پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهران کریمی- پس از پیروز شدن دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در یادداشتی کوتاه برسر کارآمدن ترامپ را فرصتی برای «آمریکاشناسیِ عمیق‌تر» جامعه‌ ایرانی دانستم. چندی بعد رهبر انقلاب فرمودند:

«ما از این آقایی که تازه آمده، متشکّریم؛ تشکّر ما به‌خاطر این است که زحمت ما را کم کرد و چهره‌ واقعی آمریکا را نشان داد.»  1395/11/19

احساس می‌کنم جریان انقلابی و به خصوص رسانه‌های انقلابی از این فرصت چندان استفاده‌ مناسبی برای نمایاندن چهره‌ واقعی، خشن و استکباری دولت آمریکا نمی‌کنند.

ترامپ در فضای افکار عمومی ما به فردی «دیوانه‌صفت» و «ماجراجو» و نه نماینده‌ خوی وحشی‌گری کابوی‌های آمریکایی تبدیل شده است.

اما جریان غرب‌گرا که یک دل نه صد دل دلباخته‌ هیلاری کلینتون بود نه تنها از رو نرفته که تفسیر و روایت معیوب و بیمار خود را حتی از طریق ترامپ نیز پیش می‌برد. این روزها در بازنمایی رسانه‌ای غرب‌گرایان ایرانی ترامپ به نوعی بَدیل «انقلابی‌گری» معرفی می‌شود و سپس برچسب ماجراجو، خشن، بی‌فرهنگ، فاشیست و... به «شخص» او و نه «لیبرال سرمایه‌داری آمریکا» می‌خورد.

غرب‌گرایان ایرانی هرآنچه که دوست می‌دارند به انقلابیون نثار کنند را از طریق قرائت خود از ترامپ دنبال می‌کنند. رسانه‌ ملی که اساسا در باغ نیست اما انقلابی‌ها کجا سیر می‌کنند؟

برخی جریانات داخلی به جای تأکید بر «ساختار و روحیه‌ استکباری و زیاده‌خواهانه‌ دولت امریکا» بر دوگانه‌ «آمریکاییِ خوب» و «آمریکاییِ بد» تأکید میکنند. حال آنکه به تعبیر آیت الله خامنه ای ما با «شبکه‌ای استکباری» روبرو هستیم:

«دشمن، شبکه‌ استکبار و شبکه‌ صهیونیستی است؛ این دشمن است. شبکه‌ استکبار در رأسش دولت رژیم ایالات متّحده‌  آمریکا است.25/03/1395»

رأی آوردن «دونالد ترامپ» به عنوان چهره‌ صریح‌تر «غربِ وحشی»، هرچند باعث «مغموم شدن غربگرایانِ ایرانی» شد اما فرصتی برای تصحیح «نگاه فانتزی و تخیلی به آمریکا» و نتیجتا تضعیفِ دلبستگی به «آمریکایی‌هایِ خوب» خواهد بود. هرچند افراد به نوبه‌ خود در سیاست ها و ساختارها اثرگذارند اما «تجربه‌ ترامپ» بار دیگر ثابت خواهد کرد که «شبکه‌ استکباری» چیزی فراتر از افراد و احزاب و... است. 

از این منظر، ترامپ فرصتی برای «غرب‌شناسی» و «آمریکاشناسی» عمیق‌ترِ جامعه‌ ایرانی خواهد بود.