با اعلام اسامی نامزدهای لیست امید تهران در جریان انتخابات سال94، حضور چهره‌های گمنام و بی‌سابقه در آن انتقادهای فراوانی را در پی‌داشت.

در حالی که در لیست اصولگرایان چهره‌های متعددی با سوابق مدیریتی مختلف حضور داشتند، اغلب چهره‌های لیست امید را افرادی تشکیل می‌دادند که از کمترین سابقه فعالیت سیاسی هم محروم بودند. چهار نفر از نامزدهای لیست امید نه تنها هیچ سابقه مدیریتی نداشتند بلکه تنها ویژگی‌ای که می‌توانست توجیه‌گر حضورشان در لیست باشد نسبت فامیلیشان با یکی از چهره‌ها بود. فاطمه حسینی فرزند صفدر حسینی رئیس صندوق توسعه ملی و علی نوبخت برادر محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت از جمله این افراد بودند.

دوپینگ رسانه‌ای نامزدهای جوان و بی‌تجربه

با افزایش انتقادات به حضور افراد اینچنینی در لیست امید، اصلاح‌طلبان چهره‌های مطرح سیاسی و اقتصادی خود را بسیج کردند تا با «دوپینگ‌رسانه‌ای» برای نامزدهای تازه‌ پاگذاشته‌شان به دنیای سیاست کسب وجهه کنند. در همین راستا بود که هر روز عکس‌های دونفره‌ سیاسیونِ نام و نشان‌دار اصلاحات با نامزدهای لیست امید و تعاریف و تعبیر عجیبشان در توصیف آنها منتشر می‌شد.

با مروری بر تبلیغات ایام انتخابات نام 29 نفر از چهره‌های سیاسی، هنرمندان، ورزشکاران و اقتصاددانان که به طور خاص از فاطمه‌حسینی - به عنوان جوانترین نامزد لیست امید - حمایت و تعریف و تمجید کرده‌اند دیده می‌شود.

سعید لیلاز او را «نخبه‌ اقتصادی و علمی»، حسین مرعشی «از اصلاح‌طلبان ریشه‌دار» و الهه کولایی از نخبگان کشور با تحصیلات آکادمیک که «می‌تواند سخنگوی خوبی برای خواسته‌های نسل جوان بویژه زنان جوان جامعه باشد» لقب داده‌اند.

هنرمندانی چون لیلی رشیدی، پوران درخشنده، کتایون ریاحی و مهناز افشار هم که مدتی است می‌کوشد با اظهارنظرهای سیاسی‌اش دیده شود هرکدام با تعریف‌های منحصر به فردی از او حمایت کرده‌اند.

اصلاح‌طلبان حتی عکس حضور فاطمه‌ حسینی در کنار عفت مرعشی همسر هاشمی و خبر حمایت همسر کمال خرازی - وزیر امور خارجه دولت اصلاحات - را نیز به عنوان نشانه‌ای بر لیاقت فاطمه حسینی منتشر کردند تا شاید بتوانند حضور چهره‌ای بی‌سابقه در لیست خود را توجیه کنند.

آیا اصلاح‌طلبان مسئولیت اشتباهشان را می‌پذیرند؟

نهایتاً فاطمه‌حسینی هم مثل سایر افراد لیست امید توانست وارد مجلس شود. اما ماجرای صرافی او و همسرش در اوج بحران ارزی کشور که مدتی پس از انتشار فیش‌نجومی حقوق پدرش افشا شد؛ سنگ محکی شد تا این نخبه‌ لیست امید در میدان سیاست آزمون پس دهد.

شنبه 12 تیرماه صفدر حسینی و معاونانش از صندوق توسعه ملی استعفا دادند. فردای آن روز یعنی یکشنبه 13 تیر  صحن علنی مجلس شورای اسلامی شاهد اتفاقی بود که در نوع خود تقریباً بی‌نظیر بود.  پس از گزارش واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره وضعیت فناوری اطلاعات در کشور نوبت به نمایندگان رسید تا سوالات و انتقادات خود را به این موضوع مطرح کنند. ذوالقدر نماینده تهران نوبت سخنرانی خود را به سیده فاطمه حسینی نماینده دیگر تهران داد.

حسینی پس از قرار گرفتن در پشت تریبون به جای بیان انتقادات و دیدگاه‌های خود درخصوص وزارت ارتباطات بیانیه‌ای را قرائت کرد که ساعاتی قبل در صفحات اجتماعی در حمایت از خود، همسر و پدرش و در اعتراض به انتقادات موجود درباره عملکرد مالی و اقتصادی آنها منتشر کرده بود. مساله‌ای که با اعتراض سایر نمایندگان و حتی علی‌مطهری که در جایگاه اداره جلسه نشسته بود مواجه شد.

این اقدام نسنجیده، غیرقانونی و غیر قابل دفاع فاطمه حسینی کافی بود تا اصلاح‌طلبان که پیش از انتخابات تمام پتانسیل سیاسی- رسانه‌ای خود را در حمایت از او هزینه کرده بودند به او اعتراض کنند.

«مسئولیت‌پذیری» و «پاسخگویی» دو شرط لازم برای حضور در دنیای سیاست است. جریان‌ها و چهره‌های سیاسی در برابر مواضعی که می‌گیرند و اقداماتی که انجام می‌دهند «مسئول» هستند و طبیعی است همانطور که نتایج مثبت یک اقدام و موضع درست را به نام خود می‌زنند، عواقب اشتباهات و اقدامات غلطشان را نیز باید پذیرا باشند. فاطمه‌حسینی به تنهایی کسی نبود که پتانسیل رای‌آوردن داشته باشد، او نیز مثل سایر چهره‌های گمنام لیست امید در سایه ی حمایت‌ها و دوپینگ‌رسانه‌ای اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها از مردم تهران رای گرفت.

اصلاح‌طلبانی که آن روزها به هر بهایی می‌خواستند مردم را قانع کنند به فاطمه حسینی -علیرغم آنکه رزومه‌ای جز - فرزند رئیس صندوق توسعه ملی نداشت - رای دهند امروز باید پاسخگوی این سوال مردم باشند که چرا از او حمایت کردید؟ سعید لیلاز و الهه کولایی باید پاسخگو باشند چرا «نخبه‌ی اقتصادی و علمی» و «سخنگوی زنان جوان جامعه»‌ی لیست امید کاسبِ تحریم درآمده است؟ آیا اصلاح‌طلبان مسولیت اشتباه خود را می‌پذیرند؟