پارس؛
اصلیترین راههای توقف شکست های پیدرپی حزبالله/ پدیده جمع دو پاراداوکس انقلابیگری و محافظهکاری
آیا انقلابیها مثل شهید بهشتی تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح میدهند؟ شعار انقلاب مثل ۳۸ سال گذشته همین است: ما میتوانیم
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی صدریانپور- 1- مفهوم انقلابیگری متضمن شرایطیست که بارزترین آنها تحولخواهی و نقد و مخالفت با وضع موجود (ضعفها و خلأها) است. اما آیا نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی این شرط اساسی را در قابی که از خود در نگاه مردم ساختهاند، ارائه کردهاند؟ معتقدم پاسخ، منفی است. شما چطور؟ نیروهای انقلابی و حزباللهی را بیشتر مدافع وضع موجود و مدافع حاکمان یافتهاید یا منتقد؟ هنگامیکه در محافل و بحثهای سیاسی از قوه قضائیه، سپاه ، صداوسیما یا ائمه جمعه انتقادی مطرح میشود حزباللهیها منتقد و مطالبهگر بودهاند یا دست به ماستمالی و توجیه زدهاند؟
2- همین توجیهها و دفاعهای بعضاً نابجا هویت نیروی انقلابی را به محاق برده و امروز دیگر انقلابی کسی نیست که خود در پی تحول و مبارزه و نقد بیرحمانهی کاستیهاست. امروز شاهد پدیدهی شگفتآوری هستیم: جمع دو پاراداوکس انقلابیگری و محافظهکاری
نیروهایی که ملاحظه مناسبتها و هنجارها را ندارند اما در بسیاری از موارد هم یا نقدی به ناکارآمدیها ندارند یا حتا گاهی از آنها دفاع هم میکنند
3- شاید یکی از اصلیترین راههای توقف شکست های پیدرپی حزباللهیها در انتخابات هم حل همین تناقضِ دشوار باشد. آزمون سختی که یک سوی آن پرتگاه تضعیف نظام و سوی دیگر قبیلهگرایی و زیرپاگذاشتن عدالت است؛ آیا انقلابیها مثل شهید بهشتی تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح میدهند؟ شعار انقلاب مثل ۳۸ سال گذشته همین است: ما میتوانیم
ارسال نظر