مرور «پارس» بر خاطرات یک فعال سیاسی در سالگرد آشوب های خیابانی88؛
«تقلب» در ادبیات اصلاح طلبان/ یادآوری یک «ادعا» در خرداد 76
این قبیل مظلومنماییها و آماده کردن فضا برای القاء تقلب در صورت شکست، متاسفانه از همان زمان جزو تاکتیکهای اصلی انتخاباتی اصلاحطلبان شد. اصلاحطلبانی که خودشان را نماد واقعی عقلانیت و قانونمداری میدانستند و طبعا باید از چنین بازیهای کودکانهای دست برمیداشتند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- فتنهی سال ۸۸ از ۲۲ خرداد آن سال شروع نشد! اغتشاشات بعد از انتخابات، اجرای عملی نیات ذهنی آدمهایی بود که از مدتها پیش از انتخابات برای چنین روزهایی آماده میشدند. طبعا برای برپا کردن آتش فتنه، مقدماتی لازم است. مثلا چرا پیش از انتخابات سال 88، کمیته صیانت از آرا تشکیل شد؟ دلیل و سند قابل قبول ستاد موسوی برای چنین اقدامی چه بود؟ به هرحال وقتی کسی یا جریانی مدعی احتمال تقلب در آینده می شود، باید لااقل یک سند برای اثبات ادعای خود و یا مدرکی از وقوع تقلب در گذشته رو کند.
مرور عملکرد اصلاح طلبان در انتخابات مختلف چند دوره اخیر نشان می دهد که واژه «تقلب» همواره در ادبیات سیاسی آنها وجود داشته است. بهتر است به گذشته برگردیم. به انتخابات دوم خرداد ۷۶ روزهایی که اصلاحطلبان، «تقلب» را وارد بازیهای تبلیغاتی خودشان کردند. آن زمان در رسانه های وابسته به اصلاح طلبان و جناح موسوم به چپ، به وفور از احتمال تقلب گفته می شد حتی برخی روزنامه ها ادعا می کردند که روی دیوار دانشگاه تهران نوشتهاند «رای از شما، انتخاب از ما!» و چه حماقتی از این بالاتر که مجری تقلب، پیشاپیش همه جا جار بزند و از قصد خود برای تغییر نتیجه انتخابات بگوید و چه احمقند آنهایی که چنین چیزی را باور می کنند!
بنابراین این قبیل مظلومنماییها و آماده کردن فضا برای القاء تقلب در صورت شکست، متاسفانه از همان زمان جزو تاکتیکهای اصلی انتخاباتی اصلاحطلبان شد. اصلاحطلبانی که خودشان را نماد واقعی عقلانیت و قانونمداری میدانستند و طبعا باید از چنین بازیهای کودکانهای دست برمیداشتند.
به عنوان مثال بد نیست به خاطرات آقای محمدعلی ابطحی از روز پنجشبه ۱ خرداد ۱۳۷۶ یعنی یک روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، اشاره کنیم که در آن چندین بار به ادعای تقلب اشاره شده است:
«امروز صبح به دفتر علی آقای خاتمی رفتیم تا درجلسهای که با حضور دکتر خاتمی(!) تشکیل میشد، شرکت کنیم. موضوع بحث بررسی سناریوهای مختلف، پس از اعلام نتایج انتخابات بود: اگر آقای خاتمی در مرحله اول انتخاب شود، قرار شد پیام گذشت از همه نامردیهای این یکی دو ماهه داده شود. خود آقای خاتمی میگفت مینویسم همچنان که دیوارها را باید تمیز کنیم، قلبها را هم باید بههم نزدیک کنیم.
اگر در مرحلهی اول بدون آنکه تقلب (!) شود آقای خاتمی ببازد و رای نیاورد هم که تکلیف معلوم بود؛ تشکر از همهی کسانی که زحمت کشیدند و آنها که رأی آوردند. بحث اصلی در مورد زمانی بود که معلوم شود با تقلب وسیع(!) آقای خاتمی رای نیاورده است. یعنی اصلیترین نگرانیمان تقلب(!) در انتخابات بود. در این جلسه آقایان تاجزاده، امین سازگارنژاد، محسن امینزاده، خانیکی، محمد باقریان، رضا و علی خاتمی هم بودند.
بعدازظهر هم جلسهای با حضور دکتر خاتمی! و آقایان کرباسچی، عبائی، عبدالله نوری، محسن نوربخش، مهاجرانی، موسوی خوئینی، کروبی، موسوی لاری، بهزاد نبوی و من در همان دفتر علیآقا تشکیل شد. نگرانی اصلی تقلب(!) است. از شهرستانها خبرهای بدی میرسد. کرباسچی به همراه خود تعداد زیادی برگه رأی آورده که از امروز در شهرستانها دست این و آن دیده میشود و توزیع میگردد! نماینده ستاد انتخابات در استان لرستان خبر میدهد سه هزار رأی از امروز نوشته شده و در لرستان آماده است! امید به اینکه اگر تقلب(!) نباشد خاتمی برنده است، زیاد شده است. ولی همه در جلسه اعتقاد دارند که مسئله اصلی تقلب(!) است و به حرف آقای خامنهای و آقای هاشمی رفسنجانی هم نخواهند کرد. پیشنهاد شد از وزیر کشور بخواهیم که آقای خاتمی در وزارت کشور نماینده بگذارد. ولی اینها کافی نبود. دوستان پیشنهاد کردند که آقای خاتمی همین امشب با آقای هاشمی، رئیس جمهور ملاقات کند. ما نشستیم. آقایان خاتمی، کرباسچی و عبدالله نوری به منزل آقای هاشمی رفسنجانی رفتند. آقای خاتمی و نوری از دیدار آقای هاشمی برگشتند. آقای خاتمی چهرهای مأیوس دارد. میگوید آقای هاشمی هم میگوید حق قانون اساسی از وی سلب شده است و شورای نگهبان بر همه چیز مسلط است و مهمتر اینکه آقای هاشمی هم نسبت به تقلب (!) گسترده نگران است. وی گفته در کشور قدرت تقلب (!) بیشتر از … نیست. اگر این مقدار رأی به آقای خاتمی ضربه نزند، برنده است. آقای هاشمی گفته که آقای خامنهای هم به این نتیجه رسیدهاند که هر کسی انتخاب شود آراءش قابل قبول است… جناح راست خود را با آقای ناطق گره زده و سخت در تکاپوست… به نظر میرسد تمام سعی خود را خواهند کرد که آقای خاتمی به مرحله دوم برسد. آقای موسوی خوئینیها خبر از تعطیلی چاپخانه سلام داده است زیرا … از دفتر رهبری هم زنگ زدند، با آقای خاتمی صحبت کردند کسانی که انتخاب نشدهاند، بلافاصله به فرد منتخب تبریک بگویند و روی سلامت انتخابات تاکید کنند. بحث داغی در گرفت… با اعصاب و روحیه داغان رفتیم تا ببینیم چه میشود.»
اینها خاطرات آقای ابطحی از دوم خرداد ۷۶ است. همان طور که می بینید در این مطلب کوتاه، ۸ بار از واژهی «تقلب» استفاده شده! اصلا کلیت این یادداشت هم درباره ادعای تقلب است. جالب اینجاست که بحث تقلب نه فقط در یک مطلب وبلاگی، که در جلسات دائمی اصلاحطلبان هم مطرح میشد.
البته همان روزها، آقای هاشمی رفسنجانی هم که خود به عنوان مجری انتخابات باید آرامش و اطمینان را به جامعه، گروهها و نامزدها القاء میکرد، در خطبههای نماز جمعه به طور غیرمستقیم بحث تقلب را مطرح کرد! بلافاصله جنجالی براه افتاد و بازار شایعه و دروغ و القاء تقلب داغ شد. چند روز بعد رهبر معظم انقلاب در سخنانی به این ادعا پاسخ دادند:
«دشمن به همان اندازهاى که از اجتماع آرا در روز انتخابات ناراحت است، به همان اندازه هم درصدد است که اگر این تجربه به وسیله ملت ایران با موفقیّت انجام شد، شیرینى انتخابات را به دهان مردم تلخ کند. از مدّتى پیش نشستهاند و براى این قضیه برنامهریزى مىکنند. شایعه تقلّب در انتخابات و صورى بودن آن را مطرح کردند، لطیفه و متل درست کردند و در دهان مردم انداختند؛ بعضى هم البته ناآگاهانه آنها را تکرار مىکنند. من باید عرض کنم، شایعه این که در انتخابات تقلّب خواهد شد، از طرف دشمن است. رادیوهاى بیگانه، حرفهاى دلسوزانه رئیسجمهور محترم را حمل بر چیزهاى نامناسب و ناشایسته کردند. حتّى بعضى از تحلیلگران و خودیها هم از روى غفلت برداشتند آن مسأله را حمل بر این کردند که آیا چه چیزى قرار است اتّفاق بیفتد! این حرفها چیست؟ مگر ممکن است در انتخابات جمهورى اسلامى، کسى به خود حق بدهد یا جرأت بدهد که در آراءِ مردم دستکارى کند؟ اوّلاً شوراى محترم نگهبان، یک مجموعه عادل و مواظب و ناظر بر انتخاباتند و هیچ راهى را براى تقلّب باقى نمىگذارند. ثانیاً وزیر محترم کشور پیش من آمد و گفت شما مطمئن باشید که ما نمىگذاریم یک رأى جا به جا شود. اینها مسلمان و انقلابى و متدیّن و مورد اعتمادند و از مجلس شوراى اسلامى رأى اعتماد گرفتهاند. بر فرض در گوشهاى یک تخلّف کوچک هم انجام گیرد. این در نتیجه انتخابات هیچ تأثیرى نخواهد داشت. خود من هم مواظبم و اجازه نخواهم داد که کسى به خود حق بدهد، تقلّب در انتخابات را که یک عملِ هم خلاف شرع و هم خلاف اخلاق سیاسى و اجتماعى است، انجام دهد. چنین کارى هرگز نخواهد شد. بعضى خیال کردهاند که حالا چه اتّفاق مىافتد.
من بخصوص از رئیسجمهور محترم استفسار کردم و گفتم شاید ایشان خبرى دارند؛ اما ایشان گفتند که نه؛ من در همه انتخاباتها، به مسؤولان و دستاندرکاران سفارش مىکنم که تخلّف نکنند. مسأله خاصى وجود ندارد. عدّهاى جنجال کردند و رادیوهاى بیگانه هم هاىوهوى راه انداختند. نخیر؛ انتخابات انشاءاللَّه با اتقان کامل انجام خواهد گرفت. هم مسؤولانى که هستند، مورد اطمینانند، هم خود من نخواهم گذاشت که مسأله انتخابات، خداى نکرده اندکى مخدوش شود.» (۱۳۷۶/۰۲/۳۱ )
این تنها یک مورد از شگرد انتخاباتی اصلاح طلبان و استفاده آنان از کلیدواژه تقلب برای فشار سیاسی و رسانه ای علیه نظام است. باوجود آنکه انتخابات دوم خرداد 76 در سلامت کامل و با پیروزی اصلاح طلبان برگزار شد، آنها بعدها نیز از این کلیدواژه استفاده کردند. (در انتخابات سال 84 نیز با وجود آنکه دولت اصلاحات مجری برگزاری انتخابات بود، شیخ مهدی کروبی مدعی تقلب شد!)
همان گونه که در ابتدای این مطلب اشاره شد، اصلاح طلبانی که در سال 88 مدعی تقلب در انتخابات شدند و به این بهانه تا ماه ها فضای کشور و جامعه را بحرانی کردند، پیش از آن بارها از چنین حربه ای برای فشار سیاسی علیه رقبا و حتی علیه نظام استفاده کرده بودند. اما این بار تا آنجا پیش رفتند که از ادعای پوچ تقلب به مخالفت با اصل و اساس نظام جمهوری اسلامی رسیدند!
ارسال نظر