اگر «تدبیر» این است، پس تکلیف «امید» چه میشود؟
اگر قرار باشد کسانی به مجلس راه یابند که همین وعدهها را در حرف تکرار کنند اما در عمل مردم چیزی نبینند، چه فایدهای دارد؟ اگر «تدبیر» این است، پس تکلیف «امید» چه میشود؟
به گزارش پارس به نقل از مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی به تحلیل عملکرد اقتصادی دولت پرداخت و نوشت: مهمترین دغدغه مردم در حال حاضر دغدغه معیشت و کسب روزی حلال و یک زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه است. مطالبات اقتصادی مردم از مسئولان در هر انتخاباتی فهرست میشود و انتخاب شوندگان متناسب با این نیاز شعارهایی میدهند.
حجت الاسلام والمسلمین روحانی بیشترین شعار را در مورد پاسخ به مطالبات اقتصادی مردم مطرح کرد به طوری که اگر بخواهیم آن را فهرست کنیم بیش از 150 وعده اقتصادی وی میشود که متاسفانه تاکنون عملی نشده است.
آنچه در زیر میآید 10 شعار کلیدی است که رئیس جمهور محترم در خلال سخنرانیها و برنامههای تلویزیونی مطرح و بارها تکرار کرده است:
1- شعار من «نجات اقتصاد ایران» است.
2- یک کارگروه ویژه برای خوزستان تشکیل و 3 درصد درآمد نفت را به این استان اختصاص میدهم.
3- کلید من کلید تدبیر است، هر قفل را باز میکند، برای تمام مشکلات مردم برنامه دارم.
4- سه میلیون و 200 هزار بیکار داریم. اگر تنها 10 میلیون گردشگر وارد کشور شود بیش از 13 میلیارد دلار درآمد ارزی ایجاد و برای 4 میلیون نفر اشتغال درست میشود. اولین گام ما کاهش نرخ بیکاری است.
5- 41 هزار واحد صنعتی نیمه تمام داریم. اگر 34 هزار میلیارد تومان اعتبار در اختیار این واحدها گذاشته شود، 499 هزار نفر را مشغول کار میکند.
6- دولت تدبیر و امید آن چنان مردم را از درآمد، سرشار کند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.
7- میدانم از بیکاری رنج میبرید، دولت شما رونق را به اقتصاد برمیگرداند.
8- تا اقتصاد ما دولتی است، امکان رقابت نیست.
9- سانتریفیوژها باید بچرخد و زندگی مردم هم باید بچرخد.
10- اقتصاد مقاومتی یعنی ما از اهداف دست نکشیم تا دشمنان نتوانند ما را منزوی کنند.
پس از گذشت 5/2 سال از عمر دولت یازدهم وعده رونق اقتصادی تحقق نیافته، مشکل بیکاری جوانان و تحصیل کردهها همچنان به جای خود است. چرخ گردش سانتریفیوژها با برجام کند شده و قلب راکتور اراک با بتن پر شده است اما چیزی به سرعت گردش چرخ زندگی مردم اضافه نشده است.
کشور در رکود بیسابقه به سر میبرد. امیدهایی که به مردم داده شد برای توافق هستهای و ربط آن به رونق اقتصادی بر باد رفته است. کلید تدبیر، قفل بیکاری، رکود، گرانی و تورم را باز نکرد.
هزینههای جاری دولت دو برابر شده است. اقتصاد همچنان دولتی است. نبض اجرای اصل 44 قانون اساسی کند میزند، اقتصاد مقاومتی به فراموشی سپرده شده است.
حجم نقدینگی 2 برابر شده و پایه پولی هم 44 درصد افزایش یافته است. با آنکه روسها و چینیها در ایام تحریم با دولت راه آمدند و منفذی برای تنفس اقتصادی و دیپلماتیک بودند. با آنکه هر دو کشور پیشنهاد تعمیق روابط اقتصادی و استراتژیک دارند، اما از این فرصتها به خوبی استفاده نمیشود. دولت گوشه چشمی به قراردادهای اقتصادی در رم، لندن و پاریس که نه به دار است و نه به بار است، دارد.
در اینکه مهمترین دغدغه مردم مشکلات اقتصادی است کسی تردید ندارد. اصلاحطلبان، حامیان دولت و کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه که ائتلافی را تشکیل دادهاند شعار «رونق اقتصادی» را جزو شعارهای کلیدی خود آوردهاند اما هر چه در میان لیست ائتلاف حضرات نظر میکنیم حتی یک اقتصاددان هم وجود ندارد. واقعا آنها بر اساس چه فهم اقتصادی میخواهند دولت را در حل مشکلات اقتصادی یاری دهند؟ طرحی که نمیتوانند بدهند چون قدرت کارشناسی آن را ندارند. لایحهای هم اگر بیاید نمیتوانند نظر صائب داشته باشند چون دستی در فهم مسائل اقتصادی ندارند. پس چگونه میخواهند رونق اقتصادی برای کشور بیاورند؟
قاچاق کالا کمر تولید را شکسته است. فساد اقتصادی رمقی برای کارآفرینان نگذاشته است. هر جا میروند رشوه و رانت، آنها را آزار میدهد. کلید تدبیر چرا قفل رانت و رشوه را باز نمیکند و مفسدین را رسوا نمیکند؟ دولت در این باره نه تنها گامی برنمیدارد بلکه با زدن مهر محرمانه به قراردادهای نفتی و دیگر قراردادهای اقتصادی نه تنها مردم را نامحرم میداند بلکه نمایندگان ملت را هم نامحرم تلقی میکند!
طی ماههای اخیر ناله نمایندگان از این رویکردهای محرمانه به هوا برخاسته و کسی هم پاسخگو نیست. ائتلاف بزرگ اصولگرایان از ابتدا مشکلات اقتصادی و دغدغههای معیشتی مردم را در دستور کار خود قرار دادند. ده اقتصاددان برجسته را در فهرست خود جای دادند و یک بیانیه اقتصادی برای خروج از رکود هم منتشر کرد و نشان دادند هم به این مهم اهتمام دارند و هم برنامه دارند. وعده 100 روزه رئیس دولت یازدهم برای حل مشکلات اقتصادی اکنون 900 روزه شده است و مردم پاسخهای شایستهای دریافت نکردهاند.
اگر قرار باشد کسانی به مجلس راه یابند که همین وعدهها را در حرف تکرار کنند اما در عمل مردم چیزی نبینند، چه فایدهای دارد؟ اگر «تدبیر» این است، پس تکلیف «امید» چه میشود؟
رئیس جمهور شنبه گذشته در میتینگ انتخاباتی خانه کارگر شرکت کرد و صریحاً گفت: «کسانی را انتخاب کنید که دغدغهشان رونق اقتصادی باشد.» این شعار دقیقاً همان شعار ائتلاف نامزدهای مورد علاقه دولت با اصلاحطلبان است. این آدرس دقیق نشان دخالت دولت در انتخابات و تبلیغ و ترویج یک فهرست انتخاباتی است. اما فهرست مورد نظر حتی یک نفر اقتصاددان ندارد تا دغدغه رونق اقتصادی داشته باشند. اگر ملت بخواهد عمل کند و به حرفهایی که دو سال ونیم در باب رونق اقتصادی، خروج از رکود و رفع معضلات اقتصادی گفته شده توجه کند، باید تصمیم خود را بگیرد. مردم باید به کسانی رای دهند که علاوه بر حفظ مبانی اسلام و انقلاب و پایبندی به امام(ره) و رهبری، به معیشت مردم، امنیت کشور و پیشرفت ایران میاندیشند و دغدغه آن را دارند که پاسخ شایستهای به مطالبات در حوزه مسائل اقتصادی بدهند.
ارسال نظر