این روزها کشورهای مسلمان زیادی را می‌‌توان برشمرد که از لحاظ اثرگذاری یا اثرپذیری از پدیده تروریسم و فتنه‌گری حائز اهمیت هستند و در واقع دیگر مانند گذشته نیست که فقط چند کشور محدود را بتوان نام برد که به نوعی با این موضوع درگیر هستند. اما در این میان کشور عربستان به دلیل شرایط منحصر به فرد خود مانند مسئولیت مدیریت حج از سویی و حمایت سخت از تکفیری‌ها از سویی دیگر، از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

سوال اساسی که درباره دولت آل سعود می‌توان مطرح کرد این است که این رژیم تا چه حد در رسیدن به اهدافی که در سر می‌پرواند موفق بوده و در مرحله بعد اگر موفق نبوده علت عدم کامیابی این رژیم در مقاصد خود چیست.

 

یک بررسی تاریخی نشان می‌دهد که پنهان شدن افراد و گروه ها و دولتهای دورو در پشت نقاب اسلام‌خواهی، سلاحی خطرناک و بُرنده برای پیشبرد اهداف سلطه‌طلبانه و تاریک نشان دادن حقیقت بوده تا جایی که در بسیاری مواقع انقلابیون و مبارزان راستین مجبور شده‌اند از روی مصلحت سکوت پیشه کنند تا در آینده حقیقت برای ذهن‌های دیرفهم آشکار شود.

 

حال وقتی یک دولت ریاکار مجبور می‌شود در برخی مواقع رفتار و اظهاراتی از خود بروز دهد که بر خلاف رویه سابق خود یعنی پنهان‌کاری و دروغ است می‌تواند نشانه شکست در رسیدن به اهداف خود باشد.

 

با توجه به توضیح بالا وقتی به برخی رفتارهای وحشیانه و اظهارات همسو با سلطه‌گران عالم از سوی آل سعود طی سال‌های اخیر توجه شود خود به خود این نتیجه به دست می‌آید که این  رژیم دچار استیصال و درماندگی شده و از روی دستپاچگی و برای رهایی از ورطه خطرناک بیداری اسلامی دست به این اقدامات زده است.

 

مثلا رفتار وحشیانه‌ای که در منا رخ داد و به هیچ وجه با روح اسلام سازگاری نداشت نشانه این موضوع است که این رژیم در باتلاقی گیر کرده و برای دیرتر غرق شدن در این باتلاق، اقداماتی را از خود بروز می‌دهد که هیچ عقل سلیمی آن را بر نمی‌تابد و سریعا به عنوان رفتارهای غیرانسانی آن‌ها را محکوم می‌کند.

 

یا ارتباط‌گیری مقامات آل سعود با گروهک منافقین که باعث نفرت بیشتر مردم از سرکردگان این رژیم غربی شد. امثال مریم رجوی پرونده سیاهی نزد ملت ایران دارند که به هیچ وجه قابل اغماض نیست و با هیچ توجیهی نمی‌توان ذهنیت مردم ایران نسبت به بدخواهی این گروهک نسبت به مردم ایران را تغییر داد؛ مثل حمله‌ای که این گروهک در پایان جنگ ایران و عراق با بی‌اعتنایی به قطعنامه شورای امنیت برای سلطه بر ایران صورت دادند و یا ارتباطی که این گروهک معاند با حزب بعث داشتند. با این توصیف وقتی ترکی فیصل شاهزاده سعودی و رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان در کنفرانس منافقین در پاریس با آن تعریف و تمجیدها از سران گروهک منافقین عقده‌های خود از اقتدار جمهوری اسلامی را آشکار می‌کند به چه نتیجه‌ای باید رسید جز اینکه این رژیم کودک‌کش دیگر نمی‌تواند به پنهانکاری و ریاکاری خود ادامه دهد و به هر گیاهی چنگ می‌زند تا از غرق شدن در باتلاق خودساخته‌اش نجات یابد.

 

از موضع‌گیری‌های همسو با  رژیم صهیونیستی و آمریکا درباره بحران سوریه از سوی دولتمردان سعودی نیز نباید غافل بود که البته همراه با حمایت‌های سخت از تکفیری‌ها صورت می‌گیرد.

 

بنا بر مثال‌های بالا که به خاطر واضح و مبرهن بودن خود جای هیچ گونه انکاری را باقی نگذاشته‌اند آل سعود در دستیابی به امیال و اهداف خود ناموفق بوده است و هر روز نیز سراسیمه‌تر از قبل خود را به در و دیوار می‌زند تا بازی را نبازد.

 

برای پاسخ به پرسش بعدی که در ابتدای متن مطرح شد یعنی علل دست نیافتن عربستان به مقاصد خود نیز باید به موضوع بیداری و شعور سیاسی مسلمانان بخصوص در غرب آسیا اشاره کرد. از آنجا که آل سعود همواره از جهل مردم نسبت به اهداف سیاسی خود بهره برده، گسترش بیداری اسلامی بر ترس و اضطرابشان افزوده است چرا که اگر مردم عربستان به  نیات غیرانسانی و غیراسلامی دولت خود پی ببرند به هیچ وجه حاکمیت این رژیم را که دست‌نشانده غرب است تحمل نخواهند کرد. در این میان اما نقش ایران در ایجاد جرقه‌های این بیداری و شعور دینی، محوری و بنیادین است. در واقع همین که مقامات آل سعود این همه در اظهارات خود ایران را مورد هجمه قرار می‌دهند دلیل بر این مطلب است که خاستگاه این آگاهی‌بخشی را ایران می‌دانند.

 

البته این بدان معنی نیست که به همان نسبت که در خارج از مرزهای ایران در بعد صدور انقلاب موفقیت حاصل شده است در داخل نیز وضعیت مطلوب باشد. نکته حائز اهمیت این است که ضعف‌های اقتصادی و فرهنگی که در داخل کشور وجود دارد به هیچ وجه دلیل نمی‌شود که موفقیت‌های چشمگیر در خارج از مرزهای جغرافیایی  ایران انکار و کم اهمیت انگاشته شود.

 

به هر حال مغز و لب این مبحث این است که آل سعود به شدت رو به اضمحلال است و برای نجات خود از غرقاب خودساخته به هر گیاهی چنگ می‌زند و آویزان می‌شود و عامل اساسی این شکست و برملاکننده اهداف پشت پرده این حکومت غربی نیز ایران است که با صدور انقلاب خود و همچنین کمکی که به کشورهای مظلوم منطقه در مبارزه با  تروریسم و تکفیری‌ها می‌کند از طرفی دروغ پردازی‌های دشمنان اسلام‌خواهی ایران را آشکار کرده و از طرف دیگر زد و بندهای سیاسی و اهداف غیراسلامی رژیم های دست‌نشانده از جمله عربستان را برملا نموده است.