روحانی امسال از رکورد ناپلئونی سال ۹۲ هم بازماند!
روحانی در میان منتخبین مردم تهران اول نشد؛ دوم هم نشد! روحانی بعد از آیت الله امامی کاشانی در جایگاه سوم ایستاد. او این بار حتی از تکرار رکورد ناپلئونی سال ۹۲ در تهران بازماند.
به گزارش پارس به نقل از دانشجو، انتخابات هفتم اسفند را میتوان یک «انتخابات زودهنگام»برای روحانی دانست، او این شانس را داشت تا پیش از خرداد 96، یک بار دیگر خود را در معرض آرای مردم قرار دهد. روحانی در میان منتخبین مردم تهران اول نشد؛ دوم هم نشد! روحانی بعد از آیت الله امامی کاشانی در جایگاه سوم ایستاد. مردی که سه سال پیش و تنها با سیصد هزار رأی بیشتر و کسب 50 بهعلاوهی هفت دهم درصد آرا توانست به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شود، این بار حتی از تکرار همان رکورد ناپلئونی هم در تهران بازماند. انتخابات روز پنجشنبه حاوی پیامهای روشنی برای آقای رییسجمهور بود، شاید به همین خاطر دیروز و در میان خودروسازان گفت: «انتخابات بسیار "معناداری" در ایران انجام شد، آرای مردم صدها جلد کتاب حرف و سخن و رهنمود برای همه ما دارد.»
چه شد؟ چرا روحانی در تهران باخت؟
در خبرگان تهران، آرای آیت الله امامی کاشانی بیشتر از روحانی بود؛ آیت الله دوستداشتنی تهرانیها که در تمام این سالها با خطبههای اخلاقیاش در نماز جمعه شناخته میشود، توانست از آقای رییس جمهور پیشی بگیرد، پیرمرد نه تبلیغات خاصی کرد، نه تریبون آنچنانی در اختیار داشت. مقایسه شود با روحانی، مردی که نه تنها خود مجری انتخابات بود، بلکه از حمایت یک لشگر رسانه و روزنامه و تبلیغاتچی داخلی و خارجی و یک دوجین (!) سلبریتی هم برخوردار بود.
مجموع آرای مأخوذه در انتخابات مجلس خبرگان حوزه انتخابی تهران آمار 524/178/4 نفر شرکت کننده را نشان میدهد، که تنها تعداد 166/238/2 نفر نام حسن روحانی را روی برگه نوشته بودند، و 358/940/1 نفر از مردم تهران نیز اساساً کمترین اعتمادی به او نکرده اند. نباید فراموش کرد ایشان هم در لیست جامعتین، و هم در لیست هاشمی بهصورت مشترک حضور داشت، این یعنی بخشی از جریان اصولگرا نیز به واسطهی تعلقات سنتی به جامعتین، به ایشان هم رأی دادند. این که چه میزان از همین آرا به خاطر حمایت جامعتین، و چه میزان از به خاطر حمایت هاشمی و رسانهها است، میتواند محل مناقشه قرار گیرد، با این همه بررسی برگزیدگان انتخابات در سایر حوزههای انتخاباتی نشان میدهد، اکثریت قاطع نمایندگان مردم در مجلس خبرگان آینده از حمایت جامعتین برخوردار بودند.
جالب اما مقایسهی این آمار با انتخابات ریاست جمهوری 92 است، روحانی در آن سال توانست 58 درصد آرا تهران را به خود اختصاص دهد؛ این در حالی است که آمار و ارقام از کسب تنها 53 درصد آرای تهران در انتخابات اخیر توسط ایشان خبر میدهد، 5 درصد اُفت محبوبیت آن هم در تهران، آن هم برای رییس جمهوری که تنها با 0.7 درصد بیشتر به قدرت رسیده فقط "معنادار" نیست؛ نگران کننده است! آماری که برای مشاورین و تبلغاتچیهای ایشان همانطور که روحانی روز گذشته نیز گفت، از صدها مجلد کتاب و جزوه ارزشمندتر است.
علی القاعده این روزها روحانی می باید بالاترین محبوبیت را در میان مردم داشته باشد، آن همه جار و جنجال، آن همه پروپگاندا برای برجام، آن همه تبلیغات؛ اما نتایج میدانی چیز دیگری را نشان میدهد!
چه شد؟ چرا روحانی در شهرستانها هم باخت؟
گذشته از تمام این حرفها، بررسی گرایشات سیاسی منتخبین مردم در شهرها و حوزههای انتخابی گوناگون در سراسر کشور نیز نشان میدهد، اعتدالگرایان در اقلیت مطلق قرار دارند. آنها تنها توانستهاند 5 درصد کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دهند، حتی اگر قرار باشد تعداد منتخبین اصلاحطلب را نیز از سراسر کشور به این آمار اضافه کنیم، باز هم از عدد منتخبین منتقد دولت و اصولگرایان که حدودش نیمی از کرسیها را در اختیار دارند کمتر خواهد شد.
«دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات ۹۲، سه درصد رأی داشت که با حمایت من به بالای ۵۰ درصد رفت» اکبر هاشمی گفته بود! جمله ای که خاصه این روزها و با توجه به نتایج به دست آمده در انتخابات هفتم اسفند بیشتر از گذشته به چشم می آید. به نظر میرسد حق با هاشمی است! روحانی در بدو رونمایی و در انتخابات 92 به تنهایی نمیتوانست آراء خود را به تعداد انگشتان دست-درصد برساند، اما با حمایت تمامقد دوستان و بزرگترهایش و البته کنارهگیری محمد رضا عارف از رقابتها، توانست قدرت را به دست گیرد.
ارسال نظر