابات شود و دولت تشکیل دهد، اصولگرایان خیلی راحت او را مهار می کنند و اجازه هیچ تغییر و تحولی به او نمی دهند اما اگر آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور شود اصولگرایان به این سادگی نمی توانند حریف او شوند؛ بنابراین خیلی از آمدن او نگران هستند.
آمدن آقای هاشمی رفسنجانی چه تغییری در وضعیت آرایش انتخاباتی اصولگرایان به وجود می آورد؟
آمدن آقای هاشمی مثل زلزله ای برای اردوگاه اصولگرایان بود، چون باعث شد آنها دچار مشکلات عدیده ای شوند. اصولگرایان می دانند آقایان دکتر ولایتی، حداد عادل، حجت الاسلام ابوترابی، منوچهر متکی، سعید جلیلی، زاکانی و باقری لنکرانی شانس چندانی در برابر آقای هاشمی رفسنجانی ندارند.
آیا اصولگرایان برای ایستادن مقابل هاشمی می تواند با این تعدد نامزدی که دارند در نهایت روی یک گزینه حداکثری به توافق برسند؟
سقف رای اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری پنج تا هفت میلیون است. حالا می توانند این میزان رأی را میان ۲۰ نامزد تقسیم کنند یا آنکه آرای یاد شده را به سوی یک نامزد همانند آقای ولایتی یا آقای سعید جلیلی هدایت کنند، بنابراین اصلاً و ابداً هیچ شانسی در مقابل هاشمی رفسنجانی ندارند. به نظرم با آمدن آقای هاشمی رفسنجانی، اصولگرایان به احتمال خیلی زیاد سر وقت قالیباف می روند تا او را مقابل هاشمی قرار دهند، چون او ضمن داشتن پنج تا هفت میلیون رأی جریان اصولگرایی، به دلیل سابقه موفق اجرایی و مدیریتی و متفاوت بودن از نظر سیاسی با آقای ولایتی، حداد عادل و سعید جلیلی می تواند مقداری هم آرای اصلاح طلبان را به خود جلب کند. به هرحال قدرت رای آوری آقای قالیباف برای اصولگرایان خیلی بیشتر از آقای ولایتی، حداد عادل و جلیلی است و به نظر من حمایت اصولگرایان از او باعث می شود نزدیک به ۱۰ میلیون رای بیاورد، البته از نظر اصولگرایان آقای قالیباف در کنار این حسن، دو ایراد اساسی و بنیادی هم دارد؛ اول آنکه او خیلی بیشتر از آقای جلیلی، ولایتی، متکی و حداد عادل مستقل است و جریان اصولگرا خیلی با این مساله راحت نیست.
دوم آنکه آقای قالیباف در چند سالی که شهردار تهران بود با یک سری مدیران بسیار موفق، توانمند و قوی از نظر اجرایی کار کرده و اگر رئیس جمهور شود این مدیران امور اجرایی کشور را به دست می گیرند و از توان مدیریتی خود برای پیشرفت و توسعه کشور استفاده می کنند. اما نکته مهم اینجاست که اغلب این مدیران تکنوکرات هستند و طیف ارزشی جریان اصولگرا اصلاً طیف ارزشی در اردوگاه اصولگرایان اقلیتی بیشتر نیستند و خیلی هاشان هم در جبهه پایداری حضور دارند؛ اما همین طیف درصدی از پنج تا هفت میلیون رای جریان اصولگرا را هدایت می کند ضمن آنکه آنها از نظر تشکیلاتی فوق العاده نیرومند هستند و سازمان یافته عمل می کنند.
آیا اصولگرایان می توانند روی حمایت از آقای جلیلی برای ایستادن جلوی آقای هاشمی به اجماع برسند؟
بعید می دانم چون در نظر سنجی ها آرای آقای ولایتی بالاتر است، مگر آنکه آقای ولایتی به نفع آقای هاشمی کنار برود؛ در آن صورت شرایط برای اجماع اصولگرایان روی جلیلی فراهم می شود. اگر این اتفاق بیفتد. اصولگرایان جلیلی را نماد انقلاب، اسلام، مردمسالار دینی و حامی مستضعفین معرفی می کنند و همان واقعه سال ۸۴ که برای احمدی نژاد رخ داد درباره آقای جلیلی تکرار می شود.
با آمدن هاشمی انتخابات را چند قطبی می بینید؟
انتخابات اگر سه قطبی نشود، قطعاً دو قطبی خواهد شد. چون اکثریت اصولگرایان در مقابل هاشمی قرار می گیرند. اصولگرایان از طرفداران آیت الله مصباح و جبهه پایداری گرفته تا میانه رو ها و بخشی از سنتی ها و حتی جریان موسوم به دولت به رغم همه اختلافاتی که با اصولگرایان دارند در نقطه دشمنی و ضدیت آقای هاشمی رفسنجانی با هم مشترکند. بنابراین ممکن است مثل انتخابات سال ۸۴ آمدن آقای هاشمی سبب شود که همه جناح راست در برابر ایشان متحد شود.
یعنی شما می گویید با حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری، جریان دولت و اصولگرایان به هم می پیوندند؟
اگر گزینه آقای احمدی نژاد رد صلاحیت شود، در آن صورت جریان دولت، طرفداران آیت الله مصباح، جبهه پایداری و همه طیف های مخالف آقای هاشمی همه به هم متصل می شوند و زیر یک بیرق می روند تا داستان سال ۱۳۸۴ را دوباره تکرار کنند.
انتخابات یک مرحله ای خواهد بود یا دو مرحله ای؟
اگر اتحاد میان همه طیف های اصولگرا اتفاق بیفتد، آقای هاشمی به احتمال زیاد در دور دوم نامزد اصولگرایان را شکست می دهد، اما نباید فراموش کرد که پیوند دولت با طیف های جریان اصولگرا در حرف ساده است چون وقتی به صورت جزء به جزء بررسی شود این سوال پیش می آید که فی المثل آقای احمدی نژاد چگونه ممکن است حاضر شود از آقای قالیباف حمایت کند، این اتفاق خیلی ثقیل و بعید به نظر می رسد، مگر اینکه اصولگرایان نامزد دیگری به جز آقای قالیباف نداشته باشند. از طرف دیگر این احتمال وجود دارد که اصولگرایان و جریان دولت روی حمایت از آقای سعید جلیلی به توافق برسند. اما در این حالت آقای قالیباف حاضر نخواهد شد از آقای سعید جلیلی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری حمایت کند. به علاوه تمام این جریانات هم که در حمایت از آقای جلیلی یا آقای ولایتی دست به دست دهند، باز معلوم نیست بتوانند رای جمع کنند و آقای هاشمی رفسنجانی را در انتخابات شکست دهند. بنابراین نامزدی آقای هاشمی معضلات و دردسر های زیادی برای اصولگرایان به وجود می آورد، چون اگر رئیس جمهور شود آنها نمی توانند به راحتی او را فلج کنند و به حاشیه برانند و آقای هاشمی می تواند خیلی کار ها را انجام دهد و خیلی از جاهایی را که اصولگرایان ظرف این هشت سال گرفته اند از آنان باز پس بگیرد.
اگر نامزد حداکثری دولت نتواند به میدان بیاید و فرد دیگری جایگزین او شود، چه اتفاقی می افتد؟
اگر آقای احمدی نژاد نتواند کارت ورود برای مشایی بگیرد یا به اصولگرایان می پیوندد – البته در صورتی که قالیباف نامزد آنها نباشد – یا یک نامزد دیگر معرفی می کند. اگر حالت دوم اتفاق بیفتد باید گفت هر کسی به جز رحیم مشایی نامزد دولت شود شانس پیروزی اش به طور مشخص سقوط می کند، به عبارت دیگر میزان رای آوری هر فردی غیر از مشایی برای جریان دولت خیلی بیشتر از آرای اصولگرایان نیست. یعنی سقف رای آوری نامزد دولت غیر از مشایی پنج تا شش میلیون است، یعنی آن نامزد شانسی نخواهد داشت و هاشمی در همان دور اول هم اصولگرایان و هم نامزد آقای احمدی نژاد را شکست می دهد.
ارسال نظر