حشمت الله فلاحت پیشه در روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت:نباید گرفتار تحلیل‌های سنتی درباره انتخابات آمریکا و ایران شویم؛ تحلیل سنتی این است که می‌گویند اگر در انتخابات کشور دشمن، یک جناح تندرو روی کار بیاید، در کشور ما نیز یک جریان تندرو انتخاب می‌شود.

 

 این تحلیل، سنتی است و در مناسبات ایران و آمریکا، دیگر جایگاه خودش را از دست داده است. درست است که در انتخابات آمریکا، یک روند غیر‌عقلانی شکل گرفته ولی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده ایران، قطعا روند، عقلانی خواهد بود و مردم، انتخابی درست و شایسته خواهند داشت.

از سال 2000 میلادی به بعد، دو راهبرد در منطقه و دنیا مقابل هم وجود دارد؛ یک راهبرد یک‌جانبه‌گرا که بوش آن را نمایندگی می‌کرد و راهبرد دیگر، چند‌جانبه‌گرا که ادامه سیاست کلینتون بود و از سوی اوباما شکل گرفت؛ بنابراین آنچه درباره ایران و آمریکا مطرح می‌شود، در این راهبردها، قابل طرح است.

اتحادیه اروپا تلاش می‌کند آمریکا در رابطه، چندجانبه‌گرا عمل کند ولی در آمریکا حتی اگر ترامپ هم نخواهد، بخش‌هایی از نخبگان ساختاری جمهوری‌خواه سعی می‌کنند دولت آمریکا، چند‌جانبه‌گرا با تحمیل اقتدارآمیز تصمیمات آمریکایی عمل کند، یعنی آمریکایی‌ها حق وتو را در بسیاری از امور داشته باشند.

باید توجه داشت که قدرت آمریکا هرگز به اندازه قدرت آنها در سال 2000 که بوشِ پسر آن را نمایندگی می‌کرد، نیست و این، حقیقتی غیر‌قابل انکار است. نه احمدی‌نژاد توانست قطعنامه‌ها را پاره کند، نه ترامپ می‌تواند برجام را پاره کند؛ تهدید‌های ترامپ هم درباره پاره‌کردن برجام، شبیه تهدیدهای احمدی‌نژاد درباره پاره‌کردن قطعنامه‌های بین‌المللی است چون هر دوی این موارد، جزء رژیم بین‌المللی است و احمدی‌نژاد و ترامپ، این توان و امکان را ندارند که این قرارداد بین‌المللی را نادیده بگیرند و پاره کنند.

حتی اگر ترامپ هم برجام را پاره کند، ایران توانسته به بخشی از خواسته‌های خود درباره لغو تحریم‌های بین‌المللی برسد؛ بنابراین به‌هیچ‌وجه ترامپ با پاره‌کردن ظاهری برجام هم نمی‌تواند اوضاع را به دوران تحریم‌های 11 ساله برگرداند و این عامل موجب می‌شود واقع‌گرایان او را به واقع‌گرایی در قبال قدرتی مانند ایران دعوت کنند.