پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- از چند روز گذشته تیتر بعضی رسانه ها به «برجام منطقه ای» اشاره دارد و با سفر مسئول سیاست خارجی اروپا به ایران برجسته تر شد. موگرینی مذاکراتی نیز در ایران انجام داد اما رسانه ها به دنبال القای برجام منطقه ای هستند تا به زعم خودشان پرونده سوریه تمام شد. سوالی که می ماند چرا اروپایی ها وطرف غربی مایل هست برجامی دیگر شکل بگیرد و از آن بهره برداری کند. 

الف) عقب نشینی مقاومت: 

مهمترین سیاست غربی ها از استمرار مذاکرات گرفتن زمان و مکان از دست مقاومت است به ویژه جمهوری اسلامی ایران است تا بدین صورت رفتار سیاسی ایران را در یک مسیر تغییر قرار داده و به جهان اثبات کند «ایران خوب، ایران بی خطر است» ایرانی که از ابتدای انقلاب برای غرب تهدید محسوب می شد و منافع استعمارگرایانه غرب را در منطقه بوده حالا هیچ خطری برای غرب ندارد. غربی ها مایل هستند با فتح سنگر به سنگر ابزار دفاع پیشگرانه جمهوری اسلامی ایران را نابود سازند و از سویی به جهان بفهمانند توانستند ایرانی که سه دهه است تهدید میکند، مهار نموده و پشت میز مذاکرات قرار گرفته است و در نهایت امید مقابله با استکبار در جهان کاهش یابد. همان تبلیغاتی که در زمان تاسیس سفارت کوبا انجام شد.

ب) غرب گرایی: 

یکی دیگر از تاکید غربی ها بر مذاکرات از هر نوعی حفظ خط تبلیغاتی «کلید حل مسائل در واشینگتن، ژنو و لوزان» است که با برجام هسته ای شکل گرفت و هنوز ثمری نداد. وعده های دروغین و رنگ و بوی اقتصادی نه تنها مشکلی از اقتصاد حل نکرد بلکه سبب افزایش انتظارات اجتماعی و در مدتی القای فضای یاس و نا امیدی در جامعه ایران است. غربی ها مایل هستند این موضوع در داخل ایران بحران زا شده و به خیزش اجتماعی تبدیل شود.

ج) نتیجه در سوریه: 

بحران در سوریه نشان داد مقاومت از دولت مرکزی و قانونی سوریه حمایت کرد و با گذشت نزدیک به پنج سال از حادثه سوریه هنوز دولت رسمی بر این کشور حکومت میکند و این همه هزینه بین المللی نتوانست سوریه را به دست غرب تسلیم خواست های طرف خارجی کند. سوریه مقاوم نتیجه فعالیت ایران و کشورهای محور مقاومت بوده و تا به امروز نیز مردم سوریه در پس دفاع جمهوری اسلامی ایران و حضور مستشاری از سلطه داعش، تکفیری های جبهه النصره و سایر گروه ها نجات پیدا کرده اند. اروپایی ها می خواهند حداقل یک دستاورد سیاسی در برجام منطقه ای بدست آروده و خود را پیروز این معرکه معرفی کنند. بدعتی که اگر شکل بگیرد معلوم نیست آینده دامن کدامین کشور را گرفته و جنگ جدیدی راه بیندازد. 

در طرف مقابل جمهوری اسلامی ایران معتقد است جنگ سوریه از مسیر مذاکرات نمی گذرد و تنها راه کار آن سوری – سوری است. نبایستی کشورهای غربی و خارجی برای یک ملت تصمیم گیری کنند. اولین کار قطع حمایت مادی و تسلیحاتی از تیم های تروریستی است و در نهایت مبارزه واقعی با داعش و جبهه النصره! نه آنکه فرودگاه ارتش سوریه هدف قرار گیرد تا داعش بر آن مسلط شود و یا در پوشش ماهواره ای نفت سوریه به غارت رود. 

ایران اسلامی معتقد است سوریه و تصمیم در مورد آینده سوریه بایست به مردم سوریه واگذار شود و ارسال هزاران تن سلاح و مهمات خارجی جهت آتش افزویی از سوی دول مخالف دمشق حسن نیت نیست و موجب انتقال بحران از این کشور به سایر دول منطقه ای است. پیش بینی ایران بعد از مدتی در عراق رخ داد و ایرانی ها بر همین اساس است در سوریه دفاع پیشگیرانه انجام می دهد. 

حال چگونه رسانه های داخلی بعضا به برجام منطقه ای می پردازند و از برجام سوریه با غرب سخن می گویند، خود قابل بررسی است. اما واقعیت خلاف آنچه در رسانه هاست.