ترکی فیصل شریک جرم در قتل 17 هزار ایرانی
حضور جاسوس پیر رژیم آلسعود و پل ارتباطیِ این رژیم با صهیونیستها در نشست منافقین در پاریس، نقطه عطفی در تحولات منطقه و در پرونده تروریستپروری سعودیها به شمار میآید.
ترکی فیصل، رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان برای تمجید از بدسابقهترین و نشاندارترین گروه تروریستی بینالمللی، عازم پاریس شد و با این کار، تکلیف همۀ سازمانهای حقوقی جهانی و مراجع داخلی جمهوری اسلامی ایران در اقدام برای پیگرد و محاکمۀ قاتلان هزاران نفر از مردم ایران و عراق را (که دست کم 17 هزار نفر از شهدای جنایات آنان در ایران ثبت و ضبط شده) کاملا مشخص کرد؛ صید، با اراده خود به دام وارد شد و ترکی فیصل با پای خود، به محفل تروریستهایی گام نهاد و عباراتی بر زبان آورد که با استناد به آن، به سادگی امکان تعقیب بین المللی او و اربابانش فراهم خواهد شد؛ چرا که اگر سران سازمان منافقین خود را "مجهول المکان" می دانند و حتی زنده یا مرده بودنشان هم باید از "اشتباه" عمدی یا سهوی جناب فیصل مشخص شود؛ یا این که زنده هستند و "ارزش" پیگرد و محاکمه را ندارند، اما ترکی فیصل و اربابش سلمان بن عبدالعزیز، حیّ و حاضرند و از قضا، جزء سردمداران کشوری هستند که هم اکنون از سوی اغلب کشورهای غربی، به ترویج تفکرات افراطی و تروریستی متهم است؛ و این بار، ترکی و سلمان با ارادۀ خود تصمیم گرفته اند که در تمام جنایات منافقین در 35 سال اخیر هم شریک جرم و "آمر" باشند.
ترکی فیصل با حضور در جمع منافقان، آن هم هزاران کیلومتر دورتر از خاورمیانه، راه را بر هر احتمال و گمانه در مورد تروریستپروری سعودیها بست و برای خوشگمانترین طرفها هم کمترین تردیدی باقی نگذاشت که این رژیم تکفیری، با آن تفکر افراطی و پوسیدۀ وهابی، در فتنههای قومی، نژادی و طایفهای سراسر جهان، از فیلیپین و اندونزی تا آمریکای لاتین، حرف اول و آخر را میزند و گستاخی را به حدی رسانده که از حضور مستقیم در محافل تروریستها و به عهده گرفتن سرپرستی آنان شرم نمی کند؛ کاری که صدام و قذافی هم از آشکار کردن آن امتناع کردند و با این حال، چنان فرجامی در انتظارشان بود.
اکنون باید منتظر ماند و دید که سعودیهایِ به مراتب وقیحتر از صدام و قذافی که از سرنوشت آن دو عبرت نگرفتند، چگونه سر خود را به باد میدهند و به کیفر این همه جنایت، کدامین روش اعدام را به جان میخرند.
زمان بسیار سریع تر از آن می گذرد که جنایتکاری، حتی از عقوبت دنیوی بگریزد. در 2003، بدبین ترین افراد هم سر صدام را در 2006 بالای دار نمی دید. در 2009، کسی تصورش را هم نمی کرد که سر پُرنخوت قذافی، دو سال بعد، آغشته به خون زیر پای جوانکی 17 ساله بیفتد. دنیا دار مکافات است و «در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست»؛ در عین حال منتظر اقدامات عملی مراجع سیاسی و حقوقی کشورمان در واکنش جدی به گستاخی بی سابقۀ سعودی ها و اذناب آنها در مصر و دیگر کشورها هستیم.
ارسال نظر