پارس؛
آیا در صورت باخت، آقای میلیونر نیروهای خود را به خیابانها میفرستد؟/ با خانواده جناب ترامپ آشنا شوید
مشخص نیست او چه نظری درباره علاقه شوهرش به شکار حیوانات بزرگ آفریقایی دارد. آنها سگی به نام چارلی دارند و مرتب عکسهای او را با استفاده از هشتگ «سگهایحامیترامپ» در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- گفته میشود خانواده ترامپ در رشد وی در نظرسنجیها نقش مهمی دارند. برخی از آنها از جمله داماد وی جزو مشاوران نزدیک وی به حساب میآیند. ترامپ پنج فرزند دارد و هر چه میگذرد نقش فرزندان او در مبارزات انتخاباتی پررنگتر میشود. برای این منظور به اختصار فرزندان این نامزد جمهوریخواه را معرفی میکنیم.
دونالد جونیور
ترامپ سه فرزند از ازدواج اولش با ایوانا ترامپ دارد (دونالد جونیور، ایوانکا، ۳۴ ساله، و اریک، ۳۲ ساله)، یک فرزند از ازدواجش با مارلا میپلز (تیفانی، ۲۲ ساله) و یک فرزند هم از همسر فعلی خود ملانیا (بارون، ۱۰ ساله). او هشت نوه نیز دارد. ایوانا ترامپ مدل و اهل کشور چک است و دونالد جونیور زبان چکی را از او و پدربزرگ و مادربزرگش آموخت. دونالد جونیور در دوران جوانی سعی میکرد خود را در معرض توجه عمومی قرار ندهد چون، همانطور که در سال ۲۰۰۶ به نیویورکتایمز گفت: «علاقه نداشتم تنها بهعنوان پسر دونالد ترامپ شناخته بشوم که دارد با پول پدرش عشق و حال میکند.» اما او گفت بعدها متوجه شد که نام ترامپ منفعت هم به همراه دارد و استفاده نکردن از آن «حماقت» است. او که حالا در سازمان ترامپ مسوولیتهای اجرایی دارد، در سال ۲۰۰۵ با ونسا هیدن، که یک مدل است، ازدواج کرد. عامل آشنایی آنها با هم پدرش بود. این زوج پنج فرزند دارند.
البته معروفیت او خالی از جنجال نبوده است. علاقه او – و برادرش اریک – به شکار حیوانات بزرگ با انتقاد همراه بوده است. عکسهایی منتشر شده که آنها را با حیوانات مرده از جمله یک پلنگ و یک تمساح نشان میدهد. دونالد جونیور در یکی از عکسها دم بریده یک فیل را در دست دارد. دونالد جونیور به طرفدارانش گفت که «بابت شکارچی بودن عذرخواهی نخواهد کرد» و تاکید داشت که گوشت شکار را به روستاییهای «سپاسگذار» محلی در زیمبابوه داده بود.
ایوانکا
دختر ۳۴ ساله ترامپ احتمالا شناختهشدهترین فرزند وی و به «سلاح سری» او معروف شده است. او در ابتدا مدل بود، ولی حالا در سازمان ترامپ بهعنوان معاون اجرایی رئیس در امور خرید و توسعه کار میکند، در سریال «کارآموز»، برنامه تلویزیونی ترامپ، داور بود و مجموعهای از کیف و کفش هم به نام خود به بازار عرضه کرده است. ایوانکا در پی ازدواجش با جارد کوشنر، صاحب روزنامه نیویورک آبزرور، به یهودیت گروید و از او سه فرزند دارد. گفته میشود که ایوانکا دو بار در طول روز مراقبه (مدیتیشن) میکند. به عقیده ناظران، حضور فرزندان ترامپ در عرصه تبلیغات میتواند بخت پدرشان را برای رفتن به کاخ سفید افزایش دهد.
رالف رید، یکی از کارگزاران جمهوریخواه و رهبر «اتحادیه ایمان و آزادی»، به خبرگزاری آسوشیتد پرس گفته است «او زیباترین، مهربانترین، باهوشترین، و مودبترین زن جوانی بود که احتمالا تا به حال دیدهام. وقتی گردهمایی (جمهوریخواهان برای معرفی ترامپ بهعنوان نامزد رسمی حزب) را ترک کردیم به همسرم گفتم احتمالا باید نظرم را درباره دونالد ترامپ عوض کنم. ایوانکا در عین حال با چلسی کلینتون، دختر رقیب سرسخت پدرش برای رسیدن به کاخ سفید، دوستی نزدیکی دارد. شباهت بین دو دختر در این است که رابطههای نامتعارف پدرانشان با زنان دیگر به عرصه عمومی کشیده شده است. همچنین هر دو تصمیم گرفتهاند با جدیت وارد کارهای خانوادگی شوند. اما وبسایت پولیتیکو مینویسد: علایمی وجود دارد که آنها دوستی خود را فعلا به حالت تعلیق در آوردهاند و تصمیم گرفتهاند که در طول این کارزار انتخاباتی مسموم با یکدیگر دیده نشوند.
اریک
سومین فرزند ترامپ ۳۲ ساله است و مثل خواهر و برادرش برای سازمان ترامپ کار میکند. او در عین حال رئیس کارخانه شرابسازی ترامپ در ایالت ویرجینیا هم هست. او در سن ۲۳ سالگی یک سازمان خیریه برای کمک به کودکان مبتلا به بیماریهای خطرناک راهاندازی کرد و سال گذشته از طرف روزنامه نیویورک آبزرور (که به شوهر خواهرش تعلق دارد) بهعنوان یکی از «۲۰ بشردوست برتر زیر ۴۰ سال» انتخاب شد. به گفته این روزنامه او «از نظر ظاهری بسیار به پدرش شبیه است ولی لحن متفاوتی دارد.»
اریک در سال ۲۰۱۴ با لارا یوناساکا ازدواج کرد. لارا که قبلا تهیهکننده تلویزیونی بوده، علاقه زیادی به اسبسواری دارد و تنها دو هفته پیش از مراسم عروسی در یک سانحه اسبسواری مچ هر دو دستش شکست. به گفته وبسایت شخصی اریک، لارا مدافع سرسخت حقوق حیوانات هم هست. مشخص نیست او چه نظری درباره علاقه شوهرش به شکار حیوانات بزرگ آفریقایی دارد. آنها سگی به نام چارلی دارند و مرتب عکسهای او را با استفاده از هشتگ «سگهایحامیترامپ» در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند.
تیفانی
تیفانی ۲۲ ساله است و حاصل ازدواج ترامپ با مارلا میپلز، بازیگر سابق و شخصیت تلویزیونی است. او در سخنانی که حالا خیلی مشهور شده است، میگوید که مادرش او را با کمکهای مالی ترامپ بزرگ کرده است. بنابر گزارش رسانههای آمریکایی، او را به اقتباس از نام جواهرفروشی معروف نیویورک، تیفانی نامیدهاند. او در زمانی که در دانشگاه پنسیلوانیا مشغول تحصیل بود پا به دنیای خوانندگی هم گذاشت و آهنگی با عنوان «همچون پرنده» منتشر کرد. او بهشدت در توییتر و اینستاگرام فعال است و عکسهایی که منتشر میکند نمایانگر یک زندگی کاملا تجملی است. اما او تنها فرزند بزرگسال ترامپ است که از سوی او در توییتر دنبال نمیشود. با این حال ترامپ در توییتر از سخنرانی «خارقالعاده» او و ترامپ جونیور در گردهمایی جمهوریخواهان تجلیل کرد و گفت که «به آنها افتخار میکند.»
بارون
پسر ده ساله آقای ترامپ از همسرش ملانیا، هنوز کوچکتر از آن است که توجهها را به خود جلب کند. ملانیا اهل اسلواکی است و سابقا مدل بوده است. او به یک وبسایت تخصصی فرزندداری گفته بود که برای تربیت بارون در خانه میماند و وقتی او در مدرسه است به کارهایش میرسد. او به این وبسایت گفته است: «بارون افکار محکمی دارد و بچهای خاص و باهوش است. مستقل است و درباره مسائل نظر میدهد و دقیقا میداند چه میخواهد. بعضی وقتها دونالد کوچک صدایش میزنم. از نظر ظاهری ترکیبی از من و پدرش است، ولی بهخاطر شخصیتش است که به او میگویم دونالد کوچک.» به گفته ترامپ او به نقاشی علاقه دارد و مثل پدرش، «دوست دارد چیزی بسازد و خرابش کند و چیز دیگری بسازد.» ترامپ و پسرش در بسیاری اوقات با هم به پالم بیچ در ایالت فلوریدا میروند و به گفته ملانیا آنجا با هم گلف بازی میکنند، وقتشان را با هم میگذرانند و با هم شام میخورند.
آیا در صورت باخت، ترامپ نیروهای خود را به خیابانها میفرستد؟
زمانی که مارتین اسکورسیزی فیلم « دار و دسته نیویورکیها» را ساخت، تصویری از این شهر به نمایش گذاشت که در آن گروههای خلاف کار این کشور به جان هم افتادهاند تا در شهر بیش از پیش قدرت خود را به رخ همدیگر بکشند. داستان ترامپ و هیلاری کلینتون کمی مدرنیزهتر شده اما ممکن است به همان تلخی داستان اسکورسیزی منجر شود. پرسش اساسی اینجاست: اگر ترامپ نتیجه باخت را نپذیرد، آیا باید منتظر شورشهای سفیدپوستان طرفدار ترامپ در همه آمریکا باشیم؟ این برای نخستینبار است که در تاریخ آمریکا دو نیویورکی بهعنوان نامزد نهایی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شدهاند. بیراه نیست اگر انتخابات هشتم نوامبر را «جنگ نیویورکیها» تلقی کنیم.
کارشناسان حقوقی میگویند خودداری دونالد ترامپ از بیان این مساله که نتایج انتخابات ریاستجمهوری ماه آتی آمریکا را در صورت شکست میپذیرد، مسالهای بیسابقه و دلسردکننده است. در این میان در حالی که عدم پذیرش شکست از سوی یکی از نامزدهای احزاب مهم در شب انتخابات، دموکراسی آمریکا را وارد فضایی نامشخص میکند آنچنان که کارشناسان طیفهای مختلف میگویند، از منظر قانونی این امر تغییری در شرایط ایجاد نخواهد کرد. جیمز بوپ، یک وکیل قانون اساسی محافظه کار در این باره میگوید: صراحتا براساس سیستم ما اذعان کردن یا نکردن بازنده انتخابات به شکست اصلا مطرح نیست و اهمیتی ندارد؛ نتیجه انتخابات قاطع و غیرقابل بازگشت است. این در حالی است که دونالد ترامپ جمهوریخواه در سومین و آخرین مناظره نامزدهای ریاستجمهوری در چهارشنبه شب هفته گذشته، دو بار از بیان این مساله که در صورت شکست آن را خواهد پذیرفت، خودداری کرد.
مجری مناظره کرین والاس وی را تحت فشار قرار داد و خاطرنشان کرد که انتقال صلح آمیز قدرت یکی از اصول قدیمی دموکراسی آمریکاست. والاس در این باره گفت: یک انتقال قدرت قرار است در کشور ما رخ دهد. در حقیقت یکی از افتخارات این کشور انتقال صلح آمیز قدرت در کشور است و هیچ اهمیتی ندارد یک کمپین چقدر برای پیروزی تلاش کرده باشد اما در پایان بازنده باید شکست خود را بپذیرد. در پاسخ به این مساله ترامپ عنوان کرد: من به وقتش به این موضوع فکر میکنم و فعلا شما را در این انتظار میگذارم! کلینتون به سرعت به این پاسخ واکنش نشان داد و گفت: این وحشتناک است. از اینکه فردی بهعنوان نامزد از دو حزب بزرگ کشور چنین موضعی اتخاذ کند، احساس انزجار میکنم!
پس از آن میلیاردر نیویورکی رقابت سیاسی آمریکا طی سخنرانی روز پنجشنبه خود سوالات جدیدی را درباره این مساله ایجاد و عنوان کرد: من کاملا نتایج این انتخابات بزرگ و تاریخی را اگر پیروز شوم، خواهم پذیرفت! بهطور قطع من نتایج روشن انتخابات را میپذیرم، اما حق خود را برای به چالش کشیدن نتیجه انتخابات در صورتی که این نتیجه مشکوک باشد، حفظ میکنم. با این حال به نظر نمیرسد که این موضع ترامپ نظری مشترک با نزدیکان وی باشد. تنها چند ساعت پیش از مناظره مذکور مایک پنس، معاون ترامپ، کلینان کانوی، مدیر کمپین او و ایوانا ترامپ، دخترش همگی تاکید کردند که نتیجه انتخابات را خواهند پذیرفت.
براساس سیستم الکترال انتخابات آمریکا، آمریکاییها بهصورت مستقیم رئیسجمهور خود را انتخاب نمیکنند. آنها ابتدا مجموعهای از رای دهندگان را که باید به یکی از افراد فهرست نامزدهای حزب رای دهند، انتخاب میکنند. یک نامزد برای پیروزی در انتخابات به 270 رای الکترال نیاز دارد. با وجود اینکه معمولا برنده انتخابات شب انتخابات مشخص میشود رای رسمی «الکترال کالج» چند هفته بعد اعلام میشود. در هفتههای میانی شب انتخابات تا رای شورای گزینشگران ترامپ میتواند به نتیجه انتخابات اعتراض کرده یا در شرایط خاصی درخواست بازشماری آرا را مطرح کند، اما اگر میزان اختلاف آرای این انتخابات بسیار بالا باشد شانس پیروزی ترامپ در این پرونده بسیارکم است.
ریک هیسن، یکی از اساتید برجسته حقوق آمریکایی در این باره توضیح میدهد: او میتواند شکایت کند، اما اگر با اختلافی فاحش نتیجه این انتخابات را واگذار کند بعید بهنظر میرسد که بتواند پرونده را به دادگاه بکشاند. هیسن خاطرنشان کرد که او بیشتر نگران اظهار نظرات ترامپ است که «نفرت برانگیز و بیسابقه» است و میتواند در صورت شکست جمهوریخواهان به خشونت در شب انتخابات منجر شود. پس از مناظره دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا حامیان ترامپ تلاش کردند تا اظهارات وی را به نوعی به انتخابات سال 2000 مرتبط بدانند؛ انتخاباتی که شاهد رقابتی بسیار نزدیک میان جورج بوش و ال گور بود. با این حال کارشناسان این قیاس را معالفارق میدانند.
ریچارد ریوبن، استاد حقوق دانشگاه میسوری در این باره توضیح میدهد: این رقابت بوش و ال گور نیست. در آن زمان پس از شمارش آرا سوالاتی قانونی درباره انتخابات وجود داشت. این پرونده روند قانونی خودش را طی کرد و ال گور با احترام تصمیم دادگاه عالی را پذیرفت. وی ادامه داد: اما اقدام ترامپ تلاشی با هدف برای مشروعیت زدایی از هر نتیجه یا تصمیمی است که خلاف خواسته وی صادر یا مطرح شود. اتفاقی که در دوران زندگی من در عرصه سیاسی آمریکا بیسابقه بوده است. خودداری ترامپ از پذیرش شکست احتمالی بیانگر تلاشهای چند ماهه وی برای بی اعتبار خواندن نتیجه انتخابات است. طی هفته گذشته او این مساله را مطرح کرد که در انتخابات اولیه 1.8 میلیون مرده به رقیبش رای دادهاند و از حامیان خود خواست تا برای چنین تقلبهایی مراکز رایگیری را به دقت مورد نظارت قرار دهند. طبق سیستم آمریکا ممکن است که یک نامزد رای عمومی را کسب کند اما در رای الکترال کالج شکست بخورد. این اتفاق در سال 2000 رخ داد و بوش که نتوانسته بود آرای عمومی را با اختلاف 51/ 0 درصد کسب کند با 271 رای منتخب الکترال کالج، رئیسجمهور آمریکا شد.
ارسال نظر