پارس؛
بازی دوسر برد حلقه انحراف/ چرا جبهه مردمی، احمدی نژاد و یاران را به واکنش کشاند؟
این تحرکات زودهنگام نیز برای جدا کردن همان بدنه مردمی از جبهه مردمی است تا در صورت ردصلاحیت، سبد رأی اصولگرایی را دچار آسیب و کسری کنند و هیچ بعید نیست مستقیم و غیرمستقیم به سمت تحریم انتخابات بروند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- چند روزی است اخبار جدیدی از تحرکات تیم انتخاباتی احمدی نژاد و یارانش در رسانهها منتشر شده است که ظاهراً خلاف پیش بینیهای سیاسی گذشته است. پیش بینی میشد احمدی نژاد بعد از نهی رهبرانقلاب، در این دوره از انتخابات ورودی نداشته باشد. البته بیانیه رسمی احمدی نژاد نیز این گمانه را تقویت کرد که دودی از تنور انتخاباتی این جمع بلند نمیشود.
بدون تردید آن بیانیه و صراحتش با فعالیت انتخاباتی این روزها قابل جمع نیست. پس سؤال این است که چه چیز تغییر کرده است؟ حتماً اتفاقی افتاده است که هزینه پشت کردن به آن بیانیه رسمی را نادیده گرفتهاند.
اما بالاتر از این بیانیه، نهی رهبر انقلاب است. رهبری انقلاب در توصیه پدرانهشان، علت نهی را هم بیان کردند و فرمودند که دوقطبی شدن مضر است و من این شرایط را برای کشور صلاح نمیدانم. طبیعی است که مهمتر از آمدن یا نیامدن احمدی نژاد مراقبت از ایجاد این دوقطبی است.
به نظر میرسد این ظهور جدید احمدی نژادیها را باید در نسبت با جبهه مردمی تحلیل کرد. فاصله بین بیانیه احمدی نژاد و عبور از آن، تنها یک اتفاق بزرگ در منظومه سیاسی کشور است و آنهم شکل گرفتن جبهه مردمی است.
اما چرا جبهه مردمی احمدی نژاد و یاران را به واکنش کشاند؟
احمدی نژاد بعد از نهی بزرگ، به رغم خطری که از جانب دولت مستقر میدید، به تعبیر خودش حاضر نشد با اصولگرایان همکاری کند. حتی پیشنهاد همکاری را هم پس می زند. چرا؟ چطور ممکن است یک نفر از جهت ایدئولوژیک، دولت موجود را خطر جدی برای انقلاب بداند و اما حاضر نباشد با جبهه رقیب دولت همکاری -ولو تاکتیکی- داشته باشد؟
پاسخ به این سؤال در تلقی احمدی نژاد تا پیش از شکل گیری جبهه مردمی است. احمدی نژاد تصور میکرد تنها گزینه رأی آور مقابل دولت روحانی است و کنار گذاشتن وی از صحنه رقابت، به کاهش مشارکت انتخاباتی و در نهایت ماندگاری دولت حاکم میانجامد و او همچنان قهرمان این هم آوردی خواهد ماند.
اما وحدت اخیر در میان جریان اصولگرایی این تصور باطل را بهم زد. جبهه مردمی توانست در سازوکاری نوین، بدنه جریان اصولگرایی را بهم نزدیک کند و وحدت از پایین به بالا را به مرور شکل دهد. هرچند تا رسیدن به مقصود راهی طولانی در پیش دارد اما همایش اخیر جبهه مردمی باعث شد رقبا نگرانی جدی پیدا کنند. واکنش احساسی مخالفان را باید در توییت طعنه آلود آشنا و عکس العمل صریح رئیس جمهور و البته انتقاد تند و تیز برخی از "اصولگرایان ضدوحدت" نظاره کرد.
با این مقدمه، جبهه مردمی باعث شد سیاست احمدی نژاد و یاران تغییر کرده و از بیانیه و نهی عبور کنند؛ اما این اقدام چه آوردهای برایشان دارد؟
احمدی نژاد سیاستمدار زیرکی است و میداند بقایی بدون تردید ردصلاحیت است. اظهارات روز یک شنبه دادستان کل کشور درباره پرونده بقایی نیز امارهای روشن برای این ردصلاحیت است. پس چرا سرمایه گذاری کردند و با این سرعت و حجم فعالیت وارد انتخابات شدند؟
این پروژه برای احمدی نژاد بازی دو سر برد است. همانطور که گفته شد سکوت اولیه احمدی نژاد با هدف کاهش مشارکت و تلقی از شکست قطعی اصولگرایان مقابل روحانی بود. جبهه مردمی این تلقی و پیش بینی را جابهجا کرد. به همین جهت سیاست گذشته احمدی نژاد باید تغییر میکرد. با این شرایط برداشت احمدی نژادیها این است که تأیید یا رد صلاحیت بقایی پروژه اصولگرایان در جبهه مردمی را ناکام میگذارد و همچنان احمدی نژاد را "منجی مظلوم" نگه میدارد.
تحلیلشان این است که اگر بقایی رد صلاحیت شود، طرفداران احمدینژاد به صورت کامل، رویاروی شورای نگهبان و نظام قرار میگیرند و این افسردگی سیاسی مشارکت را کاهش میدهد و بدون تردید اثرش را روی سبد رأی اصولگرایان خواهد گذاشت.
اگر بقایی تأیید صلاحیت شود، سبد رأی جبهه انقلاب و اصولگرایی دچار شکن جدی میشود و باز هم از دو حالت خارج نیست؛ یا رأی میآورند و میتوانند کری خوانی سیاسی با نظام داشته باشند و یا شکست میخورند که در این صورت اصولگرایان را هم با خودشان پایین میکشند و باز هم پروژه ابقای روحانی تکمیل میشود و هزینه آن بهدوش نظام می افتد.
در هر دوصورت پیش بینیشان بازی دوسر برد است. این تحرکات زودهنگام نیز برای جدا کردن همان بدنه مردمی از جبهه مردمی است تا در صورت ردصلاحیت، سبد رأی اصولگرایی را دچار آسیب و کسری کنند و هیچ بعید نیست مستقیم و غیرمستقیم به سمت تحریم انتخابات بروند.
اما این همه ناشی از عدم شناخت احمدی نژاد از طرفدارانش است. همان اشتباهی که در ایام خانه نشینی و سالهای پایانی قدرت داشت. احمدی نژاد توجه ندارد و ظاهراً تجربه نشده است که پایگاه رأی او از آن خودش نیست و طرفدارانش در دوراهی انقلاب و احمدی نژاد، همان راهی را میروند که نه دی رفتند.
ارسال نظر