سناریوهای آینده برای سوریه از نگاه معارضه
تقریبا تمام زمینهها و مقدمات لازم برای برگزاری نشست آستانه فراهم شده و هر طرف، با نگاه خود راهی این نشست شده تا بتواند حاصل مورد نظر خود را از آن برگیرد.
"محمدرضا رئوفشیبانی"سفیر پیشین ایران در سوریه نوشت: معاون وزیر خارجه روسیه گفته است، مقاماتی از وزارتخانههای دفاع و خارجه کشورش در گفتوگوهای آستانه شرکت میکنند.
مقامات روسیه همچنین ابراز امیدواری کردهاند، این مذاکرات زمینه لازم را برای ادامه مذاکرات ژنو در ارتباط با سوریه هموار سازد.
بشار اسد، رئیسجمهور سوریه معتقد است، هدف نشست آستانه، مذاکره با گروههای تروریستی برای آتشبس و اجازه دادن به آنان برای مصالحه است.
وی افزود: پیوستن گروههای تروریستی به مصالحه در سوریه به معنای کنار گذاشتن سلاح و برخورداری از عفو دولت است.
علوش، نماینده گروههای مسلح در مذاکرات آستانه نیز هدف خود را برای شرکت در مذاکرات، توافق بر سر آتشبس و تعیین تکلیف گروههای حامی دولت سوریه بویژه حزبالله و دیگر گروههای شیعه طرفدار بشار اسد عنوان کرد.
اردوغان، آتشبس و تشکیل منطقه امن در بخشی از خاک سوریه را بار دیگر، یکی از اهداف خود در سوریه دانست.
این درحالی است که همزمان با این تحرکات، تیمی از معارضه وارد فلسطین اشغالی شده و سند همکاریهای راهبردی پیشنهادی خود برای سوریه بعد از بشار اسد را تسلیم مقامات تلآویو کرده است.
از مجموع تحولات رخ داده در دوره اخیر میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
1) برخی ناظران سیاسی معتقدند، این نشست همانند گذشته جمع تضادها با یکدیگر است. لذا این گروه بعید میداند که نتایج این نشست، نتیجهای متفاوتتر از نشستهای قبلی در مورد حل نهایی بحران سوریه در بر داشته باشد.
روسها این نشست را مقدمهای برای نشست ژنو دانستهاند که این موضع، خود به مفهوم تلاش روسیه برای مدیریت توقعات افکار عمومی از نتایج نشست آستانه است.
2) معارضه و کشورهای حامی آن، خود را در شرایط فعلی در دوره گذار میبینند و به نظر میرسد، رفتارهایی را برای عبور کمهزینهتر از این مرحله برای خود پیشبینی کنند. برای معارضه و کشورهای حامی آن، مرحله فعلی به دلیل کمرنگ شدن نقش آمریکا به گروگان گرفته شدن تحولات توسط سیاستهای روسیه است. لذا اتخاذ هر تصمیم استراتژیک در این دوره به مصلحت معارضه نخواهد بود. در این شرایط، تنها عنوانی که معارضه سیاسی و نظامی را زیر یک سقف جمع کرده؛ برقراری آتشبس و ممانعت از هر نوع پیشروی ارتش سوریه و حامیان مقاومتی آنهاست. با این عنوان است که حضور معارضه در آستانه، توجیهپذیر میشود.
3) با تحلیل رفتار جریانهای مسلح و معارضه سیاسی و کشورهای حامی آنها چند سناریو برای مرحله آینده از دیدگاه معارضه قابل پیشبینی است. به بیان دیگر، آنچه را که از رویکرد معارضه و کشورهای حامی آن در قبال آینده تحولات در سوریه میتوان استنباط کرد، میتوان در بندهای زیر برشمرد:
احتمال اول؛ استمرار نبرد میدانی قویتر از گذشته و با شکلی جدید: به نظر میرسد، هدف جریانهای مسلح بیش از آنکه مبتنی بر حفظ و تقویت آتشبس به عنوان یک مرحله پایدار باشد، بیشتر عبور از یک مرحله توام با شکست و ورود به مرحلهای برای تجدید قوا و چیدن برگههای جدید میدانی علیه ارتش و دولت سوریه است. ترکیه به برکت توافق آتشبس امضا شده با روسیه، از یک نیروی اشغالگر به نیرویی بدل شده که باید بر اساس توافق نامه مذکور و بندهایی که در مذاکرات آستانه به تصویب خواهد رسید و مکانیسم اجرای آتشبس را تعریف و جایگاه ترکیه را در این مکانیسم تثبیت خواهد کرد، بر روند آتشبس نظارت میدانی داشته باشد و توصیهها و پیشنهادهای تنبیهی لازم برای ناقض آتشبس را به کمیته دوجانبه روسی ـ ترکی ارائه کند. اضافه بر آن، این کشور در صورتیکه اراده کند، میتواند تحت عنوان نظارت بر آتشبس، نقل و انتقال آزادانه سلاح به نفع گروههای مسلح را به انجام برساند.
احتمال دوم؛ ایجاد منطقهای امن برای گروههای مسلح در بخشی از خاک سوریه: این طرح از دیر باز توسط دولت ترکیه بارها اعلام شد ولی به دلیل مخالفت دیگر طرفها و همراهی نکردن دولت اوباما با این طرح عملا متوقف ماند، لیکن در شرایط کنونی و از دست دادن حلب، از نگاه معارضه مسلح یکی از مناسبترین راهها برای بازگرداندن توازن نظامی از دست رفته، تشکیل این منطقه خواهد بود. موضع ترامپ رئیسجمهور جدید آمریکا در حمایت از این اصل و انطباق آن با موضع ترکیه، عامل تشویقکننده دیگری برای شکلدهی به این منطقه خواهد بود. بدون شک اروپا به بهانه انتقال مهاجران دردسرساز سوری از اروپا به داخل خاک سوریه، با این طرح همراهی خواهد کرد. عربستان و قطر و امارات و دیگر کشورهای حامی مسلحین نیز این راه را مناسبترین گزینه برای حفظ و تقویت جریانهای
مسلح دانسته و از آن حمایت خواهند کرد. این منطقه با توجه به وضعیتمیدانی گروههای مسلح و نحوه ایجاد چتر حمایت هوایی برای آن میتواند در هر بخشی از خاک سوریه شکل گیرد.
احتمال سوم؛ حرکت به سمت تشکیل فدرالهای قومی و طائفی: انگیزه اصلی داعش در شکلدهی به نبردی سخت در عراق و سوریه، تفکیک سرزمینی و ایجاد کانونهای دینی و مذهبی در منطقه است. این درحالی است که جریان کردی در این کشور و منطقه نیز با بهرهگیری از شرایط حاکم بر منطقه وضعیت را به گونهای میبیند که اعلام هویت مستقل کردی در منطقه را موضوعی سهل و ممتنع میداند. این جریان معتقد است، جامعه جهانی به سمت و سویی میرود که پذیرای هویت مستقل کردی در منطقه باشد. آنها معتقدند، شرایط سیال فعلی در منطقه، بهترین فرصت تحقق این هدف بوده و نباید نسبت به بهرهبرداری از آن فرصتسوزی کرد. اروپا، آمریکا و اسرائیل به انگیزههای مختلف با تحقق این هدف همراه خواهند بود.
احتمال چهارم؛ خطر نقشگیری فزایندهتر رژیم صهیونیستی در تحولات سوریه: سفر تیمی از معارضه سوریه به داخل فلسطین اشغالی و ارائه وثیقه همکاری دو طرفه برای مرحله بعد از بشار اسد قابل توجه است. این سند که چند روز قبل با گروهی از معارضین سوری تسلیم مقامات رژیم صهیونیستی شد، شامل چهارسر فصل با عنوان زیر است:
امنیت و ثبات اسرائیل؛ آینده جولان در روابط سوریه و اسرائیل؛ نقش ایران و حزبالله در سوریه آینده؛ شکل آتی روابط سوریه و اسرائیل.
این سند در حد خود، تحولی جوهری در وضعیت مقاومتی سوریه ایجاد خواهد کرد.
حمایت بیچون و چرای رئیسجمهور جدید آمریکا از رژیم صهیونیستی و سکوت مرگبار جبهه عربی علیه اقدامات این رژیم، از عوامل تقویتکننده این احتمال است.
ارسال نظر