در «ستایش» تفرقه؛ تسویه حساب بیبیسی با دو همسایه فارسیزبان +عکس
بیبیسی فارسی بهدنبال گرفتن ماهی «تفرقه» از ماجرای قتل کودک مهاجر افغان است تا بتواند این جنایت که یک بحث «حقوقی» محسوب میشود را به یک موضوع «سیاسی» و «احساسی» تبدیل کند.
هفته گذشته جنایتی در روستای خیرآباد شهر ورامین روی داد که در این اتفاق دردناک، دختر 6 ساله افغان به نام «ستایش» که برای خرید بستنی از خانه خارج شده بود، توسط پسر 17 ساله همسایه ربوده و پس از تجاوز، بدست او به قتل رسیده بود. نوجوان قاتل بهسرعت توسط پلیس دستگیر و به قتل «ستایش» اعتراف کرد.
این حادثه آنچنان دلخراش بود که کاربران شبکههای مجازی از جمله هنرمندان و ورزشکاران ایرانی همدردی خودشان را در قالب پستهای اینستاگرامی و توئیتری با خانواده «ستایش» اعلام کردند.
بسیاری از کاربران شبکههای مجازی از جمله هنرمندان و ورزشکاران ایرانی همدردی خودشان را در قالب پستهای اینستاگرامی و توئیتری با خانواده "ستایش" اعلام کردند
در شهر ورامین نیز که بیش از ۱۰۰ هزار تبعه خارجی زندگی میکنند، تاثر فراوانی میان مهاجران و مردم این شهر بوجود آمده و بسیاری از مردم متدین ورامین از ساعات اولیه فوت ستایش در منزل والدین دختر شش ساله حاضر شده و با آنان ابراز همدردی کردند و بنرها و پارچههای متعددی از سوی ایرانیان برای عرض تسلیت در خیرآباد نصب شد و حضور باشکوهی را در مراسم ختم این دختر شش ساله داشتند. همچنین مسئولان این شهر از جمله امام جمعه و نماینده ورامین در مجلس با خانواده ستاش دیدار و حمایت خود را از آنها اعلام کردند.
تسلیت دوستان ایرانی خانواده ستایش قریشی
مسئولان انتظامی و قوه قضائیه نیز بهصورت ویژه و خارج از نوبت در حال پیگیری پرونده این قتل هستند و دولتآبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران نیز با اشاره به پرونده "ستایش" خطاب به دادستان ورامین گفت: «جرایم مهمی که امنیت اجتماعی را تهدید کرده و افکار عمومی را تحتالشعاع قرار میدهد، باید به سرعت پیگیری و رسیدگی شود».
با همه این توصیفات اما بعضی رسانهها به ویژه بخش فارسی رسانه «بیبیسی» بهدنبال گرفتن ماهی "تفرقه" از آب گلآلود این ماجرا است تا بتواند این جنایت که یک بحث "حقوقی" محسوب میشود را به یک موضوع "سیاسی" میان مردم ایران و مردم افغان تبدیل کند.
«بیبیسی» بهدنبال گرفتن ماهی "تفرقه" از آب گلآلود این ماجرا است تا بتواند این جنایت که یک بحث "حقوقی" محسوب میشود را به یک موضوع "سیاسی" میان مردم ایران و مردم افغان تبدیل کند
انگلیس که پیشینه تاریخی جهت تفرقهافکنی میان ملل مختلف را دارد، همچنان این استراتژی را با رسانههای خود دنبال میکند و "اختلاف" میان مردم ایران با برادران دینی افغان نیز یکی از پروژههای آنان محسوب میشود؛ بیبیسی فارسی در همین راستا و قبل از این جنایت در ورامین، بسیار علیه رسالت و هویت تیپ فاطمیون که متشکل از مردم افغانستان است و در کنار نیروهای مقاومت با تروریستها در سوریه میجنگند، خدشه وارد کرده و با فرافکنی مدعی میشود که ایران آنها را با وعده پول و دادن اقامت در ایران به سوریه برده تا بجنگند و حتی نیروهای ایرانی در سوریه با آنان بدرفتاری میکنند! این رسانه انگلیسی در همین رابطه نیز اقدام به تهیه یک فیلم مستند کرده که قرار است بزودی پخش کند.
بیبیسی فارسی در راستای تفرقهافکنی میان مردم ایران با برادران دینی افغان، با خدشه علیه هویت تیپ فاطمیون، مدعی میشود که ایران آنها را با وعده پول و دادن اقامت در ایران به سوریه برده تا بجنگند و حتی نیروهای ایرانی در سوریه با آنان بدرفتاری میکنند!
بیبیسی برای 10 هزار کودک آواره ناپدید شده در اروپا اشک نمیریزد
در اینکه جنایت یادشده بسیار دلخراش و غمانگیز است، شکی نیست و دل هر انسان پاکطینتی با شنیدن این خبر به درد خواهد آمد، اما موضوع این گزارش اشک تمساح بیبیسی برای ستایش است؛ دخترکی که زاده ایران بود و میلیونها ایرانی نیز همانند مردم افغانستان، هموطنان او بودند؛ مردم نجیبی که چند دهه است که مهمان ایران هستند. اما کارکنان ملکه در شبکه سلطنتی انگلیس برای کودکهای مهاجر گمشده در اروپا بهویژه کودکان سوری نگرانی چندانی ندارند. به گزارش دویچهوله طبق گفته پلیس اتحادیه اروپا «یورو پول»، هزاران تن از کودکانی که به تنهایی و یا به همراه والدین شان راهی اروپا می شوند، مفقود شده اند. پلیس می ترسد که این اطفال قربانی باندهای جنایتکار شده باشند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما نیز برایان دونالد رئیس سازمان پلیس اروپا به نشریه آبزرور گفته است ، تنها در ایتالیا حدود 5 هزار کودک بعد از ثبت نام توسط دولت و هزار کودک دیگر در سوئد ناپدید شده اند. انتشار این خبرهای دردناک در حالی است که به نظر می رسد ربودن کودکان آواره آن هم پس از ثبت نام توسط دولت های اروپایی نمی تواند بدون اطلاع نهادهای امنیتی واطلاعاتی اروپایی صورت گرفته باشد . آیا این ده هزار کودک گمشده در اروپا که به احتمال زیاد سرنوشتی مشابه سرنوشت ستایش پیدا خواهند کرد، به مرثیهسرایی نیاز ندارند؟
دستور تکریم و تحصیل دانشآموزان افغانستانی (مهاجران غیرقانونی) در ایران
کشور افغانستان بیش از سه دهه است که گرفتار جنگهای پیاپی شده از جمله حمله طالبان، لشگرکشی شوروی سابق و حمله آمریکا در سال 2001 که تا کنون ادامه داشته است. این درگیریها بسیاری از مردم این کشور را مجبور به مهاجرت کرد که ایران یکی از اصلیترین میزبانهای مردم کشور همسایه خود بوده و اکنون در حدود سه میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی میکنند.
مهاجران افغان هیچگاه بدون مشکل در ایران نبودند و حل مشکلات آنان از اهداف مسئولان کشور بوده بهطوری که مقام معظم رهبری نیز برای رفاه و تأمین نیازهای این مهاجران دستور صادر کردند: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به صورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند». این البته برای همه کسانی که روش و منش رهبر معظم انقلاب در مساله «مهاجرین افغانستانی» را دنبال میکنند، مساله عجیبی نیست. مرور چند سال اخیر نشان میدهد که رهبر انقلاب با دستور به «تکریم همه مهاجرین افغانستانی» و بیان جمله «تهران؛ خانه افغانستانیهاست»، مشخص کرده بودند که سیاست کلی و کلان نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با مهاجرین افغانستانی، همچنان طبق آرمانهای انقلاب تدوین میشود و کمکاریها و بدکاریهای مدیریت بیآرمان و بوروکراتیکی که مهاجرین را به چشم «بیگانه» نگاه میکند، برخلاف آرمانهای انقلاب است.
مقام معظم رهبری در راستای "تکریم همه مهاجرین افغانستانی" دستور صادر کردند: «هیچ کودک افغانستانی، حتی مهاجرینی که به صورت غیرقانونی و بیمدرک در ایران حضور دارند، نباید از تحصیل بازبمانند و همه آنها باید در مدارس ایرانی ثبتنام شوند»
حضور 3 میلیون مهاجر در هر کشوری ممکن است از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی مسئلهساز و بحرانساز باشد، بهگونهای که مهاجرت 1 میلیون آواره سوری برای مسئولان اروپایی یک بحران فراگیر امنیتی- اجتماعی-سیاسی و اقتصادی بوجود آورده است. اما حضور بیش از 3 میلیون مهاجر افغان در این سی و چند سال هیچگاه برای ایران بحرانآفرین نبوده و جمهوری اسلامی به مهاجران افغان نگاهی برادرانه و با اخلاق اسلامی ناشی از اشتراکات مذهبی و فرهنگی داشته است که میتواند برای جهان اسلام و جوامع غربی الگویی مناسب برای چگونگی برخورد و مدیریت مهاجران واقع شوند.
رسانهها و مسئولان دو کشور با آگاهسازی از بوجود آمدن هیجانات و احساسات عصبی در میان مردمان دو کشور جلوگیری کنند تا رسانههایی مانند بیبیسی نتواند به ریشههای تاریخی مشترک دو ملت حمله کند
بهطور قطع خطای یک نوجوان علیه یک کودک افغان نافی مهماننوازی ایرانیان از برادران افغان نبوده و همچنین خطای یک مهاجر افغان در ایران را نیز نباید به پای همه برادران نجیب افغانستان نوشت. لازم است رسانهها و مسئولان ایرانی و افغانستان با هوشیاری و آگاهسازی افکارعمومی، از بازی شبکه تفرقهافکن انگلیس با هیجانات و احساسات مردمان دو کشور جلوگیری کنند و پیوندهای تاریخی، فرهنگی و دینی را بیش از گذشته تثبیت کنند.
ارسال نظر