به گزارش پارس به نقل از افکارنیوز، حضور قدرتمند گروه های مختلف سیاسی، انتخابات این دوره شوراها را متفاوت از دیگر دوره ها کرده است. جریانهای سیاسی دیگر تنها به کارکرد اجتماعی شورا ها نمی اندیشند بلکه در استراتژی خود، شوراها را مسیری برای رسیدن به رده های بالاتر هرم قدرت می بینند. اصولگرایان، حامیان دولت و اصلاح طلبان را می توان سه جریان اصلی انتخابات شوراها با شرایط متفاوت دانست.

اصولگرایان متفرق به دنبال اتحاد


  اصولگرایان که حضور در شورای شهر به استراتژی آنها تبدیل شده، تصمیمی جدی برای حفظ قدرت خود دارند و البته حفظ قدرت خود را در ائتلاف می بینند. ائتلافی که شاید شکننده بودنش، اصولگرایان را مجبور کند به امضاء میثاقنامه روی بیاورند.
کثرت کاندیداها موجب شده هر گروه ساز خود را کوک کند تا در آینده بتواند شهردار متمایل به خود را به خیابان بهشت بفرستد. از طرفی همزمانی دو انتخابات، ائتلاف در انتخابات شورای شهر را به ریاست جمهوری وابسته کرده است. در این شرایط اگر اتحاد بر سر یک لیست واحد ممکن شود، انتخابات ریاست جمهوری آن را آسیب پذیر میکند.

به این ترتیب اصولگرایان در صورتی می توانند پیروز قاطع صندلی های شوراها باشند که اتحادی محکم بین خود برقرار کنند. آنقدر محکم که حتی هیجان انتخابات ریاست جمهوری هم نتواند آنان را از هم جدا کند.
گمانه زنی ها حاکی است افراد زیر در بین اصولگرایان از اقبال بیشتری برخوردارند.

حامیان دولت و بی اقبالی مردم تهران


اما حامیان دولت که پاستور را در اختیار دارند نتوانسته اند به صندلی بهشت برسند. ناکامی انتخابات شورای سوم طی دوره اوج قدرت احمدی نژاد، برای دولتیان تجربه نشد تا حداقل به اندازه سفرهای استانی دل مردم تهران را بدست بیاورند. این احساس بی نیازی به تهرانی ها شکستهای پی در پی را برای طرفداران دولت در پایتخت رقم زده است. از طرفی این شکستها به همراه ترد آنها توسط تمام طیفهای اصولگرا، موجب شده لیست احتمالی دولت ضعیف و فاقد اثرگذاری در انتخابات شورا باشد.


به این ترتیب هرچند شهرداری تهران سکوی پرتابی شد برای صندلی ریاست جمهوری اما احتمالا مردم تهران ریاست بر بلدیه تهران را به حامیان دولت نخواهند داد.